• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3965 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۹ آذر

پاييز در خانه اتحاديه، بهار بود

فاروق مظلومي

«امين‌السلطان، صدراعظم سه پادشاه قاجار، ناصرالدين‌شاه، مظفرالدين‌شاه و محمدعلي‌شاه. ملقب به القاب صاحب‌جمع، امين‌السلطان و اتابك اعظم.» «آيت‌الله بهبهاني» «شومينه لهستاني ساخت 1826 ميلادي» «تزار روس» «كودتاي 28 مرداد» «محل جلسه‌هاي حزب توده» «شعبان بي‌مخ» «مشروطه» «معماري روس قاجار و پهلوي اول و دوم» «كالسكه خانه» «حوضخانه» «سرداب» «باكو» «حمام اتحاديه اروميه» «صرافي» «شركت اتحاد» «سپهبد زاهدي» «ظهيروالدوله» «يحيي عدل» «منوچهر اقبال».
اگر به شما بگويند با عبارات بالا يك داستان بنويسيد احتمالا كمي دچار زحمت مي‌شويد اما وقتي با دكتر ياسر جعفري، مسوول مرمت آثار تاريخي در شهرداري تهران در حياط خانه اتحاديه قدم مي‌زنيد انگار در تاريخ قدم مي‌زنيد و داستاني از انتهاي قاجار تا همين حالا ورق مي‌خورد. تورقي كه هوش از سرت مي‌ربايد و مستت مي‌كند آن هم در پاييز تهران كه اين روزها مست نيست و برگ‌هايش تِلو تِلو نمي‌خورند. اما داستان خانه اتحاديه به قول پست‌مدرن‌ها خودش، خودش را مي‌نويسد و روايت مي‌كند.
خانه اتحاديه را بيشتر با سريال دهه پنجاهي دايي‌جان ناپلئون، ساخته ناصر تقوايي مي‌شناسيم. اما بعد از شنيدن تاريخي كه روحش هنوز در اين خانه جاري و ساري است، دايي جان كمي كم رنگ مي‌شود و شايد به قول خودش كار انگليسي‌هاست البته اين‌بار كار امريكايي‌هاست كه با تحميل كودتاي بيست و هشت مرداد به تاريخ ايران و خانه اتحاديه، دايي جان را از مركز توجه‌ها دور مي‌كند و حتما مي‌دانيد چقدر برايش سنگين است. اما مگر مي‌شود از قاجار گفت و به قول مش‌قاسم از «انگليسي‌هاش» نشنيد. خانه اتحاديه به سبب داشتن 160 نفر مالك و نبود اتفاق نظر بين وراث براي فروش يا تخريب و ساخت مجدد، به شكل قديمي حفظ مي‌شود تا اينكه در سال 1394 به تملك شهرداري تهران در‌مي‌آيد و اكنون شهرداري تهران امانتدار اين خانه تاريخي، در حال اجراي مراحل نهايي مرمت و بازسازي خانه اتحاديه است. بعضي از جاهاي اين خانه مثلا حوضخانه كه تخريب عمده‌اي داشته است با مستندات معماري و عكس‌هاي موجود بازسازي شده و به زودي براي بازديد عموم برنامه‌ريزي خواهد شد.
در بخشي از شمال ارگ قاجاريه در تهران فضاي باغي بود به نام باغ لاله‌زار. امين‌السلطان اين قسمت را تملك كرده و شروع به ساخت و ساز عمارتي درخور طمع و هوسش مي‌كند. سال 1295 شمسي حاج رحيم اتحاديه بخشي از اين ملك را از نواد‌گان امين‌السلطان و بخشي را از خاندان ظهيرالدوله خريداري كرده و توسعه مي‌دهد. هنوز در بخش غربي خانه اتحاديه بقايايي از ابنيه امين‌السلطان وجود دارد. حاج رحيم اتحاديه ابنيه جديد را با معماري جديدتر مي‌سازد و خانه باغ لاله‌زار را آنقدر دستكاري مي‌كند كه وجه تسميه اين ملك به خانه اتحاديه وجيه‌تر شود.
پس از توسعه تهران در سال1284 در محوطه بدون درخت باغ خيابان‌هاي تازه ساز لاله‌زار و لختي (سعدي فعلي) پديد آمد و واحدهاي اقامتي مثل نخستين مهمانخانه ايران به نام گراند هتل را بنا كردند. نام خيابان لاله‌زار از باغ لاله‌زار و نام لُختي به دليل نبودن درخت در آن خيابان بوده است. گويا آن زمان خيابانِ بدونِ‌دار و درخت، عجيب بود. احتمالا بلديه‌چي‌هاي آن دوره اگر حالا كارمند شهرداري بودند اسم خيلي از خيابان‌هاي تهران را مي‌گذاشتند لختي 1، لختي 2، لختي 3 و لختي بي‌نهايت. و چقدر تهران اين روزها لخت است حتي در پاييز. هر جا كه درختي قطع كنند سخت است اسمش را بگذاريم ساختن و آباد كردن. ضرب‌المثلي است كه مي‌گويد: آدميزاد هر جا را آباد كرد، خراب كرد.
حاج رحيم اتحاديه از خانواده‌اي مذهبي، آذري و متمول بود كه با برادرش شركت اتحاد را داشتند. خانم شوكت اتحاديه دختر آقاي اتحاديه به دكتر جعفري گفته است كه پدرشان هميشه آنها را به خواندن قرآن تشويق مي‌كرد همانطور كه مش‌قاسم هم به سعيد گفت: به جاي اين كتاب‌ها برو قرآن بخون بابام جان. حمام تاريخي اتحاديه در اروميه هم منتسب به اين خانواده است. برادران اتحاديه از صراف‌هاي بزرگ تهران بودند و تجاري موفق كه با شهرهاي مختلف از جمله باكو داد و ستد داشتند. منقول است كه اين خانه در جريان انقلاب مشروطيت پذيراي بزرگاني چون آيت‌الله بهبهاني از رهبران مشروطه هم بوده است. در قسمت بعدي سريال تاريخ خانه اتحاديه، كامران عدل، عكاس مشهور بناهاي تاريخي- متولد 1320 در تهران- در مصاحبه با سايت تاريخ ايران مي‌گويد: آن زمان عروسي پسر‌عموي پدرم- پرويز عدل- بود كه بعد‌ها وارد سياست شد و سفير شد و با دختر اتحاديه ازدواج كرد. اتحاديه از بستگان سپهبد زاهدي بود. پدر من با خانواده زاهدي نزديك بود، ‌چون هر وقت او وزير مي‌شد، ‌برادرزاده‌اش معاونش مي‌شد. هنگام وقوع حادثه ۲۸ مرداد، در واقع زاهدي و خانواده اتحاديه با يكديگر نسبت داشتند. حادثه روز ۲۵ مرداد كه پيش مي‌آيد، روزنامه‌ها ‌تيتر مي‌زنند كه در باغ اتحاديه، ‌احمدحسين‌خان عدل دارد تدارك كودتا را مي‌بيند.»
دكتر منوچهر اقبال و دكتر يحيي عدل كه در تاريخ حزب نگاري ايران سهيم هستند به واسطه هما اتحاديه، همسر پرويز عدل به خانه اتحاديه رفت و آمد داشته‌اند.
دكتر جعفري مي‌گويد مي‌خواهد تاريخي‌ترين و جذاب‌ترين بخش خانه اتحاديه را نشان‌مان دهد. من و تيم عكاسي- احسان طوطيان و بيتا كريميان- متعجب مي‌شويم و از خودمان مي‌پرسيم از اينجا عجيب‌تر ديگر كجا. كالسكه خانه امين‌السلطان را كه يافتيم. شومينه‌اي كه تزار روس به خانواده اتحاديه هديه داده است را، عكسش را ديديم. جاي خانه مش قاسم را هم كنارِ آب انبار و سرداب مخروبه، پيدا كرديم. از اينها عجيب‌تر مگر وجود دارد.
اما وقتي به خانه‌اي مي‌رسي كه سال‌ها مخفي بوده و حكومتي‌هاي رضاشاه دنبالش بودند تا اينكه توسط كودتاچي‌هاي 28 مرداد و شعبان‌بي‌مخ و‌ دار و دسته‌اش غارت شده و هنوز ديوارنوشته‌هاي عليه مصدق روي ديوارهايش، خواناست، تعجب نمي‌كني از اين همه تاريخ، اين همه حادثه در يك عصر دريك كشور، وحشت مي‌كنم. اين خانه كوچك كه به خانه صلح معروف است كاربري محل برگزاري جلسات روساي حزب توده و سازماندهي جنگ‌هاي بين احزاب را داشته است!!! خانه موسوم به صلح در شمالشرقي و فضاي خارج از حياط عمارت اتحاديه قرار دارد. اين خانه به دلايلي نامعلوم بعد از غارت توسط عمال كودتا، زير ابنيه جديد دفن مي‌شود و در جريان بازسازي خانه اتحاديه رخ مي‌نمايد.
از تعجب اشباع مي‌شويم. عصر پاييز تهران است. در كيوسك كارگاهي دكتر جعفري مهمان هستيم و عوامل مرمت خانه اتحاديه هنوز مشغولند تا هشت هزار مترمربع را بازسازي كنند كه از چهار دوره معماري روس و قاجار و پهلوي‌هاي اول و دوم نشانه دارد. دكتر جعفري با اطمينان مي‌گويد كه فاز اول كه مربوط به حياط و بناهاي پيرامون آن مي‌شود تا آخر آذر ماه همين پاييز قابل بهره‌برداري است و فاز دوم كه به بناهاي اطراف خانه اصلي است تا يك سال ديگر آماده بازديد عموم است. تمام آثار تاريخي يافت شده از خانه اتحاديه ثبت و انبار شده‌اند تا در موزه‌اي جداگانه به نمايش گذاشته شوند؛ از صندلي‌هاي لهستاني گرفته تا كاشي‌هاي منقوش و گچبري‌هاي زيبا. يكي از كاربري‌هاي خانه اتحاديه بعد از بازسازي توسط شهرداري تهران، موزه مشاهير است؛ مشاهير جنگ، هنر، فرهنگ، دانش و...  چشم‌هاي‌مان را مي‌بنديم. صداي شعبان بي‌مخ را از خانه صلح مي‌شنويم كه فرياد مي‌زند غارت كنيد. دايي جان در حياط دنبال مش قاسم مي‌دود و فرياد مي‌زند ملعون خائن بايست. رعيت مظلوم و ساده در كالسكه خانه بسط نشسته‌اند تا نزد امين‌السلطان ظالم دادخواهي كنند. از حياط خانه خارج مي‌شوم به باغ‌هايي مي‌رسم كه هنوز قاجار اسم‌شان را لاله‌زار نگذاشته‌اند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون