• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3994 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۶ دي

بررسي سي‌وسومين جشنواره موسيقي فجر در گفت‌وگو با حميد‌رضا نوربخش

گام‌هاي زمان‌بر

نيوشا مزيدآبادي

حالا سه سال است كه حميدرضا نوربخش بر مسند مديريت جشنواره موسيقي فجر تكيه زده است؛ سه سالي كه با حواشي و ماجراهاي زيادي مواجه بود. از اعتراض جمع كثيري از موسيقيدانان و هنرمندان اين حوزه در سال اول مديريت جشنواره گرفته تا فوت آيت‌الله هاشمي و ماجراي پلاسكو در دومين سال و حالا انتقاد برخي از موزيسين‌ها به نبود اساسنامه‌اي روشن در مديريت جشنواره؛ انگاري قرار نيست آرامش به جشنواره موسيقي فجر برگردد. شايد اگر مديريت اين جشنواره در بحبوحه اعتراضات موسيقيدانان به خانه موسيقي به حميدرضا نوربخش محول نمي‌شد، حضور يكي از اهالي موسيقي به عنوان مدير در جشنواره مي‌توانست اتفاق فرخنده‌اي هم باشد اما از آنجا كه عملكرد نوربخش در خانه موسيقي (به عنوان مديرعامل اين خانه) همواره انتقادبرانگيز بوده احتمال انتقاد به مديريت او در جشنواره هم مي‌رفت.

در گفت‌وگوي پيش ‌رو جوياي برنامه‌هاي مديريتي نوربخش در اين سه دوره شدم. نوربخش تاكيد مي‌كند كه حضور بخش پاپ و هنرمندان حوزه‌هاي ديگر براي ايجاد جذابيت بيشتر و درآمدزايي جشنواره است. اين در حالي است كه براساس سايت بليت‌فروشي جشنواره، بخش عمده بليت‌هاي كنسرت‌هاي پاپ به فروش نرسيده‌اند. اين گفت‌وگو را در ادامه خواهيد خواند.

 

در سال 94 مديريت جشنواره را در حالي برعهده گرفتيد كه از نيمه‌هاي سال علي مرادخاني اين مسووليت را به شما محول كرد و با توجه به فرصت كمي كه داشتيد، انتظار مي‌رفت كه بي‌برنامگي‌هايي هم در كار جشنواره وجود داشته باشد. سال گذشته هم با توجه به فوت آيت‌الله هاشمي و ماجراي پلاسكو چندان انتظار نمي‌رفت كه جشنواره مورد توجه قرار گيرد. اما امسال شما يك سال فرصت داشتيد كه براي جشنواره موسيقي فجر برنامه‌ريزي و گروه‌ها را مشخص كنيد. با همه اين تفاسير جدول برنامه‌ها را كه مي‌بينيم به لحاظ انتخاب هنرمندان و گروه‌هاي اجرا‌كننده حتي به نسبت دو سال پيش افت زيادي كرده است. خاطرم هست در نشست خبري جشنواره سي و يكم شما اشاره كرديد كه قصد داريد از تعداد اجراها كم كنيد اما هنرمنداني را دعوت كنيد كه مردم را با جشنواره موسيقي آشتي دهند، حال آنكه جدول جشنواره امسال ناقض اين حرف است. اساسا امسال با چه سياستي گروه‌هاي حاضر در جشنواره را انتخاب كرديد و آيا قائل هستيد كه اين دوره جشنواره موسيقي فجر حتي به نسبت دو سال پيش تنزل پيدا كرده است؟

من با هدف مشخص در جشنواره حضور يافته‌ و بارها آن را بيان كرده‌ام. ما مي‌خواستيم جشنواره را به سمت فستيوال شدن ببريم و آن را از حالت جشن بيرون آوريم و همه آنچه الزامات كار حرفه‌اي ايجاب مي‌كند را رعايت كنيم. علاوه بر اين قصد داشتيم از همه ظرفيت‌هاي حرفه‌اي موسيقي استفاده و اين جشنواره را به يكي از مهم‌ترين و اساسي‌ترين جشنواره‌هاي موسيقي كشور تبديل كنيم. همواره هم شرط حضور در اين جشنواره رعايت اصول حرفه‌اي بوده است. ما در ايران سبك‌هاي مختلف موسيقي داريم اما به عنوان مثال موسيقي پاپ در هيچ كجاي دنيا در قالب جشنواره ارايه نمي‌شود بلكه همواره سازوكار خاص خود و برنامه‌هاي خاص خودش را داشته است. از طرفي چون در طول سال كنسرت‌هاي پاپ برگزار مي‌شود، لزومي هم به حضور آنها در جشنواره‌ها نيست. در ايران هم از ابتدا موسيقي پاپ در جشنواره فجر حضور نداشت و 12-10 سال است كه اين بخش به جدول جشنواره اضافه شده كه هم به دليل اهداف اقتصادي بوده و هم بخشي از موجوديت موسيقي ما را تشكيل مي‌دهد كه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. گزينش درباره اجراهاي پاپ، 100 درصد به ماركت بستگي دارد. بنابراين وقتي مي‌خواهيم از اين حوزه كسي را انتخاب كنيم، بازار را رصد مي‌كنيم كه مثلا پارسال چه كساني مي‌فروختند و امسال چه كساني؟ بنابراين طبيعي است كه ملاك انتخاب ما را بازار تعيين مي‌كند. غير از پاپ، ما موسيقي اصيل ايراني را داريم كه متاسفانه ظرفيت كم و محدودي دارد. يعني شما اگر بخواهيد 10 نفر را نام ببريد كه بتوانند يك سالن بزرگ را پر كنند و فعاليت وسيع و گسترده داشته باشند، به نام‌هاي زيادي نمي‌رسيد.

آن افرادي هم كه اين قابليت را دارند اساسا در جشنواره فجر شركت نمي‌كنند...

منظور من اين است كه تعداد افرادي كه اين ويژگي را داشته باشند بسيار كم است. ما نهايتا 10 نام بزرگ در موسيقي ايراني، آن هم به لحاظ اسم و رسم و ماركت داريم. بضاعت موسيقي ايراني ما در حدود وسيع ماركتينگ، بسيار كم است. بنابراين وقتي بحث ماركت مي‌شود، بايد ملاك‌ها را سنجيد. اگر قرار باشد موسقيدانان بزرگ ايران (از منظر نام و كسوت هنري) را روي صحنه بياوريم، چه افزوده‌اي براي جشنواره فجرخواهد داشت؟ ما نام‌هاي بزرگي داريم كه متاسفانه حتي نمي‌توانند تالار رودكي را هم پر كنند. اين هم به سال‌ها كناره‌گيري و گوشه‌گيري آنها از ماركت ربط دارد.

يعني هدف شما در جشنواره موسيقي فجر ماركت است؟

نه. هدف اين است كه در جشنواره فعالان حوزه موسيقي حضور داشته باشند تا بتوانيم اين ويترين را جذاب كنيم؛ وگرنه چه فايده دارد فلان استاد بسيار پيشكسوت ما كه خانه‌نشين شده‌ در جشنواره باشد؟ ما بايد از اين افراد تقدير كنيم وگرنه معني ندارد كه مثلا در سالن برج ميلاد براي‌شان كنسرت بگذاريم.

اين اساتيد شايد در حد و اندازه برج ميلاد مخاطب نداشته باشند اما مي‌توانند در وحدت يا رودكي كنسرت داشته باشند...

ما دو سال پيش سعي كرديم همه بضاعت موسيقي ايراني را به جشنواره دعوت كنيم؛ غير از يكي دو نفر. اما سال بعد بايد چه مي‌كرديم؟ بايد دوباره همان افراد را تكرار مي‌كرديم؟ خب اين بي‌معني مي‌شد. هر سال كه نمي‌شود همان اجراها را داشته باشيم. به همين دليل مي‌گويم بضاعت موسيقي سنتي ما كم است. ما از نظر فعاليت در موسيقي سنتي مشكل داريم و گروه‌هاي زيادي نيستند كه در اين زمينه كار كنند. امسال هم سعي كرديم عده ديگري را براي حضور در جشنواره دعوت كنيم؛ ملاك من در انتخاب موسيقيدانان ايراني براساس فعاليت آنها و صلاحيت‌شان در اين زمينه بوده و سعي كرده‌ام همه هنرمندان بزرگي را كه با صلاحيت هستند (چه پيشكسوت، چه جوان) به جشنواره دعوت كنم. ممكن است سال آينده چيدماني از هنرمندان حاضر در اين سه سال را با ايده وشكل ديگري داشته باشيم؛ مگر اينكه كسي باشد كه در اين سال‌ها در جشنواره حضور نداشته باشد.

مثلا حسين عليزاده؟

فقط ايشان. همان اول هم گفتم كه يكي، دو نفر هستند كه در جشنواره حضور نداشته‌اند. استادان حسين عليزاده و شهرام ناظري. به غير از اين دو همه آمده‌اند.

به هر حال اين دو نفر كه شما نام برديد نسبت به حضور در جشنواره فجر موضع داشته‌اند. اين در حالي است كه وقتي شما مديريت جشنواره را برعهده گرفتيد، عنوان كرديد كه قصد داريد هم هنرمندان و هم مردم را با جشنواره موسيقي فجر آشتي دهيد. فكر نمي‌كنيد اين هدف تا امروز محقق نشده است؟

خودِ من هم پيش از اين نسبت به جشنواره موضع داشته‌ام؛ اين طبيعي است. اما اساسا فلسفه حضور من در جشنواره اين بوده كه تلاش كنيم هنرمندان بزرگ‌ با جشنواره آشتي كنند و شخصيت‌هايي مثل حسين عليزاده در جشنواره حضور يابند. اين خلأ مهمي است كه بايد پر شود.

يعني در اين سه سال فرصت نداشتيد اين هدف را محقق كنيد؟

در دوره اول جشنواره، ما برنامه‌هاي‌مان را با اجراي «ني‌نوا» استاد عليزاده و پيام ايشان شروع كرديم و بعد از اين هم براي حضورشان تلاش خواهيم كرد. اين براي جشنواره افتخار خواهد بود كه شخصيتي مثل حسين عليزاده در جشنواره موسيقي حضور داشته باشد و مسوولان امر هم بايد براي اين كار تلاش كنند. ولي در كل، ملاك ما اين بوده كه همه بضاعت موسيقي را كه صلاحيت حضور دارند به جشنواره دعوت كنيم و فكر مي‌كنم در اين كار موفق هم بوده‌ايم.

آيا شما براي تصميم‌گيري در مورد صلاحيت‌ها شوراي مشورتي داريد؟

ما كميته‌هاي مختلفي داريم كه در بخش‌هاي مختلف راجع به گروه‌ها، چيدمان آنها، رپرتوار اجرايي و... تصميم مي‌گيرند. خيلي وقت‌ها حتي به هنرمندان رپرتوار اجرايي‌شان را هم پيشنهاد مي‌كنيم؛ مثلا در اجراي دو سال پيش آقايان مسعود شعاري و كريستف رضاعي در جشنواره، ما پيشنهاد داديم كه «سير» را اجرا كنند. امسال هم همين كار را كرديم. اما امسال بخش مهم جشنواره، بخش بين‌المللي آن است.

در عنوان جشنواره عبارت «بين‌المللي» را هم حذف كرده‌ايد. البته تا حدودي هم منطقي به نظر مي‌رسد چون زماني يك جشنواره بين‌المللي خواهد بود كه هنرمندان دنيا بدانند در فلان تاريخ معين چنين جشنواره‌اي برگزار مي‌شود. آيا حذف پيشوند «بين‌المللي» به اين معناست كه به بين‌المللي بودن جشنواره قائل نيستيد؟

ما غير از بخش بين‌الملل بخش‌هاي ديگري هم در جشنواره داريم اما وقتي مي‌خواهيم در اندازه جهاني حركت كنيم، بايد ساز و كارمان هم مثل همان‌ها باشد. من همان دو سال پيش توضيح دادم كه لزومي ندارد يك فستيوال پيشوند «بين‌المللي» داشته باشد. مثلا وقتي از فستيوال «كن» صحبت مي‌كنيم، نمي‌گوييم فستيوال بين‌المللي كن! چون مفهوم بين‌المللي در محتواي خودِ «كن» نهفته است. به همين منوال هم فستيوال‌هاي ديگر مثل فستيوال «ونيز» و... وقتي ذات اتفاقي بين‌المللي باشد، اسمش تعريف خودش را دارد. به نظر من اين پيشوند تاكيدي بي‌موردي بود. ضمن اينكه در سازوكار بين‌المللي هم ما تلاش كرديم با بخش‌هاي فعال بين‌المللي، آژانس‌ها و فستيوال‌ها در ارتباط باشيم و تا حد زيادي هم به اين هدف نزديك شده‌ايم. همه كساني هم كه در اين سه سال به جشنواره دعوت شدند، برند هستند. جالب است كه بدانيد از زماني كه ما جشنواره موسيقي را برگزار كرديم (سال 94) پيشنهادهايي از خارج از كشور داشتيم كه امسال تعداد آنها به بيش از 15 پيشنهاد رسيد. اين يعني به اندازه‌اي رسيده‌ايم كه توسط فعالان موسيقي جهان رصد مي‌شويم. تاكيد من روي اين بخش است چرا كه از اين طريق مي‌توانيم هم‌افزايي داشته باشيم و بر فضاي موسيقي كشور تاثير بگذاريم. وقتي اين افراد به ايران مي‌آيند در ارتباط با هنرمندان فعال ايراني قرار مي‌گيرند و اين مي‌تواند موج مهمي در فضاي موسيقي ايران ايجاد كند.

در جدول جشنواره امسال در بخش بين‌الملل موسيقيداناني مثل «مانو كچه» و «اركان اوگور» ديده مي‌شوند. اين دعوت از سوي شما انجام شده است؟

جشنواره امسال نام‌هاي هنرمندان بين‌المللي زيادي را به همراه دارد. مثل «فرانچسكو كفيسو» يا «تريو شوسون» كه قرار بود پارسال در جشنواره حضور داشته باشند؛ يا «همايون سخي» كه سمبل موسيقي افغانستان در دنيا است و «شهيد پرويز خان» كه اجراي او پارسال با توجه به شرايط حيف شد و امسال دوباره دعوت شده است؛ ضمن اينكه دو سال پيش «آنتونيو ري» به ايران آمد كه نوازنده كم‌شهرتي نبود يا «داكوئنده» در ايران اجرا داشت كه از بزرگ‌ترين خواننده‌هاي فلامنكو در اسپانيا است. اين افراد توسط يك تيم حرفه‌اي با ساز و كار حرفه‌اي انتخاب مي‌شوند و دعوت از آنها كار ساده‌اي نيست. وقتي اين مسير هموار شد مطمئن باشيد سال‌هاي بعد خيلي‌ها ابراز علاقه‌مندي مي‌كنند كه در جشنواره فجر حضور داشته باشند. تعيين و دعوت اين هنرمندان هم توسط تيم بين‌الملل ما انجام مي‌شود.

جدول جشنواره كه منتشر شد به نظر مي‌آمد بيشتر از آنكه اجراها چيده شده باشند، در جدول پاشيده شده‌اند و در هر سالني هم اجراي موسيقي ايراني وجود دارد و هم تلفيقي و هم بين‌الملل. اين در صورتي است كه در جشنواره‌هاي پيشين فرضا اجراي بانوان فقط در فرهنگسراي نياوران انجام مي‌شد يا مثلا اجراهاي بين‌المللي در وحدت و رودكي. امسال چرا اين تفكيك انجام نشده است؟

ما براساس پيش‌بيني‌مان از تعداد مخاطب در هر اجرا، سالن كنسرت را تعيين مي‌كنيم. اگر گروهي مخاطب بيشتر داشته باشد، سالن‌هاي بزرگ‌تري را در نظر مي‌گيريم. مثل «آنتونيو ري» يا «ژيوان گاسپاريان» كه سال‌هاي گذشته در برج ميلاد برنامه داشتند؛ ضمن اينكه لزومي هم ندارد كه ما براساس سالن‌ها اجراهاي‌مان را برنامه‌ريزي كنيم. مخاطبان جشنواره به جدول رجوع مي‌كنند و براساس نام هنرمندان مورد علاقه‌شان بليت تهيه مي‌كنند. براي مخاطب مهم نيست كه به چه سالني مي‌رود، تنها روي اسم هنرمندش كليك مي‌كند و بليتش را مي‌خرد. مخاطب كه با سالن كار ندارد.

به هر حال هر سالن به نسبت موسيقي‌اي كه در آن اجرا مي‌شود صدادهي خاص خود را دارد...

نمي‌شود اينگونه همه اجراها را تعيين كرد. اگر تالار وحدت را براي اين كار بگذاريم اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا همه هنرمندان مي‌توانند اين سالن را پر كنند؟ اين مساله جبري است و اصلا امكان ندارد كه چنين كاري انجام شود. در جشنواره‌هاي پيشين هم وضع به همين منوال بود. ما مجبور هستيم كنسرت‌هايي را كه مخاطب بيشتر دارند در سالن‌هاي بزرگ‌تر و آنها را كه مخاطب كمتر دارند در سالن‌هاي كوچك‌تر برگزار كنيم.

درباره حضور هنرمندان در جشنواره، مساله عمده‌اي كه هميشه وجود داشته ميزان دستمزد و بودجه‌اي است كه مديران جشنواره براي حضور آنها در نظر گرفته‌اند. چنان كه دو سال پيش هم اين موضوع حاشيه‌هاي زيادي را متوجه جشنواره كرد و كيوان ساكت اعتراض داشت كه رقم قراردادش نسبت به گروه كامكارها بسيار پايين‌تر بوده است. امسال شنيده‌ام كه شما با هنرمندان به صورت درصدي تعامل كرده‌ايد. آيا اين به اين معناست كه هنرمندان در بخش تبليغات و... هم سهيم هستند؟ آيا اين كار كمي دور از سياست‌هاي يك فستيوال بين‌المللي نيست؟

هنرمندان خارجي براساس رقم تعيين شده دستمزد مي‌گيرند اما هنرمندان داخلي عمدتا به دليل محدوديت رقم بودجه به صورت درصدي قرارداد خواهند داشت. چون تقريبا 30 درصد يا در خوشبينانه‌ترين حالت، 40 درصد بودجه به ما پرداخت شده است.

يعني از يك ميليارد و هشتصد ميليون تومان رقمي كه براي بودجه جشنواره تعيين شده فقط 30 درصد تا امروز پرداخت شده است؟

جشنواره موسيقي بيش از 2 برابر اين رقم براي ما هزينه دارد، تازه اگر همين رقم هم محقق شود. اين رقم برآورد ما است و به اين معنا نيست كه همه آن محقق مي‌شود. همين حالا هم ما با سالن‌هاي كنسرت مشكل بودجه داريم. سال اول جناب مرادخاني گفته بودند يك ميليارد به ما بودجه مي‌دهند كه اين يك ميليارد، يك‌سوم هزينه‌هاي جشنواره بود. ما در آن سال 2 ميليارد و 200 ميليون تومان بليت فروشي داشتيم و جزيياتش هم اعلام شد. با اين بودجه بايد چه مي‌كرديم؟ بنابراين مجبوريم كه با همه براساس گيشه صحبت كنيم. مثلا يك هنرمند كه در برج ميلاد كنسرت داشته باشد براساس بليت‌فروشي همانجا دستمزد مي‌گيرد و هنرمند ديگري كه در رودكي كنسرت دارد بر اساس بليت‌فروشي همانجا. همه‌چيز براساس همين منطق تعيين مي‌شود. اتفاقي هم كه دو سال پيش افتاد به همين دليل بود. يكي بليت بيشتري فروخته بود و يكي كمتر. اين‌طور نمي‌شود گفت كه چرا به من كمتر پول داده‌ايد و به ديگري بيشتر؛ ضمن اينكه نمي‌شود گفت كه چرا براي من در همان سالن اجرا نگذاشته‌ايد؟ دليلش ميزان مخاطبي است كه يك هنرمند در گيشه دارد. اين طور نيست كه در جشنواره هر هنرمند هرجا دلش بخواهد كنسرت داشته باشد. اينكه كدام هنرمند در كدام سالن كنسرت داشته باشد براساس رتبه هنري او نيست، بلكه براساس ميزان متقاضي او درگيشه است؛ قرار نيست كسي خداي‌ناكرده روي كار كسي ارزش بگذارد ولي اينها براساس مخاطب تعيين مي‌شود.

اما آيا اين باعث نمي‌شود كه ذهن هنرمندان درگير فروش و تبليغات شود؟ ضمن اينكه اولين توقعي كه از جشنواره دولتي مي‌رود حمايت از هنرمندان است.

اگر جشنواره پول داشته باشد بايد از كارهاي هنري خاص حمايت كند. چنان كه همين الان هم ما همين كار را انجام مي‌دهيم و اگر مثلا كسي 150 بليت فروخته باشد ما او را حمايت مي‌كنيم. يعني در اصل يك حداقل رقم تعيين كرده‌ايم كه قطعا محقق خواهد شد. ما از هنرمنداني كه نياز به حمايت دارند، حمايت خواهيم كرد چون به هر حال از بخش پاپ درآمد داريم. ما اين بالانس را برقرار كرده‌ايم اما مساله‌اي كه پيش آمد و باعث حواشي شد، همين بود. هيچ رانتي وجود ندارد و اين طور نيست كه ما خزانه‌اي داشته باشيم و بخواهيم آن را سليقه‌اي خرج كنيم. ما مكانيزم كاملا شفافي داريم و براساس همان مكانيزم عمل مي‌كنيم. اگر شما راه‌حل بهتري داريد من از آن استقبال مي‌كنم. هدف ما اين است كه جشنواره پررونق باشد و گروه‌هاي بيشتري با هم رقابت كنند و مردم هم از آن استقبال كنند. فستيوالي كه مخاطب نداشته باشد اصلا به درد نمي‌خورد. وقتي فروش بخش پاپ جشنواره يك ميليارد و صد ميليون تومان باشد و همه بخش‌هاي غير پاپ 250 ميليون تومان فروش داشته باشند، به نظر شما چه معنايي مي‌دهد؟ اين يعني در آن بخش‌ها گيشه‌اي وجود ندارد و همه سالن‌ها با يك سوم ظرفيت اجراي‌شان روي صحنه رفته است. وقتي وضعيت اينگونه است آيا عقل سليم مي‌گويد اين كار را ادامه دهيم؟ چه فايده‌اي دارد؟ چه چيزي به ما اضافه مي‌كند؟ من چند سال آمار گيشه را مرور كرده‌ام و متوجه شدم همه بخش‌ها غير از پاپ (يعني نزديك 60 برنامه) 250 ميليون تومان بليت فروخته‌اند و 12 برنامه پاپ، يك ميليارد تومان.

وقتي يك جشنواره در قد و قامت دولتي برگزار مي‌شود انتظار مي‌رود مديران آن از هنرمنداني كه در طول سال گيشه كمتري دارند، حمايت كنند؛ وگرنه پاپ استار‌ها كه همه ماه‌هاي سال كنسرت‌هاي مستقل خودشان را دارند و اصلا نيازي به حضور در جشنواره ندارند...

از منظر شما حمايت يعني پول؟ يعني 20 نفر بيايند و اجراي يك گروه را ببينند و ما به آنها پول بدهيم؟ ما جشنواره موسيقي كلاسيك ايراني را با هدف حمايت از گروه‌هاي موسيقي ايراني طراحي كرده‌ايم كه امسال دومين سال برگزاري‌اش را پشت سر گذاشت. اما وقتي در جشنواره فجر گروه‌هاي پر مخاطب را كنار اين گروه‌ها مي‌گذاريد، تحقير مي‌شوند و اين مي‌شود نقض غرض. اينكه سالي يك بار به اين نوازنده‌ها دستمزد بدهيم چه كمكي به آنها مي‌كند؟ ما بايد هنرمند را به مردم معرفي و تلاش كنيم ماهيگيري ياد بگيرند به جاي اينكه به او ماهي بدهيم. من كه بيشتر از سايرين دغدغه موسيقي ايراني را دارم چون خاستگاه خودم اين موسيقي است و عشق و زندگي من اين موسيقي است، بيشتر از هر كسي دلم برايش مي‌سوزد. اما نكته‌اي كه به ذهنم رسيد اين بود كه هر سال تعدادي گروه از شهرستان‌ها و اين طرف و آن طرف در جشنواره حضور مي‌يابند بي‌آنكه برآيندي داشته باشند. بنابراين فكر كرديم بهتر است جشنواره‌اي مستقل برگزار كنيم كه خوشبختانه راه افتاد و سال دومش برگزار و تثبيت شد. اين گروه‌ها مي‌توانند در جشنواره موسيقي كلاسيك ايراني شركت كنند و به مردم معرفي شوند و جريان‌سازي كنند. جشنواره فجر هم به بخش‌هاي ديگر موسيقي مي‌پردازد. ما بعد از اينكه بتوانيم ويترين جذابي به اين فستيوال بدهيم، مي‌توانيم به هدفي كه مي‌خواهيم، برسيم. در وهله اول بايد اين فستيوال ارزش خود را پيدا كند، مثل فستيوال «كن» كه وقتي يك كارگردان گمنام در آن شركت مي‌كند همه دنيا او را مي‌شناسند. وقتي ويترين جشنواره فجر هم «مهم» شود، گروه‌هاي ديگر را مي‌توانيم از طريق آن معرفي كنيم.

يعني در تمام اين سه سال تمام تلاش خود را معطوف به بازگرداندن حيثيت هنري به جشنواره فجر كرده‌ايد؟

اين هدفي است كه داشته‌ايم و داريم به آن مي‌رسيم اما مسير طولاني است. همين كه در بخش بين‌الملل ما هنرمندان اينچنيني حضور دارند، اهميت دارد و روي موسيقي داخل تاثير مي‌گذارد؛ ضمن آنكه اين موضوع مي‌تواند ابعاد بين‌المللي هم داشته باشد. هدف اين است. اميدوارم موفق شويم اما اين زمان مي‌برد.

در دوره‌هاي پيشين جشنواره موسسه هنرهاي معاصر هم در برگزاري جشنواره موسيقي دخيل بود. چنان كه خاطرم است دو سال پيش برخي از برنامه‌ريزي‌هاي جشنواره در ساختمان موسسه هنرهاي معاصر انجام مي‌شد. آيا مديريت جشنواره نمي‌تواند به تنهايي برنامه‌ريزي اين جشنواره را برعهده داشته باشد؟

موسسه توسعه هنرهاي معاصر، موسسه‌اي است كه همه كمك‌هاي مالي وزارت ارشاد در بخش هنر براي برگزاري جشنواره‌هاي تئاتر و تجسمي و موسيقي به حساب آن ريخته مي‌شود و بعد آنها اين بودجه را به ما تزريق مي‌كنند. اين روالي است كه بايد سپري شود. بعضي اوقات هم انجمن موسيقي به عنوان واسطه بين ما و موسسه هنرهاي معاصر قرار مي‌گيرد و بودجه از موسسه به انجمن ريخته مي‌شود و بعد به ما مي‌دهند. اين روالي است كه بايد طي شود.

در جشنواره سي و يكم سهراب و تهمورس پورناظري به عنوان مشاوران شما (البته به صورت غيررسمي) در روند مديريتي جشنواره حضور داشتند. امسال چه كساني نقش مشاور شما را ايفا مي‌كنند؟

سهراب و تهمورس پورناظري دو سال است كه ديگر در جشنواره حضور ندارند. در حال حاضر ما كارگروه داريم ضمن اينكه من به آن معنا به مشاور احتياج ندارم. در آن دوره هم براي اجراهاي بين‌المللي و برخي اجراهاي داخلي از ارتباطات برادران پورناظري استفاده كرديم كه حالا ديگر خودمان اين كار را انجام مي‌دهيم. خود آنها هم به دليل مسائل حاشيه‌اي تمايلي به حضور نداشتند. در واقع خودمان كارمان را جلو برديم و كميته‌هاي مختلف تشكيل داديم.

جشنواره امسال به لحاظ رسانه‌اي به نسبت دو دوره پيش ضعيف‌تر عمل كرده است. مثلا با اينكه امسال چند نوازنده‌ مطرح خارجي در جشنواره حضور دارند اما كاري براي معرفي آنها به جامعه انجام نشده است؛ ضمن اينكه حتي اسم لاتين اين نوازنده‌ها هم در جدول نيامده‌ كه اگر كسي كنجكاو باشد، خودش جست‌وجو كند.

اين سليقه‌اي بود. بعضي‌ها مي‌گفتند در جدول اسم لاتين آنها را بياوريم و بعضي‌ها مخالف بودند. پارسال هم همين‌طور بود؛ ضمن اينكه جشنواره يك جدول لاتين هم دارد كه به زودي منتشر مي‌شود.

جدول جشنواره و اجراهاي آن چه زماني نهايي شد؟

شهريورماه.

اما در اين جدول اجراي «تكرار نامنظم بي‌تو» مهيار عليزاده هم ديده مي‌شود كه همين يكي، دو هفته پيش براي اجرا در كجشنبه‌ها طراحي شد...

كليت جدول ما شهريور ماه مشخص شد و مهر ماه آماده بوديم تا آن را منتشر كنيم اما همه ظرفيت سالن‌ها در اين جدول بسته نشده بود و فقط 90 اجرا تعيين كرده بوديم. در اين فاصله زماني هنرمنداني هم خودشان اعلام آمادگي كردند تا در جشنواره حضور داشته باشند كه يكي از آنها مهيار عليزاده بود و چون فرصت داشتيم، اين اجرا را هم به جدول اضافه كرديم.

جالب است كه شما هميشه به تعداد كم اجراها و كيفيت آنها تاكيد داشتيد و الان به اين 90 اجرا تاكيد مي‌كنيد...

الان چون روزهاي اجراها زياد شده تصميم گرفتيم تعداد اجراها را هم زياد كنيم وگرنه سياست ما همان سياست پيشين است.

لوگوي جشنواره هم در اين سه دوره تغيير كرده است اين در حالي ‌است كه هر فستيوالي يك لوگوي مشخص دارد...

لوگوي سابق به نظر من چندان جذاب نبود و گرافيست‌هاي زيادي هم به آن اعتراض مي‌كردند؛ من هم تصميم گرفتم حالا كه فصل تازه فعاليت‌هاي جشنواره آغاز مي‌شود، لوگوي آن را تغيير دهيم.

چندي پيش برخي از منتقدين نامه‌اي نوشتند و به نبود اساسنامه مشخص براي جشنواره اعتراض كردند...

كلمه اساسنامه اساسا تعبير غلطي است. هيچ جشنواره‌اي در دنيا اساسنامه ندارد. اساسنامه مختص موسسه‌ها و شركت‌هاست. جشنواره بايد آيين‌نامه يا شيوه‌نامه اجرايي داشته باشد كه هميشه هم داشته است. به هر حال وقتي جشنواره‌اي 30 سال اجرا مي‌شود حتما ساز و كار و قاعده و قانوني دارد كه براساس آن عمل مي‌كند. جشنواره موسيقي فجر شوراي سياستگذاري دارد و موارد مربوط به اجراها و اين شورا در شيوه‌نامه جشنواره آمده است. اين وظيفه من نيست كه شيوه‌نامه‌اي تدوين كنم. وظيفه وزارت ارشاد است. من كه صاحب جشنواره نيستم؛ فقط كسي هستم كه اداره جشنواره به او سپرده شده است.

به هر حال اين تلقي پيش مي‌آيد كه مي‌توانيد سياستگذاري‌هاي آن را هم تعيين كنيد.

من براساس هدف و برنامه‌اي مديريت جشنواره را برعهده گرفته‌ام و اين برنامه را مدير عاليرتبه وزارت ارشاد (علي مرادخاني) خوانده و آن را تاييد كرده است. طبيعتا اگر اين برنامه‌ها مورد تاييد نبود، آن را قبول نمي‌كردند. چيزي بي‌در و پيكر نيست. من همه كارهايي را كه تا امروز گفته‌ام در برنامه‌ كتبي‌ام براي جشنواره هم آورده‌ام؛ اينكه لوگو بايد تغيير كند، اجراهاي بين‌المللي سازوكار داشته باشند، جايزه باربد به جشنواره اضافه شود و... همه اينها را در برنامه‌ام آورده‌ام و آنها هم آن را تاييد كردند و ما اجرا كرديم. پس قاعده و قانوني وجود دارد. من كه نيامدم حكم بگيرم و در را ببندم و به كسي هم اجازه ورود ندهم. من در همه نشست‌هاي رسانه‌اي خود كارهايي را كه مي‌خواستم انجام دهم، شرح داده‌ام.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون