با كيانوش مشكل نداشتم، سوءمديريت باعث آن شد
آقاي مرادي حداقل با خودش صادق باشد
سجاد انوشيرواني
سرمربي پيشين تيم ملي وزنهبرداري
آقاي علي مرادي، رييس فدراسيون لطفا حداقل با خودش صادق باشد. واژه تصميمگيري عجولانه زيبنده خود او است و آن را به من و ديگران نسبت ندهد. اگر تصميم عجولانه ميگرفتم نزديك به دوسال با كمترين امكانات و شرايط نامطلوب كار نميكردم. حتما آقاي مرادي به خاطر دارد بيكيفيتترين تغذيه، نبود مكمل مناسب، نداشتن پوشاك و امكانات حداقلي و دهها مورد ديگر براي اين قهرمانان مدال آور در اردوها وجود داشت كه مكرر در مدت فعاليتم درخواست ميكردم و هر بار با وعدههاي سر خرمن به وقت ديگري موكول ميشد. بدون شك با آخرين درخواستي كه تحت عنوان درخواست ۱۲ گانه داشتم همه متوجه شدند كه اين كادر فني و قهرمانان نجيب مدالآور با چه مشكلاتي دست و پنجه نرم ميكنند در حالي كه وقتي يك مربي بينام و نشان بلغاري بهنام گارچيف كه خودش او را گاريچي معرفي ميكند، به ايران دعوت ميكند و تمام درخواستهايش را اجابت كرده و كاملا حرفهاي با او رفتار ميكند اما در مورد درخواستهاي ابتدايي من و همكارانم كوچكترين ترتيب اثري داده نميشود. البته درخواستها نه براي نفع شخصي كه همواره براي رفاه و آسايش تيم ملي بوده است. اگر تصميم عجولانه ميگرفتم بايد بعد از المپيك ميرفتم. آقاي مرادي حتما ميداند، مدالآوران المپيك بعد از مسابقات درصدد اين بودند قيد وزنهبرداري را بزنند و يادش هست سهراب مرادي با چه شرايطي اردو را ترك كرد. كيانوش رستمي كه طبق گفته خود مرادي قرار بود بعد از المپيك مثل ساير ورزشكاران همراه تيم باشد، به جايي رسيده بود كه ميخواست براي هميشه از وزنهبرداري خداحافظي كند. البته مرادي و دوستانشان در اين ايام با صرف هزينههاي هنگفت بهدنبال رسيدن به كرسيهاي فدراسيون جهاني بودند طبق معمول وضعيت داخل برايشان مهم نبود چرا كه در غير اين صورت بايد به فكر برطرف كردن مشكلات داخلي بودند. من و رستمي مشكلي نداشتيم و فقط سوءمديريت آن را تبديل به گره كور كرد.
بعد از انتخابات جهاني با صرف هزينههاي گزاف و آن شكست سنگيني كه براي خودش و وزنهبرداري ايران به وجود آورد با فشارهاي سنگيني از سوي پيشكسوتان، كارشناسان و منتقدان نسبت به سوءمديريتش مواجه شد. با توجه به نزديك بودن مسابقات جهاني بزرگسالان و احتمال عدم موفقيت در آن به يادش افتاد يك شب مشكل كيانوش را حل كند. مشكلي كه بعد از المپيك بهراحتي قابل رفع بود بدون اينكه كسي هزينه آن را پرداخت كند. اين نه تنها حرف من كه شايد اكثريت كارشناسان همين نظر را داشتند. چون من و كيانوش باهم هيچ مشكلي نداشتيم و عدم مديريت مرادي بود كه يك راهحل ساده را به گره كور مبدل كرده بود. تصميم عجولانه رييس فدراسيون البته به خاطر اتلاف وقت يك ساله كه خود به وجود آورد، باعث تخريب جايگاه والاي مربيان ميشد و من را در كنار تمام ناملايمتهاي موجود به اين تصميم واداشت. از آقاي مرادي ميخواهم لطفا با خودش صادق باشد و تصميمات خود را به گردن ديگران نيندازد. او يك روز شوراي فني را تصميمگيرنده معرفي ميكند اما يك روز ديگر ميگويد اعضاي آن بهعنوان مشاور و در جايگاه مشورتدهنده هستند. اين ضد و نقيضگويي و شتابزدگي در تصميمگيريها همواره در او وجود داشته است. كافي است نيم نگاهي به مصاحبهها، اظهارنظرها و عزل و نصبها در اين مدت مسووليت خود در فدراسيون بيندازد تا صدق صحبت من ثابت شود. البته من در اين مدت همكاري با آقاي مرادي آنقدر رفتار ناميمون در حوزه فني، مديريتي و همچنين موضعگيري در رابطه با مسائل داخلي و بينالمللي در وزنهبرداري ديدم كه عطاي همكاري با او را به لقايش بخشيدم. كه اگر لازم باشد در زمان مقتضي به تمام آنها خواهم پرداخت.