بحرانسازي مصنوعي رژيم صهيونيستي
احمد دستمالچيان
گاهي اوقات سادهسازي بحرانهاي بسيار عميق و پيچيده نهتنها به حل آن كمك نميكند بلكه مشكلي را بر مشكلات آن اضافه ميكند زيرا به راحتي نميتوان يك زخم بدخيم و عميقي كه حداقل يك قرن بر پيكر مجروح وخونين فلسطين عزيز است را با يك تصميم التيام داد يا به دست فراموشي سپرد. اين شرايط به مانند اوايل بحران سوريه است كه بسياري از نخبگان و حتي بعضي از ديپلماتها معتقد بودند كه ما براي چه در سوريه هستيم يا چرا از رژيم بشار اسد حمايت ميكنيم يا اينكه نظام آقاي اسد رفتني است و نبايد روي مهره سوخته سرمايهگذاري كرد. در صورتي كه اين فقط يك روي ساده داستان بود و وجوه پيچيدهتر و بسيار مهمتري در اين جريان وجود داشت و طبيعي است با ژرفانديشي بايد آن لايههاي اصلي را ديد و شناخت تا به تحليل صحيح واقعي دست يافت. كمااينكه در بحران سوريه لايههاي عميق و خطرناك اين توطئه سهمگين به درستي توسط مقام معظم رهبري ديده شد و راهبرد صحيح مقابله با آن هم به اجرا درآمد. سادهسازي بحرانهاي پيچيده هيچ كمكي نهتنها به حل بحران نميكند بلكه گاهي اوقات باعث انحراف در تحليل و نتيجه ميشود.
چگونه چالشي به اين مهمي و با ابعاد بزرگ كه حداقل يك قرن منطقه و جهان با آن يه شكل مستقيم درگير است و اتفاقا موضوع اصلي مناقشه نيز بيتالمقدس است با يك حركت حماقتآميز امريكا ميتواند محو و نابود شود؟ موضوع خون و شكنجه و دربهدري و اسارت و بيخانماني پشت آن بوده است. اما اين تصميم غلط سرآغاز يك تحرك جديد توفندهاي بهمراتب قويتر از قبل خواهد بود. در طول ساليان اخير بسياري علاقهمند بودند مساله قدس به فراموشي سپرده شود ولي تصميم اخير ترامپ موجب آن شد كه اين موضوع در ابعاد مختلف سياسي، فرهنگي و امنيتي جان تازهاي به خود بگيرد. امروز شرايط منطقه حتي با ديروز آن متفاوت است. امروز محور مقاومت از گردنههاي صعبالعبور عبوركرده است. بحرانهاي بزرگ و خطرناك تروريسم تكفيري در بلاد شام ورافدين را رد كرده و در لبنان و يمن دماغ سعوديهاي پرنخوت را به خاك ماليده است. در حال حاضر مقاومت در آستانه تغيير ژئوپولتيك منطقه است. بيتالمقدس علاوه بر اسلامي بودن آن موضوعي بينالمللي و بهغايت مهم است.
اروپا به دليل همسايگي با منطقه و ملاحظات بسيار مهمي كه در رابطه با مسائل منطقه و به خصوص قدس شريف به عنوان شهر مذهبي مورد احترام اديان ثلاث دارد، روي اين موضوع بسيار حساس است. بيتالمقدس نه تنها براي مسلمانان به دليل اينكه قبله اول مسلمانان و محل معراج پيامبر بوده اهميت بسيار بالايي دارد بلكه براي واتيكان و مسيحيان نيز به دليل اينكه بيتاللحم زادگاه حضرت مسيح(ع) بوده بسيار پراهميت است. از همين رو نه مسلمانان و نه مسيحيان نميتوانند از اين مساله به سادگي عبور كنند و تجربه نيز نشان داده كه اين موضوع به راحتي مورد معامله قرار نخواهد گرفت. مرحوم عرفات زماني كه موضوع سازش در مورد قدس مطرح شد، مرگ را به جان خريد و صراحتا گفت كه حاضرم در مورد همهچيز مذاكره و سازش كنم الا قدس؛ از همين رو همهچيز كه در كمپديويد پس از مذاكرات طولاني آماده امضا بود به هم خورد و نتوانست به امضاي نهايي برسد شايد وجيهترين فردي كه ميتوانست در خصوص قدس معامله و سازش كند مرحوم عرفات بود كه او اين كار را انجام نداد چون هم رهبر كاريزمايي فلسطينيان بود و هم شخصيتي بود كه دنيا او را به عنوان طلايهدار مبارزات آزادسازي قدس شريف به رسميت ميشناخت. قدس موضوعي نيست كه با يك تصميم فراموش شود؛ يا از بين برود بلكه چنين تصميمهايي موجب عميقتر شدن اين زخم كهنه خواهد شد.
گاهي اوقات دشمن از سر استيصال خود را به آب و آتش ميزند. اين چيزي نيست كه جديد باشد بلكه حداقل از سال ۲۰۰۶ به اين طرف رژيم غدار كودككش به دريوزگي و درماندگي افتاده است. اگر بخواهيم وضعيت بغرنج امروز رژيم صهيونيستي را درك كنيم حداقل بايد 30 سال به عقب برگرديم. ما دوراني را ديدهايم كه آريل شارون، جلاد صهيونيستي از دولتي دستنشانده در بيروت حمايت كرد تا كشتار صبرا و شتيلا را رقم بزند. بايد به روزهايي برگرديم كه در جنگ شش روزه اعراب و اسراييل ارتشهاي كلاسيك عربي يك به يك در برابر ارتش رژيم صهيونيستي شكست را پذيرفتند. رژيم صهيونيستي مدعي است كه ارتش چهارم جهان را كه تا بن دندان مسلح است در اختيار دارد. ارتشي كه روزانه ديوار صوتي را در لبنان ميشكست و انساندزدي ميكرد. مبارزين لبناني و فلسطيني را ميربود و كشتار فجيع قانا و عمليات خوشههاي خشم را به راه ميانداخت و سياست سرزمينهاي سوخته را به اجرا ميگذاشت. اسراييل سركش آن روز از سال ۲۰۰۶ به اين طرف ديگر نتوانسته خود را تخليه كند زيرا وقتي كه انرژي و قدرت كافي داشته باشي و نتواني آن را تخليه كني بسيار مرگبار و كشنده خواهد بود.
رژيم صهيونيستي كه ادعا ميكرد با گنبد آهنين هيچ چيز نخواهد توانست به حريم هوايي آن ورود كند درسال۲۰۰۶ با سادهترين سلاح موشكي يعني كاتيوشا آسمان به ظاهر امن آن شكافته شد و به اهداف از قبل تعيين شده اصابت ميكرد و اين در حالي بود كه سيستمهاي پيشرفته ضدموشكي پاتريوت و حيتس مانع اصابت موشكهاي مقاومت به اهداف نبودند.
پهپادهاي مقاومت بدون كوچكترين مانعي از مراكز حساسي همچون مركز اتمي ديمونا عكسبرداري ميكردند و سالم به پايگاههاي خود بازميگشتند. رژيم صهيونيستي در طراحي مثلث شوم امريكايي، سعودي بسيار به جنگ نيابتي تكفيري اميدوار بود كه علاوه بر انحراف اذهان از رژيم صهيونيستي و آزادسازي فلسطين به درگيريهاي درون اسلامي و نابودي ساختارهاي زير بنايي و اساسي جهان اسلام تومار مقاومت و ايران را درهم بپيچد.
واقعا هم طراحي پرهزينه و حساب شده و دقيقي بود. ازحيث سازماني و لجستيك و نيروي انساني و پوشش اطلاعاتي- امنيتي يكي از بينظيرترين آمادها را درست كرده بودند و باز در اين طرح خطرناك نيز شكست خوردند. رژيم صهيونيستي امروزه بيش از هر زمان ديگري درمانده و مستاصل است و دايم زمين بازي را به اميد نجات خود عوض ميكند.
در اين طراحي جديد به نظر ميرسد براساس محاسباتي كه كردهاند ميخواهند شعله خشم و نفرت مسلمين را برانگيخته و بعد امريكا را وارد اين گود معركه كرده و با اين وهم نابخردانه كه سعودي در ضربه زدن به ايران ميتواند كمك موثري به آنان كند فاز جديدي را در مناقشات خاورميانه بگشايند.
بنده سه موج را براي بحران خاورميانه متصور بودهام كه موج اول كه همان جنگهاي نيابتي بود را رد و از نظر نظامي شكست خوردهاند. ما در حال حاضر درگير موج دوم و سوم هستيم. موج دوم دومينوي تحريكپذيري اقليتهاي قومي و مذهبي و نژادي در منطقه بود كه با فتنه اقليم كردستان كليد خوردگرچه به طور موقت اين توطئه شكست خورد و اين موج در اغلب مناطقي كه اقليتنشيني دارند، ادامه خواهد داشت.
اما موج سوم كه تعيينكننده بوده و احتمال وقوع آن زياد است رويارويي مستقيم براي تعيين تكليف نهايي است كه نام آن را ميتوان انفجار بزرگ گذاشت. يعني به هرحال بايد اين وضعيت گذار به نقطه معين و ثباتدهندهاي برسد و معلوم است اين مرحله پرريسك و خطر خواهد بود. رژيم صهيونيستي با چالش بزرگ بيروني و دروني خود روبهرو بوده و چالشهاي خردكنندهاي را بايد پشت سر بگذارد. براي رهايي از اين امواج سهمگين بايد با توليد بحران مصنوعي فرافكني كرده و ميز بازي را به هم بزند.
يكي از شگردهاي حرفهاي رژيم صهيونيستي به هم ريختن ميزبازي است. در اين شگرد فقط او ماهرانه ميز بازي را براساس مصالح خودش به هم ريخته و بعد ديگران را مجبور ميكند براساس خواست او چينش را انجام دهند. به نظر ميرسد در اين كار مشترك سعودي- صهيونيستي- امريكايي چنين تاكتيكي در حال اجرا باشد.
سفير سابق ايران در لبنان و اردن