بدون حرف اضافه
ديبا داودي
انسان را اينگونه معرفي ميكنند: «موجودي متاثر از قوه بينايي» يعني جزو موجوداتي است كه تصوير، نقش مهمي در گزينشهايش بازي ميكند و طبعا در حيطه كتاب اين نكته به مبحث گرافيك و زيباييشناسي فيزيكي اثر مربوط ميشود. بررسيهاي مختلف در طيفهاي متفاوت از انسانها ثابت كرده، بين نوشته و عكس قطعا عكس را براي تماشاي اوليه انتخاب ميكنيم.
«Freebooksy» يكي از سايتهاي مرجع براي آشنايي با كتاب است كه به همين خاطر تبليغات در اين سايت معمولا اثربخش و البته پرهزينه است. ريكي والمن، نويسنده و منتقد ادبي مقالهاي در باب بسترسازي فروش كتاب دارد كه در آن از اهميت طرح و رنگ و نقش تبليغات اينترنتي خوشرنگ و لعاب كتاب ميگويد. والمن معتقد است ناشر يا مولف- ناشر بايد در عصر حاضر گاهي همتراز با هزينه توليد كتاب، براي تبليغ و البته آمادهسازي تبليغي جذاب، هزينه كند. در ايران تبليغات تا چه حد موثر است؟ آيا طراحي بيلبوردهاي موقتي كه برشهايي معمولا از طيف به خصوصي از كتابها را در معرض ديد قرار ميدهند، تاثيرگزار است؟ برنامههاي معرفي كتاب در صدا و سيما چه طور؟ از آنجايي كه خواندن مطالب مختلف در شبكههاي اجتماعي و به طور كلي فضاي مجازي، ما را به خواندن مطالب كوتاه عادت داده است، تبليغات مرتبط با كتاب و حتي جلد كتابها نيز از نظر والمن بايد در سادهترين شكل ممكن باشند و كمتر كسي به تصاوير مفهومگرا يا تصاويري پيچيده كه در نگاه اول قابل فهم نيستند جذب ميشوند. رعايت اين نكته در خصوص كتابهايي كه احتمالا بيشترين مخاطبانش مردان باشند مهمتر است و توصيه ميشود همهچيز به سادهترين شكل ممكن تعريف شود. والمن كه خود مولف كتابهايي پرفروش است، ميگويد: «هيچوقت براي بيشتر ديده شدن كتابهايم گدايي نكردم. حفظ شأن كتاب، به بيشتر ديده شدن آن كمك افزونتري ميكند. پس ديده شدن را با تبليغ، اشتباه نگيريد.»
آيا چنين الگويي ميتواند به تجربه موفقي در كشور خودمان بدل شود؟ ناشران، براي تبليغ درست، بدون رانت و بدون باند چه قدر هزينه ميكنند؟