برخورد اصولگرايان با اعتراضات
داوود حشمتي| اصولگرايان كه به صورت همه‌جانبه در ابتدا از تظاهرات روز پنجشنبه مشهد حمايت مي‌كردند در ادامه وقتي ديدند كار شعارها به سرعت چند دقيقه و از كل نظام عبور كرده و حتي پسرفتي به اعماق تاريخ سلطنت داشت، اين‌بار فراموش كردند كه «مردم گله‌مندند.»از يك سوي برخي از آنها معتقد بودند: «اين جريان سر ندارد و اصولگرايان بايد به سر آن تبديل شوند» و از سوي ديگر برخي تلاش كردند آن را به سفر مقامات فرانسه به تهران و برجام‌هاي 2 و 3 متصل كنند. در مجموع تلاش مي‌كنند تا با تفكيك اعتراضات مردم به اعتراضات اقتصادي و اعتراض سياسي، بر موج اعتراضات اقتصادي سوار شوند.
علي نادري كه به تيم رجانيوز و سعيد جليلي نزديك است در يك تحليل رسانه‌اي كه بسياري از كانال‌ها و گروه‌هاي اصولگرا نيز آن را بازتاب دادند، نوشت: رسانه حزب‌اللهي و انقلابي مي‌تواند و بايد «رأس» نداشته اين اعتراض باشد. بايد خودش را قاطي اين مطالبه كند و او بشود سخنگوي مطالبات. اين با پوشش هر تصوير و فيلمي از هر تجمع و اعتراضي در گوشه ايران متفاوت است.»
او با بيان اينكه «سخنگو شدن يعني بازتاب دادن مطالبات مردم معترض و حتي مطالبه‌گر شدن با زبان آنها از مسوولان» ادامه مي‌دهد: «مطالبه موضوعيت دارد، حتي براي رسانه ملي! اينكه مردم معترض ببينند رسانه ملي و رسانه‌هاي ديگر، حرف آنها را با جديت پوشش مي‌دهند و حتي مطالبه مي‌كنند، آنها را آرام مي‌كند، خيال‌شان را راحت مي‌كند و مسوول را پاسخگو.»
نادري همچنين اعتراف مي‌كند كه رسانه‌هاي اصولگرا از پوشش خبري معترضان كاسپين منع شده بودند: «يادم هست چند ماه پيش همه را منع كرده بودند از پوشش رسانه‌اي تجمعات كاسپيني‌ها، وقتي كه بچه‌ها يك شب كنار آنها رفتند، گفت‌وگو كردند و گزارش دادند، نطق رسانه‌ها باز شد و كار پيگيري مشكل مالباختگان ماه‌ها جلوتر افتاد.» و در نهايت توصيه مي‌كند: رسانه‌هاي انقلابي و رسانه ملي، تا دير نشده بنيشنند بر جايگاه اين رأس نداشته!
توصيه او را مهدي محمدي نيز دارد. محمدي ضمن بيان اين موضوع كه «اعتراض به مشكلات اقتصادي حق مردم است» مي‌نويسد: «اگر معترض در چارچوب جمهوري اسلامي فرياد مي‌زند كه براي جوانم شغل مي‌خواهم يا گله دارد كه مختصر پس‌انداز زندگي‌اش را در فلان موسسه اعتباري بالا كشيده‌اند، بايد سخنش را شنيد. به جاي برخورد با او بايد با مسوولي برخورد كرد كه كار را به اينجا كشانده است.» اما مهم‌تر اينكه معتقد است «اگر از منظر صرفا امنيتي نگاه كنيم، امروز بايد كنار مردم ايستاد.»
حجت‌الاسلام روانبخش از شاگردان آيت‌الله مصباح اما يك خط تحليلي جديد را ارايه مي‌كند. آنها معتقدند دولت به دنبال ناراضي كردن مردم است تا بتواند برجام‌هاي ديگري را به ايران تحميل كند: «با توجه به شعار‌هايي كه برخي در اين حملات عليه حضور ايران در منطقه داده‌اند اين احتمال در ذهن تقويت مي‌شود كه تجمعات سازمان يافته و شعارهاي مطرح شده ارتباط با برجام 2 و 3 نيست؛ همه مي‌دانند كه پرونده برجام به بن‌بست رسيده و دولت روحاني با وجود اينكه يك طرفه صنعت هسته‌اي را نابود كرده هيچ تحريمي برداشته نشده بلكه صدها تحريم نيز افزوده شده است!»
همين موضوع به صورت هماهنگ از سوي تحليلگران ديگر جريان دلواپس تكرار مي‌شود. كريمي قدوسي، نماينده جبهه پايداري مشهد كه در مراسم 9 دي نيشابور سخنراني مي‌كرد، معتقد بودكه «دولت تعمدا مواردي مانند افزايش قيمت بنزين و حذف يارانه‌ها را مطرح كرده است.» البته او به خاطر نداشت رسانه‌هايي مانند وطن‌امروز و كيهان بودند كه پيش از همه، مردم را از بنزين 1500 توماني مي‌ترساندند.
به گفته او دولت قصد دارد با فشار وارد كردن از صندوق ذخيره ارزي پول بردارد. اما در اظهاراتي عجيب‌تر اضافه مي‌كند: «برداشتن از صندوق ذخيره ارزي يعني خالي كردن زاغه‌هاي مهمات سپاه و ارتش.»
فراموش نكنيم كه اخيرا يكي از مجريان نزديك به پايداري نسبت به مردم يمن اينگونه غبطه خورده بود: «به حال مردم يمن غبطه مي‌خوريم كه توانستند سياستمداران خيانتكار خود را بشناسند و مجازات كنند؛ اميدوارم اين فرصت براي مردم ما هم به طريق قانوني فراهم شود.»تحليلگران اصولگرا در دوران التهاب بازار ارز و طلا (سال 91) معتقد بودند دولت احمدي‌نژاد تعمدا بازار را تحريك كرد تا با فشار بر نظام مجوز مذاكره مستقيم با امريكا و حل مسائل را بگيرد. همين خط اين‌بار نيز در تحليل‌ها ديده مي‌شود. رضا سراج از تحليلگران امنيتي اين تيم در يادداشتي كوتاه مي‌نويسد: «جدا از واكنش هستريك دولتي‌ها و اصلاح‌طلبان به اعتراضات مردم، بايد به يكي از پشت‌پرده‌هاي فتنه‌آفريني در ايران اشاره كرد. به نظر مي‌رسد بين شعارهاي ساختارشكن و آشوب‌هاي احتمالي نه اعتراضات حقه مردم با سفر مقامات بلندپايه غربي (به ويژه فرانسه) به ايران ارتباط معناداري وجود دارد. از اين منظر، جريان ضدانقلاب سعي دارد قدرت چانه‌زني اروپايي‌ها براي محاسبه‌پذير ساختن ايران به پذيرش برجام‌هاي 2و3و4 را افزايش دهد.» در مجموع سرگرداني در ميان تحليلگران اصولگرا وجود دارد كه در ميان گروه‌هاي تلگرامي گفت‌وگو ميان آنها نيز ديده مي‌شود. از يك سو آنها تمايل دارند تا به اعتراضات اقتصادي متوسل شوند و از اين طريق دولت را مورد حمله قرار دهند. اما از سوي ديگر متوجه شدند كه فاصله تغيير شعارها تنها چند دقيقه است.