نوبت اداي دين ياران و همراهان انقلاب
محمدرضا عارف
36 سال از انقلاب شكوهمند اسلامي ايران ميگذرد و در اين دوران، در ايران و جهان حوادث تلخ و شيرين فراوان رخ داده است ولي ملت فهيم ايران راه پرفراز و نشيب را به سوي هدف والايي كه داشته است همچنان با صلابت ادامه ميدهد.
حقيقت آن است كه انقلاب اسلامي ايران سابقه و عقبهاي ديرين و پرافتخار در تاريخ معاصر دارد. مبارزه و تحمل زندان و شكنجه و محروميت و خون دلها و بيدارگريهاي متفكران، انديشمندان، فرهيختگان و در راس همه امامخميني(ره) پشتوانهاي مطمئن، تجربهاي غني و بستري آماده را براي اين انقلاب فراهم آورد.
انقلاب اسلامي كه بر بستر حضور آگاهانه و مصمم مردم جريان يافت، برخوردار از رهبري بود بزرگوار، عارف، حكيم، فقيه، سياستمدار و مرجعي والاقدر كه هم مظهر ايمان و همت مردم بود و هم نماد عزت و آزادي.
انقلاب اسلامي ايران صرف نظر از مسيري كه در سالهاي پس از پيروزي طي شده است، با پايان دادن به نظام طاغوت و تاسيس نظام جمهوري اسلامي، ملت را وارد مرحله تاريخي جديدي كرد. نسل انقلاب با توجه به تجربه مبارزات ملت ايران در تاريخ يكصد ساله گذشته بر اساس الگوي نظري كه برپايه ارزشها و مشخصههاي انديشه اسلامي سامان يافته بود، انقلاب را به انجام رساند اما پس از انقلاب نيازمند الگويي عملي براي تحقق مطالبات تاريخي ملت بوديم. اين الگو طبعا ميبايست براساس اهداف اوليه انقلاب كه در اصليترين شعارهاي مردم تجلي يافته بود شكل بگيرد.
قانون اساسي كه در آن بر حقوق اساسي ملت، از جمله حق حاكميت برسرنوشت خويش، حق تعيين سرنوشت و اداره امور خويش، اداره امور كشور بر اساس اتكا به آراي ملت، آزادي نظام حزبي، آزادي بيان و قلم و... تاكيد شده و اصل جمهوريت در كنار اصل اسلاميت جزو اصول لايتغير آن شمرده شده است، بايد ميثاق و عهدي جاودانه ميان ملت و حاكميت در تحقق اين الگوي عملي باشد. وحدت و انسجام ملي و تاكيد صريح امام (ره) در نظر و عمل بر ضرورت مشاركت آگاهانه مردم در عرصههاي تصميمگيري و تصميمسازي از طريق انتخابات، تاكيد بر جايگاه مجلس منتخب مردم در راس امور، تصريح بر ميزان بودن راي ملت، برخورد قاطع با رويكردهاي قيممآبانه و انحصارطلبانه در برابر ملت و... بايد شاخصها و معيارهاي روشني براي تنظيم و تاسيس اين الگوي عملي باشد.
امام (ره)، هرگونه اعمال قدرت و دخالت در امور كشور را بدون رأي و رضايت مردم فاقد مشروعيت ميدانستند. و اين در حالي است كه ديگر انقلابها، تا دهها سال بعد هيچ مبنايي براي اداره جامعه جز راي انقلابيون نداشتند اما در انقلاب اسلامي ايران قانون اساسي فصلالخطاب در تعيين رابطه ميان حكومتگران و مردم و سازوكار تدبير جامعه است و سنديت و اعتبار آن هم ناشي از راي مستقيم مردم است و در واقع پيماني است معتبر هم براي حكومت و هم براي مردم.
امروز كشور نيازمند همدلي و همراهي است و همه كساني كه به انقلاب و امام (ره) و رهبري و خواستهاي تاريخي ملت ايران احترام ميگذارند بايد بتوانند در همه عرصهها، دين خود را ادا كنند.
آنچه امروز تهديدي براي وحدت ملي ميتواند باشد ميداندار شدن هتاكان و دروغپردازان در عرصه سياست داخلي است و حاكم شدن چنين فضايي مطمئنا با آنچه موردنظر انقلاب و امام و نظام بوده و هست فاصله دارد.
از اين رو دهه چهارم انقلاب اسلامي را بايد دهه دفاع از آرمانهاي اصيل انقلاب، دفاع از اساس جمهوريت نظام و مبارزه با تحريف انديشه مبناي انقلاب و دهه پيشرفت و تعالي كشور دانست. در آستانه آغاز سي و هفتمين سال پيروزي انقلاب اسلامي ايران ضرورت دارد ضمن رفع برخي كدورتها و سوءتفاهمها بين ياران انقلاب، در حل برخي مناقشات و معضلات پديد آمده از حوادث ناگوار گذشته با وحدت و همدلي تلاش بيشتري صورت گيرد.
دهه فجر انقلاب اسلامي دهه عزت، آزادي، استقلال و پاكي و راستي است و بايد از سوي همه اقشار ملت، بزرگ داشته شود تا شكوه بزرگداشت روز 22 بهمن به تناسب عظمت انقلاب، متعلق به همه مردم باشد. چرا كه بزرگداشت اين واقعه عظيم، تجليل از انقلاب اسلامي و پاسداشت آرمانهاي والايي است كه ملت ما از ديرباز داشته است و در انقلاب اسلامي خود را به آن نزديكتر ديده است. اينجانب نيز همانند همه اقشار مختلف مردم فهيم ايران با حضور در مراسم پيروزي انقلاب اسلامي در روز 22 بهمن از همگان ميخواهم كه به فراخور توان و امكان خود در بزرگداشت اين واقعه عظيم تلاش كنند.