• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3915 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۴ مهر

انتخابات آلمان و آينده مهاجران مسلمان

گروه جهان| دو سال قبل در اوج بحران پناهندگان در آلمان بسياري از مردم اين كشور فكر مي‌كردند كه روزهاي حضور آنگلا مركل در قدرت به شماره افتاده است. آغوش باز مركل براي پناهندگان سوري شاخه محافظه‌كار حزب دموكرات مسيحي را خشمگين كرد و البته منجر به قدرت گرفتن حزب «آلترناتيو براي آلمان» شد كه يك حزب تند و تيز راستگرا بود. اگر فيلم را اندكي به جلو ببريم مي‌بينيم كه حزب دموكرات مسيحي در 24 سپتامبر 2017 ميليون‌ها راي را از دست داد اما همچنان بزرگ‌ترين حزب آلمان با باقي ماندن مركل در راس آن ماند. به گزارش واشنگتن پست، كمپين‌هاي انتخاباتي بسيار كسل‌كننده شده بودند و يك دليل عمده آن هم اين بود كه حزب راست ميانه دموكرات‌مسيحي و حزب چپ ميانه سوسيال‌دموكرات به اين توافق رسيده بودند كه چگونه بايد با مساله مهاجران برخورد كنند. با اين وجود ائتلاف اين ميانه‌هاي راست و چپ بسياري از راي‌دهندگان را با هم متحد كرد و به حزب آلترناتيوي براي آلمان جايگاه مناسبي براي به دست آوردن اندكي بيش از 12 درصد آرا را داد. آلترناتيوي براي آلمان در حال حاضر سومين حزب بزرگ در اين كشور است و بيش از 90 سياستمدار را راهي پارلمان كرد. اكنون اصلي‌ترين سوالي كه يك روز پس از برگزاري انتخابات به ذهن متبادر مي‌شود اين است كه تا چه اندازه مسائل مربوط به پناهندگان، مهاجران و اصولا اسلام در عرصه سياسي آلمان در حال رخ نمايي است. در آلمان به شكل سنتي هميشه راست‌هاي تندرو در گوشه رينگ بوده‌اند و البته نمي‌توان ادعا كرد كه با اين نتيجه مي‌توانيم در مورد وضعيت مهاجران در آلمان يا آينده نقش مسلمانان در عالم سياسي اين كشور به قطعيت رسيد. دليل آن هم اين است كه احزاب در آلمان تازه در حال دست و پنجه نرم كردن با ايده حضور و نقش مسلمانان در راي‌گيري‌ها و ائتلاف‌هاي ميان احزاب متفاوت هستند. براساس آخرين آمار اعلام شده، يك و نيم ميليون نفر از واجدان شرايط راي‌دهي در آلمان مسلمانان هستند كه 5/2 درصد از سهم راي را به خود اختصاص مي‌دهند. يك ديدگاه سنتي و قديمي مي‌گويد كه پيوستگي سياسي دست در دست انسجام اجتماعي رخ مي‌دهد. همزمان با كمك مهاجران به احزاب بزرگ براي برنده شدن در انتخابات، آنها به داخل جامعه ادغام نيز مي‌شوند. با اين‌همه دلايلي وجود دارد تا باور كنيم كه اين شكل از توسعه و تحول در آلمان يا ديگر كشورهاي غرب اروپا يك پديده رايج نيست. يك ايده وجود دارد مبني بر اينكه به كارگيري انتخاباتي مسلمانان مي‌تواند بر ادغام اجتماعي آنها در جوامع اروپايي اثر معكوس بگذارد. اين مساله به دليل كمپين‌هاي نفرت‌انگيزي نيست كه توسط احزاب با گرايش‌هاي ضدمهاجرتي به راه افتاده است بلكه مي‌توان گفت كه توفان احزاب سياسي نيز بخش عمده از اين تقصير را بر گردن دارد. مشكل اينجاست كه جذب سياسي مسلمانان مي‌تواند احزاب اروپايي را با برخوردهاي تند و تيز روبه رو سازد چرا كه مسلمانان يكي از منزوي‌ترين گروه‌ها در غرب اروپا هستند و اگر احزاب تنها روي راي مسلمانان حساب باز كنند احتمال اينكه با بازخورد منفي روبه رو شوند بسيار خواهد بود. مساله ديگر اين است كه هرچند كه مسلمانان اروپايي در ريشه و نگاه متنوع و متعدد هستند اما مذهبي‌تر هستند، از نظر اجتماعي محافظه‌كارتر هستند و البته از متوسط راي‌دهندگان نيز بيشتر حامي برخي ارزش‌ها هستند و اين در حالي است كه ما كمتر در راي‌دهندگان متنوع پيشرو ديگر شاهد چنين مساله‌اي هستيم. به بيان ديگر راي‌دهندگاني كه تنوع را مي‌پسندند براي راي دادن به مسلمانان محافظه‌كار معذوريت‌هايي دارند. اين تضاد ارزش‌ها در شهرهاي اروپايي جدي‌تر است. اينجا مسلمانان در محيط‌هايي هستند كه محافظه‌كارترند و اين در حالي است كه در كنار آدم‌هاي شسته و رفته‌اي زندگي مي‌كنند كه محافظه‌كاري كمتري دارند. با اينهمه راي مسلمانان در شهرها مشخص و قابل سايزدهي است و البته مي‌تواند انتخابات را هم تكان بدهد. شكست در گرفتن راي قابل توجهي از جمعيت پاكستاني‌ها در بيرمنگهام يا مراكشي‌ها در بروكسل مي‌تواند به شكست يك حزب منتهي شود. 
سوال اينجاست كه آيا احزاب اين دوگانگي‌هاي ادغام را حل و فصل كرده‌اند. نگاهي به نتيجه انتخابات در اتريش، بلژيك، آلمان و بريتانيا نشان مي‌دهد كه كانديداهاي مسلمان براي جذب آرا دست به چه اقدام‌هايي زده‌اند. نتيجه اين تحقيقات نشان مي‌دهد كه احزاب با نگاه ايدئولوژيك اصولا از تضادهاي ارزشي كه ادغام مسلمانان مي‌تواند ايجاد كند چشم‌پوشي مي‌كنند، اگر مطمئن شوند كه به راي مسلمانان براي پيروزي نياز دارند. نتيجه تحقيقات نشان مي‌دهد كه زماني كه احزاب بر راي مسلمانان براي برنده شدن در انتخابات تكيه مي‌كنند، حضور زنان آسيب مي‌بيند. اين مساله براي احزاب چپ نيز زماني كه بحث برابري جنسيتي را به سكويي براي پرتاب خود بدل مي‌كنند، مصداق دارد. اما زماني كه انتخاب ميان برنده شدن در انتخابات يا توسعه برابري جنسيتي قرار مي‌گيرد، احزاب گزينه نخست را انتخاب مي‌كنند. كانديداهاي مسلماني كه مي‌توانند آراي خاموش را به نفع خود بيرون بكشند معمولا مردها هستند. هرچند كه جايگاه زنان در جوامع مسلمان مي‌تواند نقطه مهمي در تحقيقات در مورد يكپارچگي مسلمانان باشد اما احاطه و شمول سياسي نمي‌تواند نگاه به تبعيض‌هاي جنسيتي در زنان را تغيير دهد. 
احزابي كه خود را درگير راي‌دهندگان مسلمان يا كانديداهاي مسلمان مي‌كنند عمدتا نشانه‌هايي از تقسيم‌هاي فرهنگي را هم نشان مي‌دهند. مسلمانان و غيرمسلمانان عمدتا زندگي‌هاي اجتماعي متفاوتي دارند. در نتيجه كانديداهاي سياسي ترجيح مي‌دهند مسلمانان را يكپارچه ببينند حتي اگر مجبور باشند كه جوامعي را به تصوير بكشند كه بيشتر مذهبي و محافظه‌كارتر از متوسط مسلمانان اروپايي هستند. در برخي كشورهاي اروپايي كه مسلمانان به عنوان بخشي از جامعه راي‌دهنده مدت‌هاست كه در انتخابات شركت مي‌كنند مانند بريتانيا و فرانسه، اين تضادها ميان ارزش‌ها و راي‌ها احزاب سياسي را از هم منفك كرده است. در آلمان كه بخش عظيمي از جمعيت اخيرا حق شهروندي دريافت كرده‌اند، احزاب اندك اندك در حال دست و پنجه نرم كردن با ادغام مسلمانان هستند. بنابراين مي‌توان گفت كه مركل يكي از خوش‌شانس‌ترين‌ها در اين انتخابات بوده است اما انتخابات روز يكشنبه مي‌تواند آخرين انتخاباتي باشد كه در آن احزاب مي‌توانند از اين دوگانه‌هاي اجتماعي و سياسي بگريزند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون