گروه ديپلماسي| روابط ايران و آذربايجان تحت تاثير هممرز بودن اين كشور با چهار استان كشور از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. در طول ساليان اخير و با روي كار آمدن دولت آقاي حسن روحاني در كشور اين روابط سير صعودي قابل توجهي داشته است. همكاريهاي تجاري و سياسي دو كشور سير صعودي بالايي داشته است و سفرهاي متعددي از سوي مقامهاي عالي دو كشور صورت گرفته است. از طرفي ديگر به نظر ميرسد آذربايجان نسبت به گذشته نگاه معطوف به آسياي مركزي پيدا كرده است، اين در حالي كه طي ساليان گذشته آذربايجان تمايل به بهبود روابط با اروپا و امريكا داشت و تلاش چنداني براي بهبود روابط با همسايگان نزديك خود يعني ايران و روسيه انجام نداد. اما حالا سعي دارد گذشته خود را جبران كند و روابط خود با همسايگان را در سطح بسيار بالايي پيگيري كند. از همين رو در سال گذشته نشست سران سه كشور ايران، روسيه و آذربايجان در باكو كليد خورد و بنا شد كه سران اين سه كشور به صورت سالانه با يكديگر ديدارهايي داشته باشند تا مهمترين مسائل ميان يكديگر را مورد بررسي قرار دهند. در حال حاضر خطآهن آستارا-آستارا تبديل به اقدامي مهم و استراتژيك ميان دو كشور شده است كه با ادامه آن به رشت همسايگان شمالي را به روياي ديرينه خود براي رسيدن به خليجفارس و درياي عمان ميرساند. از طرفي اين خطآهن ميتواند ايران را به خطآهن جاده ابريشم چين كه آسيا را به اروپا متصل ميكند، وصل كند و در چرخه تحولات بزرگ تجاري جهان نيز قرار گيرد. از همين رو گفتوگويي داشتيم با محسن پاكآيين سفير پيشين جمهوري اسلامي در آذربايجان تا شرايط حاكم بر روابط تهران باكو را مورد بررسي قرار دهيم.
اجلاس ايران، روسيه و آذربايجان از كجا آغاز شد و اهميت آن چيست كه بنا شده سالانه برگزار شود؟
اجلاس سه جانبه كه روز چهارشنبه برگزار ميشود، دومين اجلاس ميان سه رييسجمهور است و نخستين آن در تابستان سال گذشته و در باكو برگزار شد. از همين رو آن را ميتوان يك ابتكار منطقهاي دانست كه در مذاكرات دو جانبهاي كه سه كشور با يكديگر، يعني ايران- روسيه، ايران- آذربايجان و آذربايجان- روسيه داشتند، به ضرورت اين اجلاس اشاره كردند و با توجه به اينكه حوزههاي مختلف همكاري كه اين سه كشور با يكديگر به خصوص در حوزه اقتصادي دارند و همچنين نگاههاي مشترك سه كشور براي ايجاد ثبات در منطقه، بالاخره ضرورت اين اجلاس احساس شد. در واقع اجلاس سه جانبه ابتدا در سطح فرماندهان مرزي سه كشور در باكو برگزار شد و سپس وزراي خارجه سه كشور مجددا اين جلسه را در باكو برگزار و دستور كار اجلاس سران را تعيين كردند و در آخر سال گذشته اجلاس سه جانبه در سطح روساي جمهور سه كشور در باكو برگزار شد.
يعني پيشنهاد اوليه اين اجلاس از سوي آذربايجان مطرح شد؟
بله؛ پيشنهاد اوليه از سوي آذربايجان بود.
مهمترين موضوعي كه سران اين سه كشور را به اتفاق كنار يكديگر جمع ميكند چيست؟
هر سه كشور منافع مشتركي را در ارتباط با برگزاري اين اجلاس دارند. در حوزه اقتصادي مهمترين بحثي كه اكنون مطرح است، مساله حمل و نقل است و اتصال كريدور شمال به جنوب و نقش مثبتي كه اين كريدور براي حمل و نقل در منطقه ايفا ميكند. اين كريدور در اصل از چين و مغولستان آغاز ميشود و سپس آن را به اروپا متصل ميكند و ايران هم پل اتصالي اين منطقه است و جمهوري آذربايجان نيز يكي از حلقههاي اين اتصال است، بالاخره اين موضوع براي سه كشور مهم است و يكي از موضوعاتي كه در ميان سران مورد بحث قرار ميگيرد تكميل كريدور شمال به جنوب است. البته محور اصلي آن كه محور رشت- آستارا است با مشاركت ايران و جمهوري آذربايجان كار آغاز شده است و خط آستارا-آستارا نيز به پايان رسيده است و به مراحل نهايي خود نزديك ميشود. در حوزه مباحث ديگر اقتصادي با توجه به اينكه هر سه كشور به دنبال مقاومسازي اقتصاد خود هستند. ايران و روسيه به دنبال مواجهه با تحريمهاي احتمالي غرب و فشارهايي كه از سوي امريكا وجود دارد هستند و آذربايجان نيز به دليل كاهش قيمت نفت از دوسال گذشته به دنبال تنوع بخشيدن به اقتصاد كشور است. از همين رو سه كشور در حوزههاي حمل و نقلي، تجارت و گردشگري منافع مشتركي دارند كه باعث ميشود اجلاس در سطح سران موانع اين قبيل همكاريها را به دستور آنها مرتفع كند و به نظر من محور اصلي مذاكرات تهران در چارچوب همكاريهاي اقتصادي خواهد بود. اما در ارتباط با بحث امنيت و ثبات در منطقه و به ويژه با توجه به اينكه گروههاي تروريستي در عراق و سوريه به سمت اضمحلال پيش ميروند و احتمالا به دنبال يافتن مقاصد جديدي به خصوص در مناطق قفقاز شمالي نزديك به روسيه و قفقار جنوبي در آذربايجان هستند، از همين رو يكي از مسائلي كه ميتواند در دستور كار اين سه كشور قرار گيرد هماهنگي براي مبارزه با تروريسم و خطرات مقابله با گروههاي تكفيري است. زيرا توسعه در منطقه نياز به امنيت و ثبات دارد و هر سه كشور نياز به توسعه اقتصادي دارند، از همين رو چارهاي ندارند تا براي براي ثبات و امنيت منطقه تلاش كنند و به همين دليل است كه اين موضوع هم بايد در دستور كار قرار گيرد. البته در ارتباط با مسائل مرتبط با درياي خزر، محيط زيست و تدوين كنوانسيون رژيم حقوقي اينها نيز ميتواند در دستور كار سران سه كشور قرار گيرد.
در خصوص روابط دو جانبه ايران و آذربايجان اشاره به خط آهن آستارا-آستارا كرديد. آقاي دكتر كرباسيان، وزير اقتصاد كه به تازگي به آذربايجان سفر كرده بودند اعلام كردند كه اين خط آهن به زودي راهاندازي ميشود. حدود يك سال پيش نيز مصاحبهاي از شما خواندم كه گفتيد خط آهن تقريبا به پايان رسيده است، بالاخره چه زماني بناست اين خط راهاندازي شود؟
راهاندازي خط آهن مراحل مختلفي دارد. مرحله اول مربوط به خط آهن آستارا- آستارا است. يعني آستاراي آذربايجان با راهآهن به آستاراي ايران متصل شده است و ريلگذاري نيز به پايان رسيده است و به احتمال زياد راهاندازي آن نيز به زودي صورت ميگيرد و ممكن است تاريخ شروع به كار اين خط آهن در اجلاس نيز تعيين شود. به اين شكل ما ميتوانيم كالا را تا آستارا با ماشين ببريم و از آنجا به وسيله راه آهن كالاها را تا روسيه و حتي درياي سياه منتقل كنيم. اين بخش از راهآهن به پايان رسيده است. اما حدود 165 كيلومتر ديگر از اين خط آهن باقي مانده است كه رشت به آستارا را به يكديگر متصل ميكند. در حال حاضر كارهاي اوليه آن انجام شده است. منابع مالي آن نيز تامين شده است و هر دو طرف براي اين خط آهن 500 ميليون دلاري سرمايهگذاري كردند تا به صورت 50-50 با يكديگر خط آهن را توسعه دهند. البته اينكه چه زماني به پايان ميرسد بايد دوستانمان در وزارت راه و ترابري بگويند كه حداقل 2تا3 سال كار خواهد برد.
اهميت اين خط آهن در چيست و چه تاثيري بر مبادلات تجاري ايران خواهد گذاشت؟
حلقه مفقوده كريدور شمال به جنوب همين منطقه است. اگر خط رشت و آستارا انجام شود به خط سراسري راه آهن متصل خواهد شد و تا بندرعباس نيز كشيده ميشود و به راحتي كالاها در خليجفارس يا درياي عمان بارگيري ميشوند و تا روسيه و درياي سياه و حتي با كشتي تا فنلاند نيز ميتواند محمولهها جابهجا شود. يعني تنها حلقه ناتمام اين كريدور، رشت به آستاراست كه نه تنها براي ايران و براي تمام كشورهايي كه از آن استفاده ميكنند، به خصوص براي آذربايجان و روسيه بسيار حايز اهميت است.
يك هيات نظامي از ايران به تازگي سفري به جمهوري آذربايجان داشتند و كميته مشترك نظامي بين دو كشور تشكل شد. رسانههاي آذربايجاني آن را نخستين همكاري نظامي بين دو كشور دانستند و چندي پيش نيز براي نخستين بار يك ناو گروه نظامي آذربايجان به مرزهاي آبي ايران آمد و در درياي خزر پهلو گرفت. همكاريهاي نظامي ايران و آذربايجان در چه سطحي است و آيا اين اتفاقات موضوع جديدي است؟
همكاريهاي نظامي ميان ايران و آذربايجان از سالهاي قبل وجود داشته و وزراي دفاع دو كشور نيز در سالهاي قبل ديدار داشتند. اما اهميت اجلاس اخير اين است كه براي نخستين بار كميسيون مشترك همكاريهاي نظامي دو كشور برگزار شده است و اين موضوع بسيار حايز اهميت است، چرا كه اين كميسيون همكاريهاي نظامي دو كشور را نظاممند خواهد كرد و بطور منظم برنامهها ادامه پيدا ميكند.
طبق گفته وزير اقتصاد و دارايي طي يك سال گذشته مبادلات تجاري ميان ايران و آذربايجان 30 درصد افزايش داشته است، حجم تجاري ايران و آذربايجان چقدر است و ظرفيت اين مبادلات به چه ميزان است؟
با توجه به اينكه آذربايجان يك كشور در حال توسعه است معمولا مصالح ساختماني خود ازجمله سيمان را از ايران وارد ميكند و همچنين در زمينه خشكبار و ميوه خريدار محصولات ايراني است، از همين رو نيز در سالهاي اخير با توجه به بهبود روابط دو كشور حجم مبادلات نيز افزايش يافته است. قبلا مبادلات تجاري دو كشور 40 ميليون دلار بود كه با توجه به اين افزايش 30 درصدي به حدود 500 تا550 ميليون دلار رسيده است. البته بايد تاكيد كنم كه اين رقم در حوزه صادرات غيرنفتي است.
به عنوان سوال آخر، سرنوشت لوله تاپ و تاناپ به كجا كشيده شد؟ زيرا آذربايجان و تركيه از ايران براي مشاركت در اين خط لوله گازي به اروپا نيز دعوت كردند.
اين موضوع در وزارت نفت در حال بررسي است. چرا كه مهمترين موضوع در اين خصوص قيمت صادرات گاز است كه اگر توجيه اقتصادي داشته باشد شايد ما نيز ممكن است از اين خط لوله استفاده كنيم.