• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3178 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۱ بهمن

بازار هميشه دنباله‌رو روحانيت بوده است

محمدمهدي عبدخدايي

با نگاهي دقيق مي‌توان گفت شبكه مساجد از جريان نهضت تنباكو شكل گرفت و در جريان مشروطيت فعال شد. بعد از روي كار آمدن رضاخان، گروهي ناسيوناليست و ملي‌گرا با اين تفكر كه بايد از فرق سر تا ناخن پا اروپايي شد، روي كار آمدند. درنتيجه در نخستين اقدام تقريبا حسينيه‌ها را جمع كردند و بعد هم تصميم به تضعيف مساجد گرفتند، لذا در دوره‌اي 20 ساله مساجد تضعيف شدند. حسينيه‌ها هم كه حق روضه خواني نداشتند، به دليل ديكتاتور بودن رضاخان، روضه خواني قدغن شده بود چرا كه او از هر شبكه‌اي كه انسجام داشته و مي‌توانست ديكتاتوري را نفي كند وحشت داشت. كمي بعدتر، در شهريور 1320 احزاب به وجود آمدند و در مقابل شبكه مساجد قرار گرفتند. در اين زمان سه جريان به وجود آمده بود؛ خداستيزي، دين باوري ستيزي و شيعه‌ستيزي. كمونيست‌ها، حزب توده و تقريبا شبه‌روشنفكران اصولا خدا را انكار كرده بودند، در واقع بايد گفت قرن بيستم قرن ماركس و ستيز با خداشناسي بود. درست در كنار اين جريان، لاييك‌ها و سكولارها به وجود آمدند كه هر دو دسته نيز با اتحاد مساجد مخالف بودند. دومين دسته، توسط گروه حزب ايران و احزاب گوناگوني كه تقريبا شعار مليت مي‌دادند به وجود آمد. سومين جريان، احمد كسروي و شيعه ستيزي‌اش بود. به عبارتي كسروي علاوه بر سكولار بودن شيعه ستيز هم بود. مجموع آثارش هم موجود است كه شيعه ستيزي او را تاييد مي‌كند. بنابراين سه جريان در برابر رشد مساجد از نظر فرهنگي به وجود آمد كه در رسانه‌هاي جمعي، كتاب‌ها، روزنامه‌ها و نويسندگاني كه از فرنگ آمده بودند مثل علي دشتي‌ها نويسنده تاريخ 23ساله، احمد كسروي‌ها و... متمركز شده و دقيقا قصد داشتند مساجد را در انزوا قرار دهند. در سال 1332 خداباورستيزي كه توسط كمونيزم و سوسياليزم ترويج مي‌شد به‌طور كلي دچار انزوا شد. از طرفي حضرت آيت‌الله بروجردي (رض) به قم آمد و به حوزه قم رونق دوباره بخشيد. كار مهم ايشان اين بود كه در ماه محرم و صفر، ماه رمضان و دهه فاطميه طلبه‌هاي فاضل را براي تبليغ به شهرها و شهرستان‌ها مي‌فرستاد. آنها توانستند شبكه مساجد را هماهنگ كنند به‌طوري كه رژيم متوجه نشود، همچنين توانستند شبكه مساجد را شكوفا كنند. نگاهي به دوره آيت‌الله بروجردي نشان مي‌دهد كه درست از زماني كه ايشان در سال 1324 به قم مي‌آيد حوزه فعال مي‌شود و كمي بعد مجله‌اي به نام «مكتب اسلام»، فصلنامه‌اي به نام «مكتب جعفري» و نشريه‌اي به نام «مكتب تشيع» منتشر مي‌كند. در كنار اينها كتاب‌هاي فلسفي نيز منتشر مي‌كند، به‌طور مثال آيت‌الله مكارم شيرازي «فيلسوف نماها» و علامه طباطبايي«اصول فلسفه و روش رئاليسم» را منتشر مي‌كنند و شهيد مطهري هم شروع به نوشتن مي‌كند. به عبارتي حضور اين افراد در دانشگاه‌ها، جامعه و مساجد و انديشه‌هاي جديد آنها به رونق شبكه مساجد كمك بسياري كرده است. اينكه در پانزدهم خرداد سال 42 كه مصادف با دوازدهم محرم بوده و پس از دستگيري امام (ره)، شيراز و مشهد به هم مي‌ريزد و تهران مثل يك شهر جنگ زده مي‌شود، به اين دليل است كه در طي اين مدت شبكه مساجد و حسينيه‌ها به‌طور فعال كار كردند و در بيداري مردم نقش داشتند. به همين جهت بايد پذيرفت كه حضور يك مرجع آگاه به نام آيت‌الله بروجردي در حوزه، آرام آرام باعث رشد مساجد شده و در طول اين مدت هم رژيم متوجه نمي‌شده است كه در اين شبكه چه مي‌گذرد. تصور رژيم اين بود كه در اين شبكه مساجد مسائل ضد كمونيستي مطرح مي‌شود و از آنجايي كه تصورش از كمونيسم اين بود كه در پي براندازي شاه است توجهي به عمق فعاليت آنها نداشت كه البته تصور درستي هم بود چون از سال‌هاي 24-25 به بعد و همچنين سال‌هاي 30 و 32 دو گروه خواستار براندازي سلطنت بودند؛ يك گروه كمونيست‌ها و حزب توده بودند كه خدا را قبول نداشتند و گروه ديگر مذهبي‌هايي بودند كه از نظر خيلي‌ها تندرو بودند مثل فداييان اسلام. به همين جهت حاكميت نسبت به اين دو گروه بسيار بي‌رحم بود و رهبران آنها را اعدام و اعضاي‌شان را قلع و قمع كرد، اما به يك مساله توجه نداشت كه اگر رهبران فداييان اسلام را به شهادت برساند آنها با طلاب و روحانياني سروكار دارند كه با شبكه‌هاي مساجد و حسينيه‌ها در ارتباط هستند و اين بر فعاليت آنان تاثيرگذار است. مراجع امروز همگي به شهيد نواب صفوي اظهار علاقه مي‌كنند چرا كه همه آنها در سال 1326 و دهه‌هاي بعدي طلبه و روحاني بوده‌اند و در بيداري جمعيت نقش داشته‌اند. در واقع شبكه مساجد از روزي كه روحانيت بخش روشنگري جامعه را به عهده گرفت فعال شد و براي اين امر مجبور شد از حسينيه‌ها و مساجد شروع كند، چون اين شبكه خود را با مرجعيت ارتباط مي‌داد و تمام مردم ايران بالاخره به نوعي با روحانيت سروكار داشتند. مردم در عقد، عزا و هر مساله‌اي بالاخره به روحانيت مراجعه مي‌كردند، حتي بعد از شهريور 1320 و بعد از سال 32 مردم براي مراجعه به پزشك از روحاني محل مشورت مي‌گرفتند. لذا مي‌توان گفت 15 خرداد 42 نتيجه فعال شدن شبكه مساجد و حسينيه‌ها توسط مرحوم آيت‌الله‌العظمي بروجردي بود. اما براي توضيح درباره شكل‌گيري رابطه بين بازار و روحانيت، بايد گفت بازار از گذشته دور با مذهب سروكار داشته است. به‌طور مثال مساجد هميشه رونق داشته‌اند و مردمي هم كه در بازار فعاليت مي‌كردند مردم متديني بودند كه حتي صبح‌ها قبل از شروع كار به مساجد مراجعه كرده و درس مكاسب از روحاني و امام‌جماعت محل مي‌گرفتند؛ اينكه چگونه معامله كنند كه حلال باشد و به حرام آلوده نشود و مسائلي از اين قبيل. به همين جهت هم نمي‌توان گفت دقيقا از چه زماني بازار با روحانيت هماهنگ شده است. به خاطر دارم كه مرحوم آيت‌الله بروجردي و همچنين حوزه نجف را بازار تهران تامين مي‌كرد و نماينده آيت‌الله خويي در تهران به‌طور مرتب براي ايشان پول مي‌فرستاد، يا آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهاني براي همه مراجع. لذا نمي‌توان زماني براي اين ارتباط تعيين كرد. در واقع از زمان صفويه به بعد كه بازار شكل گرفت، اين عده‌‌ كه در مكاني سرپوشيده شروع به كار كرده و نبض اقتصاد را در دست گرفتند با روحانيت ارتباط نزديك داشتند. حتي در دوره رضاشاه هم اين ارتباط حفظ شده بود. در دوره مشروطيت و در جريان نهضت تنباكو هم مي‌بينيم كه بيشتر تحصن‌ها و حركت‌ها در مساجد شكل مي‌گرفته است. لذا مسجد هميشه جزو لاينفكي از زندگي مردم بوده است و چون روحانيت اصولي مذهب تشيع از علامه شهيد بهبهاني آمده كه با عقل سروكار داشته است لذا در مساجد اصول، عقايد و معارف اسلامي بيان مي‌شده و در كنار آن نيز مسائل كسب، مسائل زندگي و اخلاق زندگي گفته مي‌شده است. به همين جهت هميشه بازار رابطه تنگاتنگي با روحانيت داشته است. در واقع بازار هميشه دنباله‌رو روحانيت بوده است، برخلاف آنچه ماركس و توده‌اي‌ها مي‌گويند كه چون روحانيت طرفدار بورژوازي ملي است به همين جهت بازار هم كه طرفدار آن است هميشه از روحانيت حمايت كرده، در حالي كه اين‌گونه نبوده است. بازار در حقيقت، جايگاه توزيع كالا بوده و چون توزيع كالا نياز به مسائل شرعي داشته لذا هميشه بازار از روحانيت نقش مي‌پذيرفته است. تمام كاروانسراهايي كه در بازار وجود دارند در تمام طول سال 10 روز روضه مي‌خوانده‌اند. الان نگاه كنيد سراي حاج حسن، سراي حاج نادعلي، سراي حاج جمال و آنهايي كه سرا را ساخته‌اند 10 روز هم براي آن روضه گذاشته‌اند و معتقد بودند كه بايد از درآمد سرا در آنجا روضه خوانده شود. در اين روضه خواني‌ها هم روحاني، مسائل شرعي و مسائل كسب را بيان مي‌كرده و اين‌گونه نبوده است كه منافع بازار در حمايت از روحانيت باشد يا برعكس. در واقع بازار از ديرباز به دليل مذهبي بودن، خود به خود دنباله رو روحانيت بوده است. در اين بين حكومت براي قطع كردن ارتباط بين بازار و روحانيت تلاش زيادي كرده ولي به نتيجه نرسيده بود. در واقع بايد گفت كه حكومت در يك ناآگاهي عجيب به سر مي‌برد، در آن زمان تقريبا دولت هم براي ارتزاق، بيشتر به كسبه وابسته بود. به‌طور مثال در زمان دكتر مصدق هزينه دولت به دليل كوچك بودن 600ميليون تومان در سال بود. اين مبلغ از نفت تامين نمي‌شد چون درآمد نفتي در آن زمان كم بود. سال‌ها بعد در پي افزايش درآمد نفت، 85‌درصد بودجه دولت از نفت تامين و درنتيجه دولت هم بزرگ شد. در نهايت بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه اتحاد اين دو گروه بر توفيق انقلاب اسلامي تاثير زيادي گذاشت. زماني بازار تهران محور تجارت تمام كشور بود، يعني تمام كالاهايي كه در ايران توزيع مي‌شد از اين بازار مي‌آمد. در نتيجه وقتي بازار تعطيل مي‌كرد ايران تعطيل مي‌شد. در زمان آيت‌الله كاشاني هميشه وقتي روحانيت اعلام مي‌كرد بازار تعطيل مي‌شد يا در سال 25 و 26 وقتي نواب صفوي و همفكرانش در سطح بازار سخنراني مي‌كردند بازار فورا تعطيل مي‌كرد و در پي آن، شبكه توزيع كشور از كار مي‌افتاد. به همين جهت شهرهاي ديگر هم از اين بازار الهام گرفته و توانستند در به ثمر نشستن انقلاب نقش مهمي را ايفا كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون