• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3852 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۱ تير

بهره‌برداري اقتصادي از شيوه «مادرِ جايگزين» استثمار زنان است

شيرين احمدنيا جامعه‌شناس و عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي

 

 

با افزايش تدريجي نسبت نازايي در ميان زوج‌هايي كه تمايل به فرزندآوري دارند، مدت زماني است كه در ايران نيز، همچنان كه در ساير نقاط جهان، شاهد افزايش اقبال نسبت به شيوه رحم اجاره‌اي، يا «مادر- جايگزيني» يا
«surrogate motherhood» هستيم كه البته به طور معمول، يكي از شيوه‌هايي است كه زوجين نابارور براي مقابله با مشكل ناباروري (معمولا پس از نااميد شدن از ساير روش‌ها يا مداخلات پزشكي) به آن متوسل مي‌شوند. اين شيوه مقابله با ناباروري، گذشته از اينكه به مسائل پزشكي و ابعاد سلامت افراد مربوط است، در بر‌گيرنده ابعاد و تبعات ِ وسيع‌تر فرهنگي اجتماعي و روانشناختي و به ويژه اخلاقي نيز هست.
استقبالي كه از اين روش به عمل آمده است، نظر به اهميت و تاثيري كه بر كيفيت زندگي انسان‌ها اعم از زن و مرد- و در نهايت جامعه- باقي مي‌گذارد، نيازمند تامل و كنكاش عميق‌تري است، به ويژه از باب تبعات آن در بلندمدت براي افراد و فرهنگ جامعه كه مي‌تواند در چارچوب مباحث ميان‌رشته‌اي مورد بررسي، تبادل نظر و تامل كارشناساني از رشته‌هاي مختلفي چون پزشكي، سلامت، اقتصاد، حقوق، فقه و اخلاق پزشكي، همچنان كه از رشته‌هاي جامعه‌شناسي و روانشناسي قرار گيرد. چنين سوژه‌اي، از جمله موضوعات مورد مطالعه حوزه تخصصي جامعه‌شناسي بدن (sociology of body) است كه به انواع نظارت و مداخله در بدن انسان‌ها مي‌پردازد.
 رحم جايگزين/ مادرجانشيني يكي از مهم‌ترين مداخلات در عرصه توليد مثل و باروري به حساب مي‌آيد. آنتوني گيدنز، جامعه شناس انگليسي، از مادر جانشيني كه «طي آن يك زن موافقت مي‌كند كه اسپرم مردي(از يك زوج ديگر )به طور مصنوعي در بدن او كار گذاشته شود و نگهداري كودك بعد از تولد به آن زوج انتقال يابد»، به عنوان يكي از مهم‌ترين مورد از فهرست تحولات نوظهور در عرصه تكنولوژي‌هاي توليد نسل ياد مي‌كند.
طبعا، تحولات تكنولوژيك در بستر باورها و ارزش‌هاي فرهنگي شكل مي‌گيرند. در بسياري از فرهنگ‌ها «مادري» ارزش مثبت و مقدسي تلقي مي‌شود. در شرايطي كه در فرهنگ ايراني و اسلامي ازدواج به عنوان يك ارزش مثبت مورد تاكيد ويژه قرار دارد و در پي آن نيل به مقام مادري غايت نقش سنتي زن در چارچوب نهاد خانواده به حساب مي‌آيد، مي‌توان دريافت كه «شكست در دستيابي به آن موقعيت خاص، غالبا به صورت شوكي براي زنان جامعه درمي‌آيد و زناني كه ناتوان از فرزندآوري باشند، دچار محدوديت‌ها و تناقضاتي مي‌شوند. اينگونه زنان كه نتوانسته باشند به مقام مادري دست يابند، در نظر خود يا ديگران به عنوان زنان شكست خوردهِ يا عاري از زنانگي (Unfeminine) تلقي مي‌شوند در نتيجه به هر وسيله‌اي در طلب چاره‌جويي اين مشكل برمي‌آيند.
از آنجا كه بنا به آمارهاي موجود جامعه ما نيز مشابه بسياري جوامع ديگر در عصر حاضر با پديده رشد فزاينده نسبت زوج‌هاي نابارور روبه‌رو است، ضرورت فرهنگي توسل به روش‌هاي نويني كه زنان را از شرايط دشوار تحمل انگ ناباروري برهاند بيش از پيش احساس شده است و همين امر زمينه‌ساز رشد و حمايت از روش‌هايي نسبتا نامانوس و با اين حال پذيرفته شده، نظير «رحم اجاره‌اي» يا رحم جايگزين شده است. در برخي جوامع كه ارزش و قابليت زن به توانايي توليد مثل او بستگي دارد، اين طرز تفكر منجر به مواردي از اين دست شده‌اند: وارد شدن فشارهاي فوق‌العاده به زن، سست شدن بنياد خانواده، خشونت خانگي، انگ زدن و حتي طرد و جدايي.
پيشرفت‌هاي مهمي در تكنيك‌هاي بارورسازي خارج از بدن صورت گرفته است (بارور‌سازي مصنوعي تخمك در داخل يا خارج از بدن زن)، از جمله اهداي تخمك يا جنين (از يك زن به زن ديگر) و نگهداري ياخته‌هاي جنسي و جنين در درجه حرارت پايين) اما، مهم‌ترين روش- از آن روي كه ساده‌ترين روش است- مادر جانشيني است.
در عين حال مي‌دانيم كه پيچيدگي تكنولوژي‌هاي توليد نسل مسائل اجتماعي و معماهاي بسياري را مطرح مي‌كند كه با فراگيرتر شدن مداخله در فرآيند توليد نسل اهميت آنها نيز افزايش مي‌يابد. براي مثال، در صورتي كه آن مادرِ جانشيني- كه يك زوج مبلغي به او پرداخته‌اند تا فرزند شوهر را به دنيا آورد - بخواهد كودكش را نگه دارد، حق نگهداري كودك را به چه كسي بايد داد؟ اين مساله همچنان، مورد بحث دادگاه‌هاي بسياري از كشورهاست و مادر
 - جانشيني تجاري در برخي كشورها غيرقانوني اعلام شده است.
انواع رحم جايگزين، مشتمل بر موارد تجاري
(commercial surrogacy) در ازاي مقاديري پول مورد توافق و انسان‌دوستانه يا ديگرخواهانه (altruistic surrogacy) (مثلا مادر يا خواهر اقدام به اين كار مي‌كنند) مي‌شود. اين روش يا اقدام، بنا به سابقه طولاني‌تر رواج آن در كشورهاي غربي، محل مناظرات و مباحثات وسيعي قرار گرفته است. اما واقعيت اين است كه نگاه به اين مساله به نگاه پزشكي محدود نمي‌شود!
برخي از مخالفين توسل به چنين اقدامي، به عنوان مثال، طرفداران حقوق زنان، از اين شيوه بر مبناي اينكه اين كار را نوعي استثمار زنان مي‌دانند، انتقاد مي‌كنند. آمارها حكايت از اين دارند كه عمدتا زناني كه نياز مادي دارند حاضر به انجام چنين عملي هستند (معدود مواردي هست كه اين كار بر مبناي انگيزه‌هاي خيرخواهانه انجام مي‌شود.)
از سوي ديگر، يكي از نگراني‌هاي عمده در زمينه رحم جايگزين اين است كه فردي كه به اجاره رحم خود اقدام مي‌كند از اين كار پشيمان شود. اين اقدام مسائل حقوقي، اخلاقي، روانشناختي و  جامعه‌شناختي متنوعي را به بار مي‌آورد. ادبيات پيرامون اين اقدام حكايت از اين دارد كه از يك طرف اين ماجرا به گشودن گره از زندگى زن و شوهرى منجر مي‌شود كه سال‌هاست در حسرت پدر و مادر شدن مانده‌اند و در سمت ديگر فقر پاى زنى ناچار را به بازى «مادر واسط» باز مي‌كند، زني كه براي برطرف كردن نيازهايش قبول مي‌كند جنين زن و شوهر ديگرى را در رحم خود پرورش دهد؛ جنينى كه قرار است فرزند او نباشد. معمولا، ميان افرادي كه از روش رحم اجاره‌اي استفاده مي‌كنند وكساني‌كه رحم خود را اجاره مي‌دهند، قراردادي منعقد مي‌شود و هزينه آن بر اساس توافق طرفين مشخص مي‌شود.
بنا به اظهارات محققان، اكثر زناني كه رحم خود را اجاره مي‌دهند از خانواده‌هايي با توان مالي بسيار كم هستند و از اين راه سخت درآمدي به‌ دست مي‌آورند و بازار سياهي براى داد و ستد رحم اجاره‌اى به وجود آمده است. گاه اين زنان توسط شوهران‌شان مجبور به انجام هرساله اين كار مي‌شوند.
اين زنان به مرور زمان به بيماري‌هايي نظير عفونت‌هاي رحم و لگن، پوكي استخوان، فشارخون و ديابت كه از عوارض ميزباني هر ساله جنين است مبتلا مي‌شوند و در نهايت در اثر استمرار اين امر؛ امكان مرگ زنان نيز وجود دارد.
 يكي از مسائلي كه در مقوله رحم جايگزين مطرح است، عوارض جامعه‌شناختى و سوءاستفاده از افراد نيازمند و به وجود آمدن يك تجارت جديد در اين زمينه است. در مساله رحم جايگزين امكان سوءاستفاده از زنان به علت مشكلات مادى وجود دارد. پرسشي كه براي پژوهشگران مطرح بوده اين است كه در صورتي كه فشار مادي و اقتصادي وجود نداشته باشد، چه كسي حاضر است مادرجايگزين باشد؟! و پاسخ‌ها حكايت از اين داشته كه «بهره‌برداري اقتصادي از مادر جايگزيني باعث استفاده ابزاري از انسان و استثمار زنان كم‌درآمد و فقير به خصوص در جوامع در حال توسعه با نقض اصل عدالت، به نفع خدمت‌رساني به افراد پردرآمد خواهد شد.»
گفته مي‌شود اجاره رحم يكى از بهترين شيوه‌هاى درمان نابارورى است و خانواده‌هاى بسيارى را صاحب بچه كرده و استقبال از آن زياد است، اما بر سر زنى كه 9 ماه تمام سختي‌هاى باردارى را تحمل مي‌كند، دچار مسائل و مشكلات بهداشتي حمل جنين و پيامدهاي زايمان مي‌شود، بچه‌اي را به دنيا مي‌آورد و سپس مجبور است از آن دست بكشد چه خواهد آمد؟
جدايي مادر اصلي از فرزندش مي‌تواند تبعات رواني (افسردگي) به بار بياورد. يك زوج ايراني براي حل مشكل زوج ديگري از بستگان درجه اول‌شان، كه نازا بودند، تصميم به تولد يك فرزند مي‌گيرند و آن فرزند را بلافاصله بعد از تولد به زوجي نازا مي‌سپارند. اكنون كه كودك پنج- شش سال دارد، مادر واقعي او از افسردگي شديد مقاوم به درمان رنج مي‌برد، به گونه‌اي كه زندگي عادي او مختل شده است (مطابق با يك شرح حال واقعي).

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون