• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3880 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۴ مرداد

گفت‌وگو با محسن خانجهاني، يكي از كارگردانان فيلم مستند «انتهاي خيابان پاستور»

تجربه‌هاي جديد را در فيلمسازي ارجح مي‌دانم

ت. ج.

فيلم «انتهاي خيابان پاستور» ساخته‌ محسن خانجهاني و جعفر محمدي با نگاهي به انتخابات دوره يازدهم رياست‌جمهوري در سال ۱۳۹۲ و حاشيه‌هاي آن زمان ساخته شد. دوربين مستندسازان در مراحل مختلف اين رقابت با نامزدهاي رياست‌جمهوري آن دوره همراه شده و به روزهاي پرهياهوي انتخابات در آن سال پرداخته است. محسن خانجهاني اما فعاليت فيلمسازي خود را با «توپ من» در سال ۱۳۸۰ آغاز كرد و به دنبال آن فيلم‌هاي كوتاه و مستند و بلند متعددي چون «يك روز تعطيل»، «نماز آخر»، «آخرين مرد روستا»، «محسن فيلم مي‌سازد»، «خواهران حافظ»، «صندلي 257»، «آزادراه» و. . . را ساخت كه فيلم مستند «صندلي 257» او جايزه بهترين كارگرداني فيلم مستند سياسي را از جشنواره سينما حقيقت دريافت كرد و به دنبال آن در جشنواره فيلم فجر نامزد دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلم هم شد. همچنين «آزادراه» نامزد سيمرغ بهترين فيلم و بهترين تحقيق و پژوهش از جشنواره فيلم فجر را هم براي اين كارگردان به همراه داشت.

 

اساسا ساخت فيلم‌هاي سياسي در كشورمان با اماو‌اگرهايي همراه است و كمتر فيلمسازان به چنين موضوعاتي شايد به دليل مشكلات خاص اين حوزه رغبت نشان مي‌دهند. براي شما ورود به اين بخش چگونه شكل گرفت؟

در ابتدا بايد طبق روال هميشه تاكيد كنم، من مستندساز سياسي نيستم و به اين موضوع اعتقادي ندارم كه فيلم «انتهاي خيابان پاستور» يك فيلم سياسي است، بلكه فيلمي است كه دوربين من مستندساز با كانديداهاي رياست‌جمهوري همراه مي‌شود تا يك مقطعي از تاريخ اجتماعي ايران را روايت كند. تمام تلاش من اين بود كه از انگ سياسي‌نمايي دوري كنم اما شايد برخي‌ها تحليل ديگري داشته باشند و اين مستند را سياسي بدانند. من تلاشم اين بود كه مقطعي از تاريخ اجتماعي كشورم را ثبت تاريخي كنم، البته تاريخي كه با توجه به انتخابات تحت تاثير سياست است. اگر بخواهم برگردم به سوال شما بايد بگويم، ساخت «انتهاي خيابان پاستور» همانند بقيه مستندهايم شكل گرفت.

البته شما درباره موضوعات مختلف تا به حال فيلم‌هاي متعدد ساخته‌ايد.

بله، روزي دغدغه‌ام شد درباره‌ بازپرس ويژه‌ قتل تهران فيلم بسازم يا روزي درباره‌ آزادراه تهران- شمال و در مقطع ديگري درباره برج ميلاد تهران و... يك روز هم تصميم گرفتم درباره‌ انتخابات رياست‌جمهوري كار كنم، بنابراين اگر سوژه‌اي مرا به هيجان بياورد و به قول دوستي به من مستندساز تلنگر بزند، سراغ آن مي‌روم.

به هرحال اين طبيعت كار يك مستندساز است و قابل كتمان نيست.

دقيقا. . . به ياد دارم چند سال قبل مرا به عنوان مستندساز ورزشي معرفي مي‌كردند و در مقطعي كه سند آزادي را ساختم از من پرسيدند كه چرا تغيير ژانر دادي؟! همان مقطع هم بارها تاكيد كردم كه نمي‌خواستم برچسب بخورم، چون پيش از آن هم شنيده بودم مي‌گفتند همان پسري كه فيلم ديني مي‌سازد و من دوست نداشتم در تم خاصي گير كنم. تجربه‌هاي جديد و تنوع ژانر را در كار فيلمسازي‌ام ارجح مي‌دانستم. سپس تصميم گرفتم از حال‌وهواي ورزش بيرون بيايم و «سند آزادي» را ساختم در مورد زنداني‌هايي كه محكوم به حبس ابد و اعدام بودند و فقط يك راه وجود داشت كه به زندگي برگردند؛ اينكه بايد حافظ كل قرآن شوند.

علاقه‌مندي شما و دغدغه‌اي كه براي طرح چنين مسائل داشتيد باعث شد به ساخت فيلم مستند «انتهاي خيابان پاستور» روي بياوريد؟

مگر مي‌شود فيلمساز بدون دغدغه سراغ سوژه‌اي برود خصوصا سوژه‌هاي اينچنيني همچون «انتهاي خيابان پاستور؟!» اگر يك مستندسازي دغدغه نداشته باشد و سراغ چنين سوژه‌اي برود مطمئن باشيد يك روز هم براي ادامه‌ كار دوام نمي‌آورد. به ياد دارم براي همراه شدن با چهار كانديداي رياست‌جمهوري كه قطعا برنامه‌هاي‌شان تداخل هم داشت، خصوصا در روزهاي پاياني انتخابات ما گروه‌هاي مختلف فيلمبرداري تشكيل داده بوديم تا صحنه‌اي را از دست ندهيم و در مقاطعي شايد در روز 5 پرواز داشتيم كه تصاوير شهرستان‌ها را هم بگيريم و در عين حال چون تلاش داشتيم يك‌جانبه نباشد و به نفع كانديداي خاصي پيش نرويم، تلاش مي‌كرديم به همه‌ كانديداها به يك ميزان بپردازيم. البته برخي از كانديداها چون محبوبيت بيشتري بين مردم داشتند، خواه ناخواه حضورشان در فيلم پررنگ‌تر مي‌شد، اما اين دست ما نبود. جالب است بدانيد گاهي پيش مي‌آمد كه همزمان بايد با دو نامزد سفر مي‌كرديم و چون بيشتر هواپيما‌ها از قبل به طور كامل بليت‌هاي‌شان رزو مي‌شدند و ما هم شماره صندلي مختص به خود نداشتيم بايد با هماهنگي مستقيم مديران روابط عمومي، پرواز مي‌كرديم و آنها در دقايق پاياني برنامه‌ها را با ما هماهنگ مي‌كردند و خب بايد براي بعضي سفرها هم، دو يا سه تيم مختلف اعزام مي‌كرديم.

اگر از روي علاقه و دغدغه وارد اين حرفه شديد چگونه فيلم مستند سياسي مي‌سازيد آن هم فارغ از جهت‌گيري خاص؟

فكر مي‌كنم هيچ كاري چه يك كار كوچك و چه يك كار بزرگ نمي‌تواند بدون دغدغه اتفاق بيفتد؛ بنابراين طبيعي است كه ابتدا بايد تاكيد كنم بدون دغدغه كاري پيش نمي‌رود. بنابراين اگر بخواهم از اين سوال دغدغه را فاكتور بگيرم و به اين بپردازم كه چطور فارغ از جهت‌گيري اين فيلم ساخته شد بايد تاكيد كنم، من تمام تلاشم را كردم. به همين دليل هم با هر چهار كانديدا همراه شدم. اگر مي‌خواستم جهت‌گيري كنم خيلي برايم راحت‌تر بود كه به پيشنهادات ميليوني و ميلياردي برخي كانديداها فكر كنم و آنها را بپذيرم و مستندي بدون دغدغه بسازم كه اتفاقا موقع نمايش و اكرانش هم از سوي طيف يا جناح خاصي موردي حمايت ويژه قرار مي‌گرفت.

اساسا فيلم مستندي كه جهت‌گيري خاصي در آن نباشد بيشتر به گزارش تلويزيوني شبيه نمي‌شود؟

در مقاطعي بهتر است كه مستندساز خودش جهت‌گيري نداشته باشد، چون خود سوژه خواه ناخواه جهت‌هايي را به مستند مي‌دهد. در مورد سوال شما هم به اين اشاره مي‌كنم كه خود مستندساز در مورد اينكه مستندش شبيه گزارش تلويزيوني بشود يا نه تعيين‌كننده است. البته تعريف ما در ايران از گزارش تلويزيوني در اين سطح است و گرنه گزارش‌هاي تلويزيوني برخي رسانه‌هاي خارجي از يك مستند هم قوي‌تر ساخته مي‌شوند اما ما چون اغلب گزارش‌هاي تلويزيوني ضعيفي داشتيم، معيار قضاوت‌مان اين‌گونه است.

شما براي رسيدن به ساختار فيلم مستندي كه بتواند هم با مخاطب خاص ارتباط برقرار كند و هم عام و هم در برگيرنده طرح موضوعات باشد چه راهكاري ارايه مي‌دهيد؟

به نظرم اين سوال بحث مبسوطي را مي‌طلبد اما خوب مي‌دانم كه منِ فيلمساز كمتر مي‌توانم راهكار ارايه بدهم. اگر قرار بود راهكار ارايه بدهم، شغل من با يك مهندس كامپيوتر چه فرقي مي‌كرد يا اينكه شغل من با يك فرد حسابدار چه تفاوتي داشت؟! هنر با حساب و كتاب و راهكار هنر نمي‌شود و يك كار دلي است بنابراين من مستندساز نمي‌توانم نسخه بپيچم. اما بايد تمام توان و تلاشم را بگذارم تا يك مستند خوب بسازم و به مخاطب هم فكر كنم. بايد سوژه‌ام را در عين حال كه دلي انتخاب مي‌كنم به گونه‌اي پيش ببرم كه مخاطب در هر طيفي علاقه‌مند باشد با آن همراه شود.

علاقه‌اي به ساخت فيلم‌هاي بلند سينمايي نداريد؟ اينكه دغدغه‌هاي‌تان را به صورت قصه با مخاطب در ميان بگذاريد؟

قطعا به عنوان علاقه‌مند سينما، دوست دارم فيلم بلند بسازم اما تا زماني كه بتوانم پاسخگوي دغدغه‌ام در سينماي مستند باشم همين گونه را انتخاب مي‌كنم اما اگر در مقطعي احساس كردم در سينماي بلند مي‌توانم پاسخگوي دغدغه‌ام باشم در آن ژانر هم فيلم مي‌سازم.

به نظرتان چرا مستند «آزادراه» كمتر ديده شد با توجه به اينكه هزينه ساخت آن فيلم هم زياد بود؟

از اين سوال يك مقدار متعجبم! هزينه «آزادراه» همانند روال ديگر مستندهايم يك هزينه‌ عرف سينماي مستند كه مركز گسترش در اختيار فيلم‌سازان قرار مي‌دهد، بود. اتفاقا اين مستند بازتاب مناسبي در نمايش‌هايش داشت. به خاطر دارم وقتي در گروه هنر و تجربه اكران شد به راحتي وزارت راه پذيرفت كه براي اولين‌بار به يك فيلم مستند بيلبوردهاي تبليغاتي بدهد. در ضمن اين مستند طبق گفته‌ برخي مديران وزارت راه در روند ساخت آزادراه تهران- شمال تاثيرگذار بود و حتما يادتان هست كه در دو بخش جشنواره فيلم فجر، در دو بخش پژوهش و بهترين فيلم مستند نامزد بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون