فقدان آموزشهاي جنسي، بهداشت وسلامت روان زنان را كاهش داده است
خوشپوش است و خوش قيافه. 35 ساله به نظر ميرسد. چند وقتي ميشود كه به اين محل آمدهاند. هربار كه دست دختر كوچكش را ميگيرد و به پارك كوچك محله ميآورد، مثل هميشه روي نيمكت فلزي روبهروي تاب، كنارم مينشيند و منتظر ميماند تا دخترك از تاببازي سير شود و رضايت به رفتن دهد.
اوايل بيشتر حرفهايمان درباره دستور انواع غذا و ترشي بود كمكم كه نشستن روي آن نيمكت سفت، كار هرروزهمان شد، حرفهايمان سر از دردلهاي زنانه درآورد، رازهاي زنانه. يكبار اعتراف تكاندهندهاي كرد. «ميداني قبل از ازدواجم هم چيزي در مورد لذت جنسي نميدانستم اما همهاش فكر ميكردم كه حتما همهچيز با ازدواج و همان رابطه اول و رابطههاي بعدي ميآيد اما هنوز كه هنوز است بعد از گذشت 12 سال از ازدواجم و دو شكم زاييدن، نفهميدهام اين لذت جنسي كه ميگويند آخر چيست.» بعد هم لبخندي ميزند و ميگويد تا بوده همين بوده. دست دخترك را ميگيرد و راهي خانه ميشود. كمتر زناني هستند در جامعه ايراني كه مخاطب چنين گفتوگوهاي رازآلودي نباشند؛ در جمعهاي خانوادگي زنانه، در محيط كار و... درباره اين نياز اوليه و زيستي آدمي به نجوا صحبت ميشود، بيآنكه پاسخي درخور دريافت شود.
نياز جنسي كه بخش جداييناپذير موقعيت زيستي، رواني و اجتماعي آدمي به حساب ميآيد، همچنان در جامعه ما جزيي از تابوهاي زنانه محسوب ميشود يكي از كاركردهاي اصلي اين غريزه، كمك به رشد و شكوفايي رابطه زوجين است اما امروز به دليل بيتوجهي و ناآگاهي، كاركردي ضد خود را يافته و به يكي از علل اصلي طلاق و سردي روابط زوجين در جامعه ايراني تبديل شده است در حالي كه در ايران، آمار دقيقي در اين خصوص وجود ندارد، پارهاي از تخمينهاي صورت گرفته بر مبناي تعدادي از پژوهشهاي انجام شده در اين زمينه، نشان ميدهد كه ۴۰ درصد از طلاقها، به ويژه در سالهاي اخير به خاطر نارضايتي جنسي زوجين بوده است و در اين ميان نيز سهم نارضايتي جنسي زنان نسبت به مردان بيشتر است.
رضايت جنسي كه تنها لذت جسماني نيست و براساس تعاريف به احساس خوشايندي فرد از نوع رابطه جنسي اطلاق ميشود، در واقع دامنهاي از احساسات و فعاليتها شامل كليه احساسات باقيمانده پس از رابطه جنسي و نيز رضايت فرد از فعاليتهاي جنسي خود تا رسيدن به ارگاسم جنسي را در بر ميگيرد. بر اساس نظر محققان هرگونه اختلال در عملكرد جنسي زنان كه خود ميتواند ناشي از نقصان در سه دسته از متغيرها همچون 1- متغيرهاي ارتباطي 2- متغيرهاي فيزيولوژيك 3- متغيرهاي فردي، نگرشي و اجتماعي باشد، رضايت جنسي آنان را تحت تاثير قرار ميدهد.
بر اساس تخمينهاي جهاني صورت گرفته، بيش از 40 درصد زنان جهان از اختلال در عملكرد جنسي كه خود شامل طيفي از اختلالات است، در رنجند (2009) در ايران نيز بر اساس يك بررسي ملي انجام شده (۱۳۸۴) بيش از 5/3۱ درصد زنان، با چنين اختلالي درگيرند.
بسياري از پژوهشهاي داخلي و خارجي، نشان ميدهند كه زنان از ترس بيقيد و بند به نظر رسيدن در امور جنسي از پاسخ صريح بله، به معناي تمايل به داشتن رابطه جنسي با همسر خود، خودداري ميكنند و شايد به همين دليل است كه بر اساس تخمينهاي صورت گرفته جهاني ۵۱ درصد مردان و ۴۸ درصد از زنان متاهل، مردان را آغازگر رابطه جنسي ميدانند.
در واقع زنان به دليل بسياري از باورهاي غلط غيرواقعبينانه و قالبي جنسي از جراتورزي و خود ابرازي كمتري در روابط جنسي خود برخوردارند. جرات ورزي كه به معناي توانايي فرد در جهت اعمال علايق خود و ايستادگي بر آن بدون داشتن اضطراب و ابراز حقوق خود بدون زير پا گذاشتن حقوق ديگران تعريف ميشود، به خوبي ميتواند كيفيت روابط جنسي زوجين را تحت تاثير قرار دهد.
بر اساس بسياري از تحقيقات داخلي و خارجي زناني كه جرات ورزي جنسي بيشتري دارند، كارآمدي بيشتري را در عملكرد جنسي خود نشان داده و به دنبال آن رضايت جنسي بيشتري احساس ميكنند. دوگانه جراتورزي جنسي / رفتار جنسي منفعل بدون شك ريشه در طرحوارههاي جنسي شكل گرفته در زنان دارد. اين طرحوارهها كه به عنوان باورهاي اساسي فرد در مورد رفتارها و عملكردهاي جنسي تعريف ميشود، در پردازش اطلاعات جنسي فرد اثر گذاشته و رفتار جنسي او را هدايت ميكنند.
با در نظر گرفتن دو طرحواره جنسي مثبت و منفي در زنان، بسياري از پژوهشها نشان ميدهند كه، زناني كه داراي طرحواره جنسي مثبت هستند، در نگرش جنسي خود از زندگي جنسي غنيتري برخوردارند. در مقابل زناني كه داراي طرح وارههاي منفي جنسي هستند، در روابط جنسي خود از نگرشي بازدارنده و خجالتي برخوردارند و در رفتارهاي جنسي خود به شيوه بازدارنده و محافظهكارانه عمل ميكنند.
بدون ترديد در روند شكلگيري اين طرحوارههاي جنسي همچون ديگر طرحوارههاي شناختي و رفتاري، يك دسته از عوامل مهم، عوامل مربوط به محيط تربيتي مثل محيط خانواده، جامعه و فرهنگ است. بنابراين به نظر ميرسد يكي از حيطههاي مهم براي تغيير اين طرحوارهها و نگرشهاي قالبي جنسي در زنان به منظور كاهش شيوع اختلالات و مشكلات جنسي در آنان در يك طرح جامع، حيطه فرهنگ و آموزش نظير آموزشهاي جنسي در اين خصوص به زنان و مردان است.
مطالعات بسياري در داخل و خارج از كشور نشان ميدهد كه در بسياري از موارد مشكلات جنسي در روابط زوجين حاصل بياطلاعي يا تصور نادرست آنان از مسائل جنسي است و در اين ميان آموزشهاي جنسي در ايجاد نگرش جنسي مثبت نسبت به روابط جنسي، كاهش ناسازگاري و نيز كاهش خشونتهاي جنسي در خانواده نقش بسزايي دارد. به ويژه اگر اين آموزشها از سنين نوجواني آغاز شود، منجر به شناخت عميق دختران نسبت به تن، روان و نيز تاثير اين نياز اساسي در آينده زندگي خواهد شد.
آنچه مسلم است اين است كه با وجود تاكيدات فراوان بسياري از متخصصان و پژوهشگران بر لزوم وجود آموزشهاي جنسي در جامعه به افراد به ويژه در اين زمينه (كسب رضايت جنسي در زنان)، اين مهم تنها زماني محقق خواهد شد كه سياستگذاران و متوليان امر به اين باور دست يابند كه فعاليت جنسي براي زنان همچون مردان، فرآيندي مثبت و شاديبخش است و هرگونه كاستي در اين زمينه قطعا سلامت و بهداشت روان زنان را با خطر مواجه ميسازد.
*معلم فعال رسانهاي