وضعيت آثار تصويري هنرهاي نمايشي روشن نيست
30 سال تئاتر بدون آرشيو
بابك احمدي
آرشيو لباس تالار وحدت، آرشيو تصويري نمايشها و اپراهاي به صحنه رفته در اين مجموعه و كتابخانه مجموعه تئاترشهر، اينها همه اماكني هستند كه امروز با وجود اهميت زيادشان يا ديگر وجود خارجي ندارند يا شرايط ناايمن و غير استانداردي را تجربه ميكنند. ادنا زينليان (طراح لباس) پيشتر در گفتوگويي درباره راهاندازي آرشيو لباس تئاتر قبل از انقلاب گفته بود: «اين مكان ابتدا مختص تالار وحدت بود كه فقط لباسهاي باله و اپرا در آن نگهداري ميشد چون آن زمان در تالار وحدت تئاتر اجرا نميشد و تمام نمايشها در تئاترشهر و سالنهاي ديگر به صحنه ميرفتند.» اين هنرمند كه سال 56 مسوول آرشيو لباس تالار وحدت بوده انتقال اين مجموعه به مركز هنرهاي نمايشي را مربوط به دورهاي ميداند كه فعاليتهاي تئاتري بعد از دو سال توقف دوباره آغاز شد. «آن موقع همزمان با تاسيس مركز هنرهاي نمايشي به مديريت آقاي عبد خدايي اين پيشنهاد مطرح شد كه لباسهاي آرشيو كه قبلا به اجراي باله و اپرا اختصاص داشتند به دليل توقف اين نوع اجراها براي تئاتر استفاده شوند و اين طور شد كه آرشيو لباس تئاتر در مركز هنرهاي نمايشي ايجاد شد.» از اين تاريخ به بعد دوران افول حفظ و نگهداري لباسهاي طراحي شده براي آثار نمايشي گوناگون از راه رسيد، اتفاقي كه بعدها براي كتابخانه مجموعه تئاترشهر نيز رخ داد و بعضا با مراجعه به اين محل ميتوانستيد به نسخههايي ناياب از آثار مكتوب و دستنويس هنرمندان شاخص تئاتر نيز دست پيدا كنيد؛ نسخههايي كه در شرايطي غيراستاندارد نگهداري ميشدند. از مدتها قبل نيز گزارشهايي مبني بر شرايط نامساعد آرشيو تصويري موجود در طبقه زيرين بنياد رودكي به گوش ميرسيد اين روزها نيز انتشار گزارشي از تخريب و بازسازي زيرزمين بنياد رودكي بار ديگر به نگرانيها دامن زده است. مديركل هنرهاي نمايشي در اين باره ميگويد: «تنها مساله اين بود كه كمي زمان جابهجايي آرشيو با تعميرات تداخل پيدا كرد و هنوز جابهجايي واحد تلويزيوني انجام نشده و جاي مناسبي براي آرشيو اختصاص پيدا نكرده است.» شفيعي در ادامه از دستور علي مرادخاني، معاون امور هنري براي انتقال هرچه سريعتر اين آرشيو خبر داده است. مسعود فروتن از كارگردانان شناخته شده نمايشهاي تلويزيوني در همين رابطه به «اعتماد» ميگويد: «تالار وحدت پيش از انقلاب محل اجراي موسيقي كلاسيك، اپرا و باله بود، به همين دليل بعيد است فيلم نمايشي مربوط به آن دوران در آرشيو بنياد موجود باشد. از طرفي به دليل اينكه تئاترشهر زيرنظر راديو- تلويزيون ملي ايران فعاليت ميكرد، يك واحد سيار به محل اعزام ميشد و از هر نمايش نسخهاي ضبط ميكرد كه به آرشيو تلويزيون ميرفت.» فروتن در ادامه به دوراني كه بخشي از آثار واحد تلويزيوني مركز هنرهايي نمايشي به آرشيو بنياد رودكي انتقال يافت اشاره ميكند و ميگويد: «بعد از انقلاب همزمان با مديريت آقاي منتظري تعدادي دوربين خريداري شد اما چندان موفق به ضبط و نگهداري آثار نشدند. حتي يادم ميآيد آقاي بيضايي كه ميخواست در تئاترشهر نمايشي اجرا كند خودش فيلمبرداري كرد. به هرحال مراقبت از كارهاي اركسترال و اپراي ايران براي بچههاي موسيقي يك سرمايه است كه اگر مسوولان در حفظ و حراست از آنها كوشا باشند گنجينه خوبي در اختيار علاقهمندان جوان موسيقي قرار ميگيرد.» به هرحال آنچه مشخص به نظر ميرسد اين است كه تئاتر ايران در دهههاي اخير با مقوله آرشيو و حراست از داشتههايش در تمام زمينهها با مشكل اساسي مواجه بوده؛ اينكه چه زمان نگراني از حفظ ميراث تئاتر به پايان ميرسد، بايد تا تحقق وعده راهاندازي موزه تئاتر منتظر بمانيم.