اولويتهاي دولت دوازدهم براي بورس
سيد علي عباسي
هر دولتي براي آغاز به كار بايد ابتدا برنامهاي را به شكل مدون تدوين كرده تا بتواند بعد از روي كار آمدن آن را به درستي به انجام برساند. بدون شك حماسهاي كه در روز بيست و نهم ارديبهشت امسال در كشور خلق شد و از دل آن انتخابي را كه مردم شريف ايران انجام دادند پشتوانهاي قدرتمند براي ايجاد يك دولت مقتدر توسط منتخب ملت است. بدون شك مردم به رويه 4 سال گذشته آري گفتند و آن را براي 4 سال دوم تمديد كردند و حال وظيفه مشاورين و همراهان رييسجمهور است كه با ارايه اطلاعات مفيد و كارآمد براي رسيدن ايران به بلنداي شكوفايي به منتخب ملت ياري رسانند. به همين دليل لازم دانستم تعدادي از اولويتهاي دولت دوازدهم را براي بورس مورد ارزيابي قراردهم باشد كه اين كمترين تلاش مورد نظر منتخب ملت قرار گيرد. بدون ترديد در اولويتبنديها هميشه بايد يك چارچوب را مدنظر قرار داد و اين چارچوب در هر بخش و در هر موضوعي متفاوت از موضوع ديگري است. در بورس اين اولويتبندي را اگر به دو گروه تبديل كنيم زودتر به پاسخ دست مييابيم زيرا كه هميشه بورس در همه كشورهايي كه صاحب يك بازار سهام پويا هستند اين دو دسته صاحب بيشترين حاشيهها هستند. به همين دليل اين اولويتبندي را اينگونه معرفي كنيم بهتر است 1- اولويتهاي سهامداري 2- اولويتهاي سازماني
اولويتهاي سهامداري يعني مسائلي كه به صورت مستقيم با سهامداران در ارتباط است و سهامداران به صورت عمومي و بدون هيچ محدوديت و چالشي با آن روبهرو هستند. اولويت مهمي كه با يك كارآمدي در برنامهريزي ميتواند بازوي توانمند دولت در بين مردم باشد. اما دوم اولويتهاي سازماني است؛ اولويتهاي سازماني يعني اولويتهايي كه سازمانها، شركتها و واحدهاي توليدي و صنعتي حاضر در بورس با آن روبهرو هستند كه حتي اين اولويت هم ميتواند به صورت غير مستقيم با منافع سهامداران در ارتباط باشد. اما در تشريح اولويتهاي سهامداري بايد اينگونه بيان شود كه اولويتهاي سهامداري داراي ابعاد و اضلاع مختلفي است كه اگر بخواهيم به اختصار از اين اولويتها نام ببريم بايد اين گونه آن را نام ببريم: نخستين اولويت بدون شك استفاده از پتانسيل افرادي است كه در بورس فعال هستند و نه صرفا سهامداران خرد و عادي كساني كه وقت بيشتري براي بورس ميگذارند و از علم و آگاهي بورسي قابل قبولي برخوردارند. اين دوستان غالبا يا آگاه به علم تكنيكال يا همان نمودار خواني هستند يا آگاه به علم فاندامنتال يا همان تحليل صورتهاي مالي شركتها. با وجود فضاي مجازي بايد سازو كاري فراهم شود تا سامانهاي راهاندازي شده و در آن سامانه به رايگان افراد تحليلهاي تكنيكال و فانتامنتال خود را در دسترس عموم قرار دهند تا همه افراد حاضر در بازار بورس با يك عدالت اطلاعاتي به همه اطلاعات اين دو حوزه در مورد تك تك سهمهاي موجود در بازار دسترسي پيدا كنند. دومين اولويت را ميتوان استفاده همه مردم از نمودارهاي بورسي به صورت رايگان برشمرد كه اين دسترسي در سايت رسمي بورس تا همين چند هفته پيش بوده ولي در هفتههاي گذشته اين دسترسي را از سايت اصلي حذف و وعده دادند براي پولي كردن آن برنامهريزي كنند كه به نظر اين نوع كسب درآمد براي سازمان بورس بسيار غيرمعقول است. سومين اولويت بايد تاسيس كانون سهامداران باشد. به نظر بنده اين كانون اگر خصوصي باشد بهتر ميتواند به وظايف خود عمل كند تا اينكه وابسته به جايي باشد. اين كانون وظيفهاي جز مطالبه حقوق سهامداران نخواهد داشت و در اين امر بايد تحت نظارت سازمانهاي اطلاعاتي و قضايي بوده و مستقيما با وريد اقتصاد در ارتباط باشد چراكه اگر نظارت آن به دست سازمان بورس باشد اين شايبه به وجود خواهد آمد كه اين كانون تنها كارپرداز خود سازمان بورس است و نه حامي حقوق سهامداران. چهارمين اولويت ارايه اطلاعات صحيح و نه هيجاني به عامه مردم از طريق رسانه ملي است. زيرا تشويق بيدليل مردم به سرمايهگذاري در بورس بدون داشتن آگاهي ميتواند عواقبي را براي اين بازار به وجود آورد. به نظر در يك همافزايي با سازمان صداوسيما ميتوان با اطلاعرساني مفيد آحاد مردم را به سرمايهگذاري و همه ابعاد اين بازار آشنا كرد. اما در قسم اولويتهاي سازماني بايد اين اينگونه بيان داشت كه: نخستين اولويت بايد شفافيت باشد. به نظر بايد يك همت مضاعف در دولت دوازدهم ايجاد شود تا رويه شفافيتي كه در اين سالها در ارايه اطلاعات در بازار بورس ايجاد شده با شتاب بيشتري به مسير خود ادامه دهد تا بتواند جذابيت اين بازار را براي همه افراد جامعه بيش از اين نمايد براي مثال در اين شفافيت ديگر اتفاقاتي نظير وضعيت سهام صدرا، بانك الكترونيكي آرين و بانك صادرات اگر هم رخ دهد حداقل سهامدار ميتواند پيش از آن از واقعه آگاه شود و با انتخاب آگاهانه دست به خريد سهام شركت مزبور و ريسك آن بزند. اولويت دوم سازماني را به دامنه نوسان پويا اختصاص ميدهم. با اينكه مديران سازمان در زمانهاي مختلف وعده آن را دادند ولي اين وعده هيچگاه اجرايي نشد. بايد دانست دامنه نوسان پويا ميتواند باعث رشد و شكوفايي بازار سهام بشود و همين طور در تامين نقدينگي شركتهاي حاضر در بورس كمك شايان توجهي بنمايد. اولويت سوم بدون شك و هيچ ترديدي سود بانكي است. وقتي سود بانكي بيش از تورم است به يقين همه آحاد جامعه به جاي دلبستگي به توليد و سرمايهگذاري در صنعت و در بورس روي به سپردههاي بانكي ميآورند و از آنجا كه بانكها هم از بنگاهداري منع شدند تامين سود سپردهها با وجود معوقات بانكي هر روز سختتر ميشود. در حال حاضر به دليل آنكه سود بانكي دوبرابر تورم موجود در كشور است ديگر كسي نه به سمت سرمايهگذاري در توليد حركت ميكند و نه رغبتي به بورس دارد. اما آخرين اولويت سازماني را ميتوان اين گونه بيان كرد كه سازمان بورس مدتهاست از قديمي بودن نرم افزارها در بخش فناوري رنج ميبرد و هر روزي كه معاملات گسترده ميشود و حجم نقدينگي بالا ميرود نرمافزار بورس از دسترس خارج ميشود. به نظر در دولت دوازدهم وقت آن رسيده كه با بهروزرساني سختافزاري و نرمافزاري بتواند گامي بلند در جهاني شدن بورس ايران بردارد.