تلاش براي اقتصادي
سفيد و شفاف
جمشيد عدالتيان
فعال اقتصادي
همه دولتها درحال مبارزه با پديده قاچاق كالا هستند و كشور ما نيز از اين امر مستثني نيست و هر ساله هزينه سنگين انساني و مالي در اين مبارزه پرداخته و ميپردازد. اگر فعاليتهاي اقتصادي به لحاظ قانوني، مشروعيت، اخلاقي و شرعي مورد بررسي قرار گيرند و براي سهولت گفتمان درباره اين بررسي با رنگ توصيف شوند، معمولا نمودار رنگي اين پديده ميان طيفي از رنگ سفيد كه نماد شفافيت كامل فعاليت اقتصادي كه همانا مشروع، قانوني، اخلاقي و شرعي است تا رنگ سياه كه نماد غيرمشروع و غيرقانوني و غيرشرعي است، امتداد مييابد. در ميانه اين دو رنگ سفيد و سياه، رنگ خاكستري نماد آن دسته از فعاليتهاي اقتصادي است كه غيرقانوني اما شرعي است. در محدوده اقتصاد سياه، مبادلات و فعاليتها حول محور قاچاق مواد مخدر، انسان و نظاير آن در جريان است، در اين حوزهها كه از سازماندهي وسيعي در سطح جهاني نيز برخوردار هستند، گردش حجم پولي بيشتر از هزار ميليارد دلار در سال تخمين زده ميشود. با در نظر گرفتن استدلال فعالين در حوزه اقتصاد خاكستري متوجه ميشويم كه مبارزه با قاچاق كالا امري پيچيده است و براي مبارزه با آن بايد حوزههاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي نيز وارد شوند. در حال حاضر تخمين زده ميشود كه حدودا 20 تا 15 درصد از فعاليتهاي اقتصادي در كشور در حوزه خاكستري متمركز شده است و در اين حوزه هم تخمين زده ميشود كه حجم قاچاق كالادر حدود 12 ميليارد دلار باشد. بنابراين اگر به صورت فايده و هزينه مبارزه با اقتصاد خاكستري را مورد بررسي قرار دهيم ميتوان استدلال كرد كه ضرر مستقيم فعاليت در زمينه قاچاق كالا به درآمد گمركي كشور رقمي درحدود 5 ميليارد دلار است. واقعيت اين است كه كشور ما به دليل داشتن مرزهاي طولاني بعضا با فقيرترين كشورهاي جهان و به دليل مسائل و مشكلات مختلف در داخل كشور نميتواند همه توان خود را براي مبارزه با قاچاق كالا به كار گرفته است، اما اگر قرار باشد اقتصاد كشور سفيد و شفاف شود و اين مدل فعاليت اقتصادي در كشورمان نهادينه شود نياز به برنامهريزي و سرمايهگذاري در بلندمدت است چراكه بايد با همه ريشههاي فرهنگي و اقتصادي اقتصاد خاكستري برخورد مسوولانه كرد. درحين فرهنگسازي و تدبير در برخورد و مداواي اقتصاد خاكستري نبايد مبارزه با علل و مبادي اقتصاد سياه را فراموش كرد. شدت و حدت مبارزه با اقتصاد خاكستري ميتواند به بزرگ شدن اقتصاد سياه منجر شود. تنها راهبرد كليدي در اين مبارزه، همراه كردن مسير و ايجاد تسهيلات و راهكارهايي براي ورود فعالان حوزه اقتصاد خاكستري به اقتصاد سفيد است و بايد پيش از اينكه هزينه فعاليت در اقتصاد خاكستري را افزايش دهيم، راه ورود به اقتصاد سفيد و شفاف را جذاب كنيم. بدينترتيب ميتوان نتيجه گرفت كه مبارزه با قاچاق كالا، هرگز با بگيرو ببند به نتيجه نميرسد، بلكه بايد هزينه فعاليت در اقتصاد سفيد بسيار كمتر از اقتصاد خاكستري شود. فرهنگ مبارزه با قاچاق نبايد در سطح بماند بلكه بايد در اعماق ذهنيت جامعه نهادينه شود تا فعالين اقتصادي و مردم حس كنند در هواي پاك اقتصاد سفيد نسبت به اقتصاد خاكستري، تنفس و كار كردن چقدر عالي است.