• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3861 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۲ مرداد

محمدرضا باهنر: دولت در سايه بدون تحزب، كار عبثي است

گروه سياسي| در ميان اصولگرايان همواره محمدرضا باهنر نگاه دقيق‌تري به مسائل سياسي كشور داشته است. همين هم باعث شده بود كه در تمام سال‌هاي حضور او در پارلمان از او به عنوان مرد در سايه پارلمان ياد كنند كه در تصميم‌گيري‌هاي مجلس نقش اصلي و اساسي داشته است. حالا مرد در سايه پارلمان دو سالي است كه رخت نمايندگي را ديگر بر تن ندارد و ترجيح مي‌دهد كه از دور جريان اصولگرايي را نظاره كند. با اين حال او هنوز هم تحليل دقيقي دارد و از دولت در سايه‌اي كه ايده‌اش را مدتي است اصولگرايان دنبال مي‌كنند، انتقاد مي‌كند و مي‌گويد: « دولت در سايه بدون تحزب، كار عبثي است». محمدرضا باهنر با نقد فضاي حاكم بر مناظره‌هاي انتخاباتي، گفت: با اين فضايي كه ما جلو مي‌رويم، من مي‌ترسم‎ انتخابات 1400 يك «حراف» پيروز رقابت شود! كسي كه در انتخابات رياست‌جمهوري بتواند زود جواب دهد، پايين و بالا كند و سريع لوله كند. به گزارش خبرآنلاين، جمله‌هاي كليدي اظهارات محمدرضا باهنر به شرح زير است:
‌  جريان اصولگرايي طيف وسيعي است از افرادي كه مقداري تند مزاج هستند تا آدم‌هايي كه يك مقدار نرم‌تر برخورد مي‌كنند. اينها معمولا در بزنگاه‌هايي مانند انتخابات تلاش مي‌كنند جمع شوند و حرف واحدي را بيان كنند. اما در شرايط غير انتخاباتي و شرايط طبيعي دنبال آن شخصيتي كه باشد و حرف آخر را بزند، نيستند.
‌ اگر قرار باشد براي آينده فكري شود، بايد بگويم كه ديگر دوران چهره‌هاي كاريزماتيك در سپهر سياست در حال تمام شدن است و بايد «ساختار»، جايگزين اين نگاه شود.
‌ اينكه تصور كنيم كه از روز اول منعقد شدن جمنا مثلا تصميم داشتند كه آقاي رييسي را بياورند، من به شما اطمينان مي‎دهم كه اصلا اينطور نبود. در اين مسير آقاي قاليباف و آقاي رييسي ماندند و در نهايت آقاي قاليباف كناره‌گيري كرد.
‌ موافقت و مخالفتم با ادامه حضور انتخاباتي آقاي قاليباف شناور بود. مثلا يك هفته مانده به انتخابات جمع‌بندي من اين بود كه مثلا هر سه يا 4 نفر باشند، يعني آقاي رييسي، قاليباف و ساير دوستان هم باشند. اما سه‌شنبه يا چهارشنبه من هم به اين نتيجه رسيدم كه آقاي قاليباف كنار برود بهتر است. بر اساس نظرسنجي‌ها و مناظره‌ها و چيزهاي ديگر به اين نتيجه رسيديم.
‌ وضعيت مناظره‌هاي ما متاسفانه به سمتي مي‌رود كه مخاطبين توجهي به برنامه‌ها ندارند و بيشتر اينگونه است كه چندنفر «حراف» ‌آنجا باشند و از ميان آنها چه كسي بهتر مي‌تواند مچ‌گيري كند، چه كسي مي‌تواند راحت پينگ‌پنگي بازي كند يا اينكه چطور لوله كند و...
‌ مناظره‌ها در سال 84 هم اينگونه بود. سال 88 و 92 هم همين‌طور بود. اين مسيري كه به سمت جلو مي‌رود، فكر كنم كه آخر و عاقبت خوبي نداشته باشد. منهاي بحث قضاوت روي افراد اين را مي‎گويم. اين مسير، مسير مطمئني نيست.
‌ اينكه بخواهيم اين 16 ميليون راي را تحليل كنيم و بخواهيم جدا كنيم كه چه مقدار از اين آرا  براي شخص آقاي رييسي و چه ميزانش سهم جريان اصولگرايي بود، خيلي كار سختي مي‌شود. يك زماني ما در انتخابات مجلس از حوزه تهران 500هزار راي مي‌آورديم و انتخاب مي‌شديم، هر كسي مي‌آمد و مي‎گفت مثلا در فلان محله براي شما 50 هزارتا راي جمع كردم. يكي هم مي‌آمد و مي‌گفت من 200 هزار راي در ميان كارگرها براي شما جمع كرده‌ام و... وقتي اين موارد را جمع مي‎زديم، راي من به 5 ميليون راي مي‌رسيد! در حالي كه من 500 هزار راي بيشتر نياورده بودم اما 5 ميليون مدعي داشتم!
‌ اينكه بخواهيم اين 16 ميليون راي را تفكيك كنيم يك مقدار سخت است. اين موضوع در مورد طرف برنده هم صدق مي‌كند. خدا درجات آقاي رفسنجاني را متعالي بگرداند، اين اواخر يك جايي گفته بودند كه اگر ما از آقاي روحاني در سال 92 حمايت نمي‌كرديم، ايشان 5 درصد راي بيشتر نمي‌آورد. نمي‎خواهم بگويم اين عدد دقيق است اما به هر حال اگر حمايت آقاي هاشمي و اصلاح‌طلبان نبود، راي آقاي روحاني اين‌گونه نبود.
‌ براي 1400 فكر كنم همين هزار و 600 نفر كه اين دوره ثبت نام كردند، دارند خودشان را آماده مي‌كنند! همان مردم عادي كه در انتخابات ثبت نام كردند. طبيعي است كه آقاي رييسي و ‌آقاي قاليباف هم مي‌توانند براي 1400 نامزد باشند. بنده هم مي‌توانم باشم! (خنده) نه اينكه حالا شما اين را تيتر كنيد و بنويسيد باهنر نامزد رياست‌جمهوري بعد است! من خودم را جز آن گروهي گذاشتم كه بيكار بودند و ثبت‌نام مي‌كردند. خيال‌تان را راحت كنم كه من جزو ثبت‌نام‌كنندگان 1400 نيستم! مي‏‎خواهم بگويم كه خيلي‌ها مي‎توانند بالقوه براي انتخابات 1400 نامزد باشند. اما اينكه چطور اين موضوع بالفعل شود و چطور جريان‌سازي انجام شود، بايد بررسي شود.
‌ برخي تصورشان اين است كه بعد از انتخابات وقتي دو هفته گذشت، فضا آرام مي‌شود اما من معتقدم كه اين فضا بعد از استقرار كابينه آرام مي‌شود. يعني هنوز بعضي از بحث‌ها، جدل‌ها و پينگ‌پنگ‌ها براي اين است كه هر كسي تلاش مي‎كند سهمي از كابينه داشته باشد يا اينكه در كابينه افرادي بروند كه خيلي با سياست‌هاي‌شان زاويه نداشته باشد. اينهايي كه هنوز جنجال‌هاي انتخابات را ادامه مي‌دهند...
‌ در زمان انتخابات، شايد همه جريان‌ها دنبال چهره‌اي هستند كه ميزان راي‌آوري‌اش بالا باشد. روي راي‌آوري هم خيلي از پارامترها اثر دارد. من باز تكرار مي‎كنم در اين فضايي كه ما جلو مي‌رويم، مي‌ترسم كه در انتخابات رياست‌جمهوري 1400 يك «حراف» انتخاب شود! كسي كه در انتخابات رياست‌جمهوري بتواند زود جواب دهد، پايين و بالا و سريع لوله كند و از اين حرف‌ها.... اين مسائل را بايد برايش فكري كرد. اين مسير، مسير عاقبت به خيري نيست. بايد صدا و سيما و رسانه‌ها، اين مسير را يك مقدار اصلاح كنند.
‌ اگر جمنا خودش يك حزب نباشد ديگر دولت در سايه هم معنا ندارد، لازمه استقرار دولت در سايه وجود يك حزب است.
‌ من تصورم اين است كه در دو سوي جريان يك عده تندرو هستند كه مي‎خواهند فضا را تند نگه دارند و تندترش كنند و من اين را به مصلحت استقرار دولت و رسيدن به اهداف نظام نمي‌دانم.  
‌ من گفته‌ام كه الان ديگر موفقيت دولت را موفقيت نظام مي‌دانم. شايد تا چند روز قبل رقيب‌مان بود اما امروز حتي آنهايي كه اعتقاد دارند دولت ضعيف است، بايد همراه آن باشند و كمك كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون