گروه اجتماعي
هفته گذشته نخستين همايش نقشآفريني زنان روستايي و عشايري در توسعه پايدار، در وزارت جهاد كشاورزي برگزار شد. يكي از مهمترين ويژگيهاي اين همايش كه آن را از همايشهاي تشريفاتي مشابه متمايز ميكرد؛ حضور زناني از سراسر ايران بود كه هر يك به طريقي موفق شدهاند در مقام كارآفرين موفق به توسعه جامعه محلي شان كمك كنند. يكي از اين زنان كه در جريان همايش از او تجليل شد زهرا همايون نام دارد. او متولد 1360 و اهل مرودشت شيراز است. همايون در رشته گياهان دارويي تحصيل كرده است. او سال 91 براي خودش يك كارگاه كوچك بستهبندي ادويه جات تاسيس كرده و مشغول كار اقتصادي بود. اما رفته رفته با صندوقهاي اعتبارات خرد كشاورزي همكارياش را آغاز كرد و موفق شد با همكاري چند تن از دوستانش با حضور نمايندگان 5 صندوق اعتبارات خرد، يك شركت تعاوني موفق تاسيس كند. همايون كه در هياتمديره شركت حمايت از توسعه بخش فعاليتهاي كشاورزي شهرستان مرودشت هم عضويت دارد در گفتوگو با «اعتماد» توضيح ميدهد كه چگونه شركت تعاونيشان به موفقيت رسيد و از اين بعد چه برنامهها و روياهايي در سر دارد.
كاري كه به دليل آن به عنوان كارآفرين برتر استان فارس انتخاب شدهايد چه چيزي بوده است و چه كرده ايد؟
ما در زمينه فرآوري و بستهبندي گياهان دارويي كار كردهايم و خدا رو شكر از نظر ارزيابان، كاري كه انجام شده قابل تقدير شناخته شده است.
از چه سالي كارتان را شروع كرديد؟
من يك شركت خصوصي داشتم و در زمينه گياهان دارويي كار ميكردم. از طرف ديگر به عنوان پشتيبان مشاغل خانگي هم فعاليت ميكردم. در سال 91 با همكاري اداره جهاد كشاورزي مرودشت ترغيب شدم كه در قالب صندوقهاي اعتبارات خرد فعاليتم را ادامه دهم. 5 صندوق خرد وجود داشت كه در زمينه گياهان دارويي كار ميكردند. ما يك تعاوني تشكيل داديم و اين صندوقها سهامدار تعاوني شدند. اين صندوقها در روستاهاي مختلف توليد و بستهبندي گياهان دارويي را انجام ميدادند. البته به دليل شرايط خاص آب و هوايي توليد در جاهاي ديگر و در زمينهاي اجارهاي انجام ميشد و فرآوري و بستهبندي را صندوقها انجام ميدادند.
چه گياهاني را در اين مدت توليد كردهايد؟
تمركز اصلي ما روي توليد نعناع فلفلي و نعناع ريشه قرمز است. آنها را خشك ميكرديم و براي اسانس و عرقيات استفاده ميكرديم. اين دو محصول عمدهمان بود كه سالانه 300 تن توليد ميكنيم. البته گياهان دارويي ديگر مثل آويشن، گل ختمي و باد رنجوئيه و خاك شير را هم توليد و بستهبندي ميكنيم كه مجموع حجم آنها تقريبا 20 تن در سال است.
براي راهاندازي اين كسب و كار چقدر وام گرفتيد؟
سال اول با 30 ميليون تومان سرمايه كه صندوق كارآفريني اميد به من داده بود كارم را شروع كردم. اما سال 93 بود كه تصميم گرفتيم يك شركت تعاوني تاسيس كنيم. براي تك تك صندوقهاي عضو تعاوني وام گرفتيم. مثلا از بسيج سازندگي 100 ميليون تومان گرفتيم. از شركت مادر تخصصي حمايت از فعاليتهاي كشاورزي هم 60 ميليون تومان وام گرفتيم. البته وامهاي ديگري هم گرفتيم كه ما تسويه و دوباره دريافت ميكرديم.
تعاوني الان سودده است؟
بله.
سود حاصل از فعاليتها چگونه به اعضا اختصاص مييابد؟
نمايندههاي صندوقهاي اعتبارات خرد به نمايندگي از اعضاي صندوق در تعاوني عضو هستند و به نسبت سرمايهاي كه هر صندوق در شركت تعاوني گذاشته، سود بين اعضا تقسيم ميشود. وامهايي را هم كه از شركت مادر تخصصي ميگيريم، سودآورياش بين تمام سهامداران تقسيم ميشود.
تعاونيتان الان چقدر سرمايه دارد؟
سرمايه تعاونيمان الان به يك ميليارد و 300 ميليون تومان رسيده است. سود حاصل از فعاليتها هم بر اساس تراز تعاوني بين سهامداران تقسيم ميشود.
براي راهاندازي اين كسب و كارها با چه مشكلاتي روبهرو بوديد؟
سالهاي اول صندوقها را خيلي خوب نميشناختند. خصوصا كه ما در شهرستان كار ميكرديم و هنوز اين بحثها تازه بود. ولي وقتي كارها پيش رفت و مسوولان براي بازديد آمدند كم كم متوجه كار و اهميتش شدند و حمايتها بيشتر شد. اين بازديدها باعث شد نگاهها تغيير كند و فرآيند دريافت وام خيلي تسهيل شد. مثلا امسال 100 ميليون تومان وام دريافت كرديم با كارمزد چهار درصد كه براي تامين مالي پيش خريد محصول بسيار راهگشا بود. حداقلش اين بود كه مشكل ضمانت وام حلوفصل شد.
براي توسعه برنامههايتان چه برنامهاي داريد؟
قرار است با كمك صندوق حمايت شركت مادر تخصصي يك كارگاه جديد تاسيس كنيم براي فرآوري و بستهبندي گياهان دارويي براي مصرف خرد. يعني محصولي كه به صورت بستههاي كوچك به بازار عرضه شود. قبل از اين محصولمان مجوزهاي بهداشتي لازم را براي عرضه به بازار مصرف نداشتند و فقط به صورت عمده و فله محصولمان را عرضه ميكرديم. اما مجوزهاي لازم در حال آماده شدن است تا محصول مان را به شكل جديدي روانه بازار كنيم. انشاءالله اگر بتوانيم دستگاههاي مورد نيازمان را در وقت مقرر بخريم توليد را هم شروع ميكنيم.
تاكنون در قالب شركت تعاوني براي چند نفر اشتغالزايي كردهايد؟
يكي از خشنوديهاي من اين است كه فرصتهاي شغلي ما در اختيار زنان سرپرست خانوار قرار گرفته و به نظر من اين به معنويت كار ما افزوده است. ما سه كارگاه داريم كه مجموعا 300 زن در آنها مشغول كارند. يكي از اين كارگاهها در حوزه توليد البسه بيمارستاني فعال است. در زندان مرودشت هم يك كارگاه داريم و يك سري از كيفهاي برزنتي بيمارستاني را آنجا توليد ميكنيم. در آنجا هم براي 75 نفر از زندانيان اشتغال زايي كردهايم.
حالا كه جايزه كارآفرين نمونه را دريافت كردهايد؛ راه را تمام شده ميدانيد يا هنوز هم رويايي در سر داريد؟
نه، تمام نشده. دوست دارم يك كارخانه اسانسگيري داشته باشيم. از كشت شروع كنيم تا توليد و فرآوري و صادرات محصولات حاصل از گياهان دارويي.
يكي از تصورات كليشهاي رايج درباره زنان كارآفرين اين است كه آنها ممكن است زندگي خانوادگي منسجم و موفقي نداشته باشند. شما اگر بخواهيد بدون تعارفهاي مرسوم به اين پرسش پاسخ بدهيد؛ چه ميگوييد؟
من متاهل هستم و يك پسر و دختر دوقلوي 14 ساله هم دارم. راستش به نظر من كارآفرين بايد بيشفعال باشد. من هم اينقدر انرژي دارم كه به همهچيز برسم. حتي دختر و پسرم هم با روحيه كارآفريني رشد كردهاند. آنها در مدرسه براي همكلاسيهايشان توضيح ميدهند كه كارآفرين كيست و چه ويژگيهايي دارد.