ما خفتگان تاريخ لقب خواهيم گرفت
رسول حاجي باقري٭ / همواره ياد گرفتهايم كه تا بيمار نشدهايم به درمان فكر نكنيم و احتمالا اعتقادي هم به پيشگيري قبل از درمان نداريم. از سالها پيش تاكنون كارشناسان در مورد خشكاندن بختگان و حفر چاههاي بيرويه در حاشيهاش گفتند و نوشتند اما گوشي نشنيد و چشمي نديد! هماكنون ميبينيم كه هشدارهاي كارشناسان درست بود و متاسفانه بختگان خشك شد ولي باز هم دريغ از توجهي اندك! هنوز فكر ميكنيم اين خشكي و خشكسالي همانند خشكساليهاي گذشته هست اما نيست! تا زماني كه طبيعت را عامل خشكسالي بدانيم و تنها دست به دامان خدا شويم، كاري از پيش نخواهيم برد. خدا كمك و خير و بركتش را در حركت و تلاش ما قرار داده است. بد نيست بدانيم مايي كه خود را خليفهالله ميدانيم، تنها عامل نابودي بختگانيم و نه خشكسالي!هنوز براي جبران خساراتي كه وارد كردهايم در ترديديم، هنوز با ديدن اين آسيبهايي كه بر پيكره طبيعت وارد كردهايم، منتظر معجزهاي تازه از خداييم و باز تلاشي نميكنيم!
به نظر ميرسد در موقعيت زماني كنوني، بيشتر توجه مردم به سمت بهبود وضعيت معيشتي خود باشد تا ديگر مسائل و بيشك حق دارند. بيشتر افراد جامعه براي رسيدن به يك زندگي معمولي توأم با امنيت اقتصادي در تلاشند. شايد از منظر برخي، توجه به مسائلي همچون «محيط زيست» به مثابه يك ژست فانتزي قلمداد شود و اين از ناآگاهي سرچشمه ميگيرد. اگر كمي آموزشهاي مدني در زندگي ما گنجانده شده بود، ما كودكان ديروز، بزرگسالان بيتوجه امروز نبوديم!به فردي كه براي درآمد بيشتر حاضر است چندين هكتار جنگل و مرتع را نابود كند، يا به كسي كه براي تفريح جان حيوانات ديگر را ميگيرد، يا به آن مردمي كه با حفر چاههاي متعدد، تالابي را به خشكي ميكشانند، يا به آن مسوولي كه با هر دليل و توجيهي حاضر است در مرگ تالابي نيمهجان شريك شود و... چه بايد گفت؟!
تالابهاي فارس يكي بعد از ديگري خشكانده شدند و كسي را هم غمي نيست! پريشان، مهارلو، كافتر، بختگان... اما بختگان را دريابيد. چندي است كه پيكر بيرمق بختگان ميداني براي بازيهاي سياسي عدهاي شده است. قرار است راهي چهار بانده را از پارك ملي بختگان بگذرانند كه فقط منجر به نابودي بختگان و به تبع آن شهرهاي اطراف خواهد شد. آقايان مسوول، شما در برابر خداوند، مردم و وجدانتان چه پاسخي داريد!يكي در تلاش براي ساخت جاده و ديگراني در سكوت... !
بختگان را قرباني جدالهاي سياسي خود نكنيد. محيط زيست كشور ما ديگر رمقي ندارد كه بخواهد در برابر اينگونه بازيها مقاومت كند. ساخت جادهاي كه ميلياردها تومان از سرمايه ملي را خواهد بلعيد، منطقي نيست. اگر اتصال كارخانه فولاد نيريز به مركز كشور را بهانه قرار دادهايد، پس چندين جاده موجود چه فايدهاي دارند؟! بايد از شما پرسيد كه: جاده نيريز - آباده - طشك براي چيست؟ جاده نيريز - استهبان چه فايدهاي دارد؟ (اين جاده زماني استانداردترين جاده كشور بود.) جاده نيريز – خير – شيراز را ديدهايد؟ آيا ساخت اين همه جاده ضرورت داشته است؟ آيا نميتوان يكي از راههاي موجود را ارتقا داد؟
سركار خانم ابتكار، آيا شما هم بختگان را فراموش كردهايد؟!جادهاي كه از دل پناهگاه حيات وحش بختگان و پارك ملي بختگان ميگذرد نابودگر است، چرا اقدامي نميكنيد؟ آيا فقط خشكي اروميه يا زايندهرود تبعات در پي دارد؟ بختگان از مهمترين درياچههاي جهان و نهتنها ايران به شمار ميرود. با خشكاندنش زمينه براي دستاندازي بر پيكر بيجانش مهيا شده است. حيات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و... چندين شهرستان حاشيهاش در خطر زوال است. با سكوت خود بختگان را قرباني جدالهاي سياسي نكنيد. تالاب بيزبان منتظرانه چشم به دهان شما دوخته است تا دستور توقف جادهسازي را صادر كنيد. منتظرش نگذاريد، بختگان ديگر رمقي ندارد!
٭ دبير انجمن پيشگامان خورشيد استهبان