زبالهگردي كودكان نتيجه عمل نكردن شهرداري به وظايفش در مديريت شهر است
فاطمه قاسم زاده
رييس هياتمديره شبكه ياري كودكان كار و خيابان
نزديك به 10 سال است كه ايران مقاولهنامه مربوط به منع بدترين اشكال كار كودك را امضا كرده است و در اين 10 سال اقدام خاصي نه براي حذف، كه براي كاهش اين شكل از كار كودكان هم صورت نگرفته است. كارهايي مثل زبالهگردي، كولبري، كار در كارگاههاي نامناسب و... ازجمله مواردي هستند كه در زمره بدترين اشكال كار كودك قرار ميگيرند. در جامعه ما مشهودترين مورد، زبالهگردي كودكان است كه در خيابانها و سطح شهر كاملا قابل مشاهده است. هر چند وضعيت اين كودكان در مراكز جمعآوري اين زبالهها به مراتب بدتر است، اما به دليل اينكه اين مراكز در حاشيه شهرها قرار دارند، وضعيت كودكان در آنها مشهود نيست.
علاوه بر موضوع زبالهگردي در كارگاهها هم اشكال مختلف به كارگيري كودكان در كارهايي كه در دستهبندي بدترين اشكال كار كودك قرار ميگيرند را شاهد هستيم، اما چون اين كارگاهها در منظر عمومي قرار ندارند، حساسيت چنداني هم در موردشان نيست. در كارگاههاي قاليبافي كه به نوعي كارگاه هنر محسوب ميشود و شايد كسي فكر نكند قاليچههاي ظريف و زيبايي كه نشاندهنده هنر ايراني هستند، حاصل رنج كودكاني است كه 12 ساعت يا بيشتر در كارگاههايي كه شرايط خوبي ندارند، مشغول كار هستند. مسائل مربوط به سطح شهر و خيابان كه مشكلات و ويژگيهاي خاص خود را دارد، اما در مورد كارگاهها، هنوز مصوبه هيات دولت كه مربوط به سالها قبل ميشود ودر آن عنوان شده «كارگاههاي كمتر از 10 نفر از شمول وزارت كار خارج هستند» در حال اجراست و همين قانون براي موضوع كار كودكان مشكلات زيادي ايجاد كرده است. به دليل اينكه اين قانون ابزاري را به دست كارفرمايان ميدهد كه استثمار شديدي را نسبت به كودكان در كارگاههاي كوچك اعمال كنند. در نتيجه نميتوانيم بگوييم بدترين اشكال كار كودك محدود به موضوع زبالهگردي است. اما زبالهگردي يكي از مشهودترين اين موارد است.
در مورد كودكان زبالهگرد، شهرداري از وضعيت اين كودكان در مراكز تفكيك زباله خبر دارد، بارها در شبكه ياري به همراه NGOهاي ديگر اين موضوع را با مسوولان شهرداري مطرح كردهايم و خواهان رسيدگيشان به اين وضعيت و تذكر به پيمانكاران شدهايم، اما در نهايت به ما ميگويند شما خودتان اقدام كنيد و با پيمانكاران در اين رابطه وارد مذاكره شويد. در صورتي كه سازمانهاي مردمنهاد ابزار قدرتي در اختيار ندارند. شهرداري زماني كه با پيمانكار قرار داد منعقد ميكند، ميتواند به اين موضوع رسيدگي كند يا در مورد به كارگيري كودكان تذكر بدهد.
علاوه بر اين موارد با چالش ديگري هم در اين زمينه مواجهيم، با تمام آسيبهايي كه زبالهگردي براي كودكان ايجاد ميكند، متاسفانه نسبت به ديگر مشاغل، درآمد بيشتري دارد، به همين دليل بعضي از والدين اين كودكان اجازه نميدهند فرزندشان اين كار را ترك كند. مشكل كار كودكان در جامعه ما همين است كه غالب اين كودكان در خانوادههايي نيازمند زندگي ميكنند و جايگزين ديگري براي كار آنها وجود ندارد. ما اگر بخواهيم مانع كار كودكان شويم، بايد در آمدي كه اين كودك براي خانه تامين ميكند، را تامين كنيم. هيچ انجمني توانايي پرداخت چنين هزينهاي را به خانوادههاي تمام كودكان كار، ندارد. اما در عين حال شهرداري با ايجاد ممنوعيتهاي اصولي ميتواند مانع از اين اتفاق شود. شهرداري ميتواند وارد عمل شود و اجازه ورود كودكان را حداقل به مراكز تفكيك زباله ندهد و كاركودكان در اين شغل و مراكز مربوط به آن را غيرقانوني اعلام كند.
هر چند آمارهاي منتشر شده، نشان ميدهد حدود 85 درصد از كودكان كار خانواده دارند. اما گاهي اوقات هم با مواردي مواجه ميشويم كه كودكان كار خانوادهاي ندارند. البته تمام اين كودكان هم جذب باندها نميشوند، تعداد زيادي از آنها كه بيشتر كودكان مهاجر هستند، به تنهايي يا در قالب گروههايي از اقوامشان به ايران مهاجرت ميكنند و در كنار همان افراد (عمو، دايي يا برادر بزرگتر) مشغول كار ميشوند.
اگر مجموعه شهرداري اهميت و ارزش توجه به كودكان (ايراني يا غير ايراني) را درك ميكرد، يقينا تكليف خود را با پيمانكارانش روشن ميكرد. در تمام دنيا همين طور است كه كارفرما موازين و قوانين و مقرراتي را براي پيمانكار تعيين ميكند. پيمانكار دغدغهاش افزايش سرمايه است، و اگر بنابر كنترل وضعيت و نظارت بر قوانين مربوط به كودكان در مورد زبالهگردي است، بايد از شهرداري انتظار داشت كه اقدامي جدي در اين زمينه انجام دهد. غالب كساني كه صرفا به دنبال افزايش درآمد هستند، توجه چنداني به مسائل انساني نميكنند. دولت اگر ميخواهد اقدامي انجام دهد، بايد از شهردار و شهرداري توضيح بخواهد. ما معضل بزرگي كه در تهران داريم «جايگاه كودك در نظر شهرداري» است. شهرداري به عنوان مدير شهر بايد فكري براي وضعيت كودكان در شهر بكند. NGOها در چارچوب انجمنهايي كه عضو شبكه ياري هستند تلاش زيادي كردند اما شهرداري به تذكرهاي ما توجهي نميكند، مسووليتپذيري شهرداري نسبت به وضعيت كودكان بايد افزايش پيدا كند. شايد برخي بگويند شهرداري از اين شرايط اطلاع ندارد، اما زماني كه اطلاعات در قالب گزارش و فيلم و بازديد ميداني از سوي NGOها در اختيارشان قرار ميگيرد، بايد فكري براي رسيدگي به اين وضعيت بكنند. شهرداري اگر مجوز ورود كودكان به اين شغل را ندهد، بالاخره خانوادههاي اين كودكان هم مجبورند به اين ممنوعيت تن بدهند. به نظر ميرسد وضعيت كودكان زبالهگرد هم مثل وضعيت برجسازي در تهران شده، كنترل آن از دست مديران خارج شده است. پيمانكاران مثل برجسازان كار خود را پيش ميبرند و بعد هم به راحتي همهچيز را انكار ميكنند. شهرداري نه فقط در مورد كودكان، بلكه در بسياري موارد ديگر هم درست عمل نكرده است. معضلاتي در شهر داريم كه يكي از آنها زبالهگردي كودكان است كه نتيجه مديريت شهرداري است، شهرداري نتوانسته به نقش خود در مديريت شهري به درستي عمل كند.