سياست يك بام و دو هواي تلويزيون درپخش «سرزمين كهن»
سريالي كه كمكم به حسرت ملي تبديل ميشود!
الهام نداف
روزهايي كه كمال تبريزي بخشي از فعاليتهاي خود در سينما را متوقف كرد تا سريالي تاريخي با نام «سرزمين كهن» را براي تلويزيون بسازد، تصور نميكرد پخش اين مجموعه چهار سال زمان ببرد. سريالي كه اين روزها براي صداوسيما غنيمت است اما معماي پخش آن همچنان حل نشده باقي مانده است.
اتفاق خوشايند اما در روزهاي اخير تاكيد تبريزي بر باز شدن طلسم «توقيف» اين سريال بود؛ اتفاقي كه به موجب آن قرار بود آخرين سريال اين كارگردان از 14 مهر امسال روي آنتن برود. در نهايت دومين جمعه پاييز اين سريال روي آنتن نرفت تا شايعه به تفاهم نرسيدن مديران تلويزيون و تبريزي بر سر اصلاحات «سرزمين كهن» قوت بگيرد.
اما اين ميزان ناكامي براي يك سريال تلويزيوني از كجا آغاز شد؟ تبريزي درسومين تجربه كارگرداني خود براي تلويزيون نتوانست در مقابل جذابيتهاي فيلمنامه عليرضا طالبزاده مقاومت كند و تصميم گرفت در سه فاز به بررسي وقايع سياسي، تاريخي و اجتماعي ايران از سال ۱۳۲۰ خورشيدي تا انقلاب ۱۳۵۷، بپردازد. روزهايي كه فاز يك اين مجموعه به ثمر رسيد، تلويزيون هفتهاي يك قسمت از آن را روي آنتن برد اما با پخش قسمت چهارم برخي ديالوگها معادله را بر هم زد.
پخش اين قسمت در ادامه اعتراض مردم بختياري را به همراه داشت و عزتالله ضرغامي، مديريت وقت سازمان صدا و سيما ترجيح داد تا خوابيدن غائله، پخش سريال را متوقف كند. بعد از گذشت سه سال و با تغيير مديريت در رسانه ملي، تبريزي با اميد پخش فصل اول اين مجموعه، فاز دوم و سوم اين سريال عظيم را به سرانجام رساند و قرار شد فصل اول اين مجموعه از ابتدا روي آنتن تلويزيون برود. اينبار سياستهاي مديران فرهنگي ايجاب ميكرد تبريزي و تيم «سرزمين كهن» طوري وانمود كنند كه انگار نه خاني آمده و نه خاني رفته است!
«كليد فيلمنامه پروژه سرزمين كهن از زمان دكتر ميرباقري زده شد. نگارش فيلمنامه زمان دكتر ميرباقري آغاز شد. يادم است تمام فيلمنامه را خوانده بود و براي من خيلي عجيب بود مديري در آن سطح، فيلمنامهاي را از اول تا آخر خوانده باشد. آقاي ميرباقري اينقدر خوب اين فيلمنامه را خوانده بود مثلا ميدانست فلان شخصيت اينجا جملهاي كه ميگويد حرفش چه تعبيري دارد.
خيلي از نوع برخورد او سر كيف ميآمدم و خوشحال بودم كه فيلمنامه براي او مهم است. جلساتي كه با دكتر ميرباقري داشتيم خيلي كارساز بود و ايدههايي كه مطرح ميكرد، بسيار خوب بود.
به هيچوجه خبري از موضع سانسور و حذف و اين مسائل نبود. پروژه در چنين شرايطي آغاز شد و حالا باز رسيده به جايي كه دوباره دكتر ميرباقري روي كار آمده است. اين سريال در دورهاي پخش شد كه سازمان مثل يك سد بزرگ در مقابل آن عمل كرد و خودش در واقع به خودش لطمه زد. هزينههايي كه بعد از توقف اين پروژه افزايش يافت به قدري است كه يك سازمان بازرسي بايد آن را بررسي كند. ما در پايان فاز دوم فيلمبرداري بوديم و هنوز يك ماه از پايان پروژه مانده بود، كار ما را متوقف كردند و حتي صبر نكردند آن يك ماه را فيلمبرداري كنيم.»
اين بخشي از صحبتهاي تبريزي در گفتوگو با «اعتماد» است؛ او يك سال پيش و درست همان روزهايي كه همت كرد تا ساخت سريال را تمام كند، تاكيد كرد اعتراض بختياريها سوءتفاهمي بود كه به راحتي برطرف ميشد: «كساني براي سازمان خط و نشان ميكشيدند و منتظر بهانه بودند كه بهانه به دستشان افتاد و اين كار را كردند. اين مساله يك امر تمام شده است اما ميخواهم بگويم در آن برهه خود سازمان به خودش لطمه زد.
اگر الان سازمان بازرسي كشور بيايد اين پروژه را بررسي كند، متوجه ميشود مديران وقت آن دوره چه هزينه سنگيني را به سازمان تحميل كردند. يعني الان ما با برآورد فاز سه كه مقدارش مطلوب نيست، دو برابر مجموع فاز يك و دو براي اين فاز هزينه ميكنيم!»
به گفته تبريزي مديران صدا و سيما روزهاي پخش «سرزمين كهن» بر تغيير قصه و حذف و اضافه شدن برخي كاراكترها پافشاري ميكردند.
از نقد تاريخ به سليقه مديران صدا و سيما گرفته تا اصلاحات عجيب و غريبي كه اعمال آنها در پروژه بزرگي چون «سرزمين كهن» كار دشواري بود: «حالا سازمان به اين نتيجه رسيده كه آنها همه حرفهاي غيرقابل قبول بوده و اساس چيزي كه بايد اتفاق بيفتد همين فيلمنامه ٦٠ قسمتي آقاي طالبزاده است. همان قسمتهايي كه قرار بود سال 92 پخش شود، بدون اصلاحات، برميگردند سر جايشان.»
مرور صحبتهاي تبريزي اين روزها خالي از لطف نيست؛ حرفهايي كه از تغيير سليقه مديران سازمان صدا و سيما حكايت دارد و جالب اينجاست از سال گذشته، يعني همان روزهايي كه قول پخش «سرزمين كهن» بدون اصلاحات به تبريزي داده شد، تا امروز كه پخش آن هنوز در كش و قوس است، تغيير كلاني در مديريت اتفاق نيفتاده است.