• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3887 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱ شهريور

امريكا و پذيرش كره شمالي در باشگاه هسته‌اي

ديويد اندلمن مترجم: شهاب شهسواري

امريكا بايد باور كند كه برگرداندن غول اتمي پيونگ يانگ به درون چراغ جادو ممكن نيست چرا كه كره شمالي نه اراده دارد كه تلاشش براي در اختيار داشتن سلاح اتمي قابل شليك را كنار بگذارد و نه هيچگاه به اين شرط تن خواهد داد. اكنون نوبت آن رسيده است كه دونالد ترامپ، رييس‌جمهور امريكا لحن خويشتن‌دارانه‌تري را در برابر كره شمالي ابراز كند؛ موضوعي كه بسياري در توانايي رييس‌جمهور امريكا نسبت به اجراي آن شك دارند. ترامپ در تازه‌ترين توييتش در مورد كره شمالي، كيم جونگ اون را تحسين كرد و گفت «تصميم منطقي او (براي كنار گذاشتن طرح حمله به گوام) بسيار عاقلانه بود، جايگزين اين تصميم هم فاجعه‌بار و هم غيرقابل قبول بود.» هر چند ظاهر اين نوشته آرام به نظر مي‌رسد اما از نظر برخي ناظران و كارشناسان كره به نوعي يك تهديد و فراخواني براي چالش با رهبر زودرنج كره شمالي محسوب مي‌شود. برنامه رزمايش ده روزه كره جنوبي و ايالات متحده امريكا را هم كه از دوشنبه شروع شد مي‌توان به نوعي نمك پاشيدن برنامه‌ريزي شده روي يك زخم تازه ناميد. با اين وجود در حال حاضر نعمت‌هاي زيادي وجود دارد كه مي‌توانيم شكرگزار آنها در شرايط حساس كنوني باشيم. اول اينكه ترامپ برخلاف وعده‌اش در طول تبليغات انتخاباتي، توافق هسته‌اي با ايران را پاره نكرد. اگر چنين اقدامي از سوي ترامپ انجام شده ‌بود، دردسرهاي اتمي امريكا به جاي يك كشور به دو كشور تبديل مي‌شدند. دومين چيزي كه بايد شكرگزار آن بود، نقش چين است. چين به عنوان همسايه كره شمالي و تضمين‌كننده موجوديت آن، خودش صاحب سلاح‌هاي هسته‌اي است و در عين حال ميليون‌ها شهروندش در معرض خطر هرگونه جنگ هسته‌اي ميان كره شمالي و امريكا قرار گرفته‌اند. در نتيجه چين بيش از هر كشور ديگر در جهان نسبت به تلاش كيم جونگ اون براي آغاز يك جنگ اتمي نگران است. حال كه اين دو «نعمت» براي امريكايي‌ها فراهم است، سوال اين است كه چگونه مي‌شود با يك كره شمالي اتمي كنار آمد؟اول از همه لازم است كه امريكا و كره شمالي از طريق يك فرآيند ديپلماتيك به يك نظام «محو قطعي دوجانبه» MAD دست پيدا كنند كه بتواند كره شمالي را كنترل كند. «محو قطعي دوجانبه» يكي از اصولي بود كه در طول جنگ سرد به امريكا و شوروي كمك كرد تا از جنگ اتمي اجتناب كنند. هر دو ابرقدرت وقت جهان صاحب بزرگ‌ترين زرادخانه‌هاي هسته‌اي بودند كه به سادگي قابل استفاده در جنگ بود و بر اساس اصل «محو قطعي دو جانبه» اگر يكي از دو كشور حتي يك گلوله اتمي به سمت ديگر شليك مي‌كرد، تضمين شده ‌بود كه بلافاصله تمامي سرزمين، دولت و ملتش را از دست خواهد داد. بعدها وقتي كه باشگاه دارندگان سلاح هسته‌اي گسترش بيشتري پيدا كرد، همين اصل به عنوان پايه روابط بين كشورهاي هسته‌اي به رسميت شناخته‌شد. هند و پاكستان بر اساس همين نظام، قدرت اتمي يكديگر را خنثي كردند. وقتي چين وارد باشگاه شد، دولت پكن اين اصل را پذيرفت كه هرگاه از سلاح اتمي استفاده كند، ايالات متحده كل چين را محو خواهد كرد. اين نظام زماني زير سوال رفت كه در دهه ۱۹۹۰ يك ديكتاتور غيرقابل كنترل، يعني معمر القذافي در ليبي در آستانه دستيابي به سلاح هسته‌اي قرار گرفت. وقتي كه امريكا به عراق حمله كرد، قذافي نسبت به نتيجه عملكردش نگران شد و موافقت كرد كه ۲۵ تن از تجهيزات و اسناد اتمي خود از جمله قطعات سانتريفيوژها را به غرب تحويل دهد.  مشكل اينجاست كه گفته مي‌شود كيم جونگ اون، كاملا سرنوشت قذافي را پس از تسليم شدن در برابر غرب دنبال كرده است و به ياد دارد كه چگونه قذافي در روزهاي آخر انقلاب ليبي در حال مرگ در يك جوي آب پيدا شد. كيم نمي‌خواهد به هيچ عنوان با كنار گذاشتن زودهنگام اهداف هسته‌اي خود، در همان تله‌اي بيفتد كه معمر قذافي و حكومتش افتادند. با اين وجود نظام «محو قطعي دوجانبه» بيش از نيم قرن است كه دوام آورده است، اما اينكه اين نظام با ورود كره شمالي به باشگاه هسته‌اي همچنان بتواند جهان را از «آخرالزمان» نجات دهد، نيازمند رعايت برخي اصول است. يكي از اصلي‌ترين بنيان‌هاي نظام «محو قطعي دوجانبه» اين است كه هيچ يك از دولت‌هاي هسته‌اي نبايد ديگري را بي‌دليل و بي‌پروا تحريك كنند. بر اساس اين قانون است كه رييس‌جمهور امريكا نبايد دايم به رييس يك دولت ديگر كه ممكن است از او زودرنج‌تر و بي‌پرواتر باشد، حمله كند. سن و سال كيم تقريبا از نصف سن ترامپ هم كمتر است و از لحاظ فقدان توانايي خويشتنداري و تندخويي از ترامپ هم بدتر است. نبايد فراموش كرد كه كيم متهم است كه عمويش را اعدام كرده و دستور ترور برادرش را داده است.  نبايد فراموش كرد كه شرايط موجود باعث شده است كه ژاپن و كره جنوبي هم تمايل پيدا كنند تا به سلاح هسته‌اي دست‌يابند، مساله‌اي كه نهايتا با شلوغ‌تر شدن باشگاه اتمي نگه داشتن نظام «محو قطعي» را سخت‌تر مي‌كند.  مساله اين است كه در صورت پذيرش يك كره شمالي اتمي، تا چه مدت بايد در چنين جهان بي‌ثبات و خطرناكي زندگي كنيم؟ به لحاظ سياسي احتمالا اين شرايط براي مدت طولاني ادامه پيدا مي‌كند. دست كم ۲۰ تا ۳۰ سال زمان لازم است كه يك تغيير جدي در نظام سياسي كره شمالي رخ دهد و حكومتي روي كار بيايد كه حاضر به كنار گذاشتن برنامه هسته‌اي يا دستكم ايجاد تعادل ميان اهداف سياسي و نظامي كره جنوبي  باشد. چنين تغييري خيلي دور از دسترس نخواهد بود. فراموش نكنيد كه تغيير رژيم در شوروي يا ليبي از نظر يك مورخ در يك چشم به‌هم زدن رخ داده‌اند. اما در مورد كره شمالي و در وضعيت حاضر، صبوري براي چنين اتفاقي نيازمند تغيير جدي در نگاه امريكايي‌ها به‌خصوص شخص ترامپ است.  امريكا بايد راه‌حلي پيدا كند كه به نوعي احترام خود را به كيم به‌عنوان عضو آينده باشگاه هسته‌اي نشان دهد. همان احترامي كه امريكايي‌ها براي قذافي تا زمان بركناري‌اش قايل بودند و همان احترامي كه ريگان به ميخاييل گورباچف مي‌گذاشت. دست كم كاهش دادن حجم و افزايش فاصله زماني رزمايش‌ها مي‌تواند يك نشانه خوب براي كيم جونگ اون باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون