• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3820 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۹ خرداد

چالش ربنا

محمد ذاكري

چرا «ربنا»ي شجريان و مناجات او اينقدر اهميت يافته است؟ براي من و هم نسلان من و حتي نسل قبلي ماه مبارك رمضان با چند اتفاق و چند اثر تداعي مي‌شود. صداي موسوي قهار در دعاي سحر و دعاي ماه مبارك و آواز سحرگهان قاسم رفعتي، اذان روانشاد رحيم موذن‌زاده و البته ديگر اساتيد درگذشته چون محمد آقاتي و حسين صبحدل و... تواشيح‌خواني اسماءالحسني و مناجات و ربناي محمدرضا شجريان در لحظات پيش از افطار. اينها در كنار گردهمايي‌هاي خانوادگي در كنار سفره‌هاي افطار و اعضاي خانواده كه برخي از آنها ديگر در بين ما نيستند جنبه نوستالژيك و نمادين اين ماه را شكل مي‌دهد كه در كنار بعد عبادي و خودسازي آن از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.
ميراث معنوي، بنا به تعريف كنوانسيون پاسداشت از ميراث فرهنگي ناملموس، رفتارها، نمادها و آيين‌هايي است كه يك اجتماع آنها را بخشي از ميراث فرهنگي خود مي‌شناسد و اين ميراث در آن واحد سنتي، معاصر، زنده، دربرگيرنده و نماينده است و در گروه‌هاي اجتماعي ريشه دارد. اين ميراث عامل مهم و در عين حال آسيب‌پذيري در نگاهداشت گوناگوني فرهنگي در مقابل روند رو به رشد جهاني شدن است.
«ربنا»ي شجريان و مناجات او فراتر از ارزش هنري يا روحاني آن در لحظات افطار، يك ميراث معنوي و فرهنگي است كه مي‌تواند پيوند نسل‌هاي مختلف جامعه ايراني را بايكديگر تقويت كرده و بر فراگيري پشتوانه سنتي و فرهنگي كشور بيفزايد خاصه آنكه تبلور اثري در اين قواره ممكن است چندين دهه به طول بينجامد كه در خصوص نمونه‌هاي پيش گفته چنين است. با وجود آنكه صداوسيما در طي اين سال‌ها تلاش زيادي كرده كه بديل‌هاي گوناگوني براي اين آثار ايجاد كند و برخي از آنها كپي‌كاري‌هاي سطحي و كم‌ارزش است و برخي ديگر آثار هنري و مذهبي خوبي ازكار درآمده است اما بسياري از آنها نتوانسته جايگزين اين آثار پرارزش و خاطره‌انگيز شود. بسياري از كشورها در شرايط كنوني تلاش مي‌كنند با صرف هزينه‌هاي هنگفت و سفارش توليداثر به هنرمندان و فرهيختگان خود نسبت به توليد آثاري با هدف تبديل شدن به ميراث معنوي و ايجاد سنت‌هاي فرهنگي و تاريخي (كه بعضا فاقد آن نيز هستند) اقدام كنند و حتي از تصاحب ميراث معنوي كشورهاي ديگر نيز دريغ ندارند اما مع‌الاسف برخي از سياستگذاران و دستگاه‌هاي فرهنگي كشورما و در راس آنها صداوسيما با اغراض گوناگون سعي در كمرنگ كردن و محو اين آثار به ويژه براي نسل‌هاي بعد دارند. اين حرف به معني مخالفت با خلق آثار جديد و بازشدن عرصه براي ورود افكار و روش‌هاي تازه به عرصه توليد آثار هنري و مذهبي نيست بلكه تلاشي جدي و آگاهانه براي حذف تدريجي مظاهر ناملموس تمدني و سرمايه‌هاي هنري و معنوي كشور است. محو كردن اثرهنري اصيل و تلاش براي توليد كم‌ارزش نشان از رويكرد صداوسيما در مقابله با ميراث معنوي كشور دارد. در اين ميان برخي نيز متوسل به توجيهات گوناگون فلسفي، حقوقي و فقهي براي حمايت از اين رويكرد نادرست دارند. اگرچه با گسترش سيستم‌هاي ارتباطي دسترسي به اين آثار براي همه كمابيش مقدور است اما نشر و بازپخش اين آثار هنري و مذهبي فاخر توسط رسانه‌هاي رسمي در جامعه‌اي كه هرروز مخاطرات جهاني شدن، گرايش به شبكه‌هاي ماهواره‌اي و آثارهنري سطحي و مبتذل و گسست‌هاي نسلي در آن بيش از پيش به چشم مي‌خورد از نان شب هم واجب‌تر است و پيوند زدن اين آثار به جهت‌گيري‌هاي سياسي هنرمندان كمكي به حل اين معضل نخواهد كرد. از ياد نبريم در اين سال‌ها آثار امثال سامي يوسف را جايگزين آثار اصيل هنري و مذهبي كرده‌ايم و فردا روز براي پر كردن اين خلأ ناگزير از پناه بردن به امثال تتلو خواهيم بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون