نادال بازيكني از جنس خاك
پادشاه كوليها
عليرضا نصيريها
پدرو آلمودوار در مصاحبهاي گفته بود: سينما زندگي من شده، منظورم يك جهان موازي نيست، منظورم خود زندگيام است. اين عقيده وجود دارد كه وقايع روزمره بسيار ساده هستند اما من با همين سادگيها فيلم ميسازم. سال 1986 وقتي كه آلمودوار فيلم ماتادور را ميساخت به موازات آن يك ورزشكار بزرگ در اسپانيا بهدنيا آمد. رافائل نادال، تنيسور بزرگ تاريخ كه تنيس هم براي او خود زندگي است. رافا بيش از اينكه زندگي كرده باشد تنيس بازي كرده و امروز نادال از همين اتفاقات ساده زندگي، تاريخ را از آن خود كرد، تاريخ را نوشت و براي هميشه و تا ابد ماندگار شد. ماتادور وقتي مثل هميشه روي زمين دراز كشيد كه تاج پادشاهياش را دوباره پس گرفت. مثل هميشه پس از ضربه آخر منجر به قهرماني روي زمين خاك رس كه متعلق به آن است دراز كشيد، دستها را به آسمان برد و فرياد كشيد و اشك ريخت اما اينبار قصهها فرق ميكرد، چون تاريخ را براي خودش نوشت. رافا تاريخ ساز شده، تنها ورزشكاري كه توانسته در يك سري مسابقات تاپ اليت ورزشي 10 جام قهرماني را مال خود كند. سلطان خاك رس حالا علاوه بر جام قهرماني به رسم مسابقات رولان گاروس، كاپ لادسيما را براي هميشه به خانه خود برد. لحظهاي بيهمتا و بيشبيه در تاريخ ورزش جايي كه همه تاريخ تنيس برايش تعظيم كرد و همه عكسها براي ثبت در تالار مشاهير ورزش از او گرفته شد جايي كه من برايش نوشتم: روياها به حقيقت پيوست، او لادسيماست، لادسيما تا ابد براي اوست. رافا خود سينماي آلمودوار است، ميزانسنهاي شلوغ ولي در عين حال پر از وسواس و بسيار دقيق، رنگپردازيهاي شديد، عميق و پررنگ. موسيقي فولكوريك اسپنيش و رقص اعجابآور فلامنگو و ظرافت حيرتانگيز سالسا، وسواس جنونآميز شخصيتها (مهمترين خصلت رافا وسواسي بودن بيش از حد و دقيق بودن است)، پرسوناژهايي پايبند، وفادار و بسيار تاثيربرانگيز، تكيه فراوان به عشق و پر از اكتهاي پررمز و راز. تمام ويژگيهايي كه در شخصيت بيتكرار رافا موج ميزند. نادال بازيكني از جنس خاك است، فروتن، مصمم و با ارادهاي آهنين، خوش استايل، با چهرهاي معصوم كه از فرط شادي بغضي داشت كه هنگام دريافت جام قهرماني هيچگاه نتوانست آن را كنترل كند. رافا با ارادهاي مافوق تصور امروز تاريخ را براي خودش كرد، كاري كه هيچ ماتادوري در زمين گاوبازي با حركات متهورانه و جسورانه نتوانسته بود انجام دهد. او در اين فينال تنيسي از خودش اراده داد كه هيچگاه در دوران بازيهاي هميشه خوبش انجام نداده بود. مافوق تصور و ادراك، آنچنان به توپ ضربه ميزد و راكتش را در هوا به حركت در ميآورد كه گويا آخرين باري است كه به روي خاك رس ظاهر ميشود. رقص پاهاي عضلاني و جنب و جوش نادال براي تاريخسازي عين رقاص فلامنگويي بود كه انرژي و زيبايي است را از پاي كوبيدن به روي سن به دست ميآورد. زيبايي اغراقآميزي كه با حركات تند، قدرتمند و بعضا خشن، تمام فرهنگ ماتادورهاي اسپنيش را در خود جاي داده بود. رافائل نادال -پادشاه كوليها –امروز پادشاه خاك رس و پادشاه تنيس است. قهرمان فروتن اسطورهاي همه كودكان دنيا كه با ديدن چهره مهربان و جذابش ميتوانند راه و رسم زندگي ساده و درست قهرماني را تا رسيدن به قلههاي افتخار ياد بگيرند و شايد روزي دوباره بتوانند آن را تكرار كنند و تاريخ را براي خودشان بنويسند و در آن روز شايد از رافا اين جمله را بپرسند كه: تو پادشاه همه كوليهاي جهان بودي يا كوليترين پادشاه جهان؟