ركوردي براي بيآزاري و مهرباني
محبوبه حقيقي
نذر كرده بودم كه اگر يكبار ديگر اربعين كربلا رفتم يك گروه داوطلب با خودم ببرم تا خيابانها را تميز كنند. كربلا شهر كوچكي است و به طور طبيعي شهري به اين كوچكي زيرساختهاي كافي براي خدمت رساني به بيست ميليون نفري كه ميگويند در روز اربعين در كربلا به يكديگر ميرسند ندارد. ايده بردن داوطلبهاي مشتاق زيارت براي تميز كردن كربلا را از رفتگرهاي ايراني كه مسيرهاي منتهي به بينالحرمين را تميز ميكردند گرفتم كه پشت لباسهايشان ساده و مختصر نوشته «خادم الحسين». آنها كه پولي در بساط ندارند و تمام داراييشان همان جاروي دسته بلند و لباس نارنجي است و دلخوشند به اينكه به قول خودشان اسمشان در فهرست خادمان امام حسين نوشته شود. كربلا اين چند روز جاي عجيبي است، ترينهاي دنيا از بزرگترين صف پياده روان، بزرگترين اجتماع عزاداران و بيشترين تعداد كساني كه در خيابان و زير آسمان ميخوابند و... در كربلا هستند. اما در آن سفر كه رفته بودم عجيبترين نكته را از زبان استاندار كربلا شنيدم. از او پرسيديم چطور اين همه آدم در كربلا جا ميشوند و چطور اين شهر كوچك از پس پذيرايي اينهمه زاير برميآيد؟ جواب داد اين را ما مديون آيتالله سيستاني هستيم. ميدانيد كه عمده زايران اربعين شيعيان خود كشور عراقند. يعني از اين بيست ميليون نفر شانزده، هفده ميليون نفر عراقياند و بسياري از اينها بيشتر از بيست روز از شهرهايشان تا كربلا را پياده ميآيند كه صبح اربعين زيارتشان را انجام دهند. آيتالله سيستاني براي جلوگيري از ازدحام بيش از حد و به سختي افتادن زوار در شهر فتوا دادهاند كه هر كس روز اربعين به كربلا رسيد واجب نيست كه به زيارت حضرت حسين عليهالسلام برود و كافي است كه پشت دروازه كربلا زيارت امام حسين در روز اربعين را بخواند و برگردد برود به شهرش و باور ميكنيد يا نه، ميليونها نفر آدم، دهها روز تا كربلا پياده ميآيند و از پشت دروازهاش باز ميگردند و ميروند به شهرشان. به گمانم مهمترين ركوردي كه اين روزها در كربلا جابهجا ميشود ركورد بيآزاري و مهرباني است؛ همه اين جمعيت ميليوني تلاش ميكنند به هم لبخند بزنند و آزاري به هم نرسانند. در آن شلوغي عجيب نه فرياد ميشنوي نه دعوا ميبيني نه دزدي دزدي ميكند و... همه آنجا مهربانند.