براي «هنرمندگريزي» فكري شده است؟
محمد جواد صحافي
چيزي به آغاز سي و سومين دوره جشنواره موسيقي فجر نمانده است، هنرمندان مختلف داخلي و بينالمللي خود را آماده حضور در اين جشنواره ميكنند تا با ارايه بهترين عملكرد از بزرگترين گردهمايي موسيقايي كشور نهايت بهره را ببرند. اما زنگ آغاز حواشي اين جشنواره نيز همچون ساير دورههاي آن پيش از خود جشنواره به صدا درآمد و منتقدين با پايبندي به اعتقاداتشان همچون سالهاي گذشته، در پي اثبات سخنان خود هستند تا نارساييها و كمبودهاي آن را براي اصلاح و بهبود عملكرد جشنواره رفع كرده و شائبههاي متعدد آن را كمرنگتر كنند. اما بياعتنايي مسوولان برگزاركننده به خواستههاي منتقدين كه بيراه و نابجا هم نيست، باعث افزايش حساسيتها شده است و هنرمندان بيشتري به جمع منتقدين اين جشنواره پيوستهاند.
ابقاي مجدد مديرعامل خانه موسيقي به سمت رييس جشنواره موسيقي فجر در دورهاي كه انتقادات بسياري به واسطه تخلفات و رفتارهاي غيرصنفي به اين نهاد و شخص مديرعامل شده است، انتقاد به شيوه داوريها، همچنين عدم تدوين اساسنامهاي مشخص جهت برگزاري قانونمندتر جشنواره باعث شده تا منتقدين آن به صف تحريمكنندگان، بپيوندند و با ارسال نامهاي به وزير ارشاد خواهان بهبود شرايط جشنواره شده و تاكيد كردهاند كه به دليل عدم توجه و بررسي خواستههاي معترضين، تا زمان عملي نشدن خواستههايشان، اين جشنواره و متوليان برگزاري آن را به رسميت نخواهند شناخت.
در اين نامه با يادآوري وعده علي مرادخاني در واكنش به نامه اعتراضي 1000 نفر از اهالي موسيقي به وزير وقت فرهنگ وارشاد اسلامي مبني بر تدوين اساسنامهاي اجرايي براي برگزاري هرچه بهتر جشنواره موسيقي سال 96، تاكيد شده است كه عزل و نصبهاي پيش از تاليف اساسنامه هيچ وجاهت قانوني ندارد. با اين اوصاف مديران و متوليان برگزاري جشنواره موسيقي فجر همچون ساليان گذشته بياعتنا به خواستههاي معترضين راهي را پيش گرفتهاند كه خروجي مثبتي نداشته و به دو قطبي شدن فضاي حاكم بر موسيقي خواهد انجاميد. با اين حال و با وجود اعتراضات بر شيوه برگزاري جشنواره، عده بسياري از هنرمندان نيز بدون توجه به حاشيههاي اين جشنواره در آن شركت كردهاند تا چراغ اين جشنواره را روشن نگه دارند. بررسي تعداد گروههاي شركتكننده در جشنواره نشان ميدهد كه ميزان استقبال هنرمندان به نسبت سال گذشته رشد چشمگيري داشته و از 65 اجرا در جشنواره سي و دوم، به 98 اجرا در سي و سومين دوره آن رسيده است. در كنار آن ميتوان پيشبيني كرد كه كيفيت گروههاي اجراكننده نيز با افزوده شدن هنرمنداني چون حميد متبسم، اردوان كامكار، حسامالدين سراج و علي جهاندار نسبت به سال گذشته افزايش يابد. گرچه ديگر خبري از تكنوازي هنرمنداني چون بهاره فياضي، پويان بيگلر و عيسي غفاري نيست و با وجود افزايش نسبي كيفيت آن، جاي خالي بزرگان موسيقي همچنان در جدول اين جشنواره احساس ميشود. در اين ميان تعداد اجراهاي هنرمندان خارجي نيز افزايشي نسبي داشته و از 11 اجرا به 18 اجرا رسيده است، حضور هنرمنداني از كشورهاي افغانستان، سنگال، اسلووني و مغولستان نيز در جشنواره سي و سوم، ميتواند در نوع خود جالب باشد. اما سوال اينجاست كه مبناي ارزيابي حضور هنرمندان بينالمللي در اين جشنواره چيست و تيم داوري بر اساس چه متر و معياري گروهها و نفرات بينالمللي شركتكننده در جشنواره را انتخاب ميكند؟ از زمان افزوده شدن بخش بينالملل به جشنواره موسيقي فجر كه بيست و شش سال از آن ميگذرد، از ميان گروههاي خارجي شركتكننده، عده بسياري از گروهها نتوانستهاند نمره قبولي براي حضور در يك رقابت بينالمللي را كسب كنند. با اين شرايط بايد ديد متوليان برگزاري اين فستيوال فجر در دعوت از هنرمندان و رسيدن به اهدافشان تا چه اندازه موفق بودهاند.
دعوت از گروههاي صاحبنام و مشهوري كه حضور در صحنههاي مختلف جهاني را در كارنامه خود دارند، جداي از بالابردن اعتبار جشنواره، باعث ايجاد فرصتي خواهد شد تا هنرمندان داخل كشور بتوانند از حضورشان بزرگان بهره برده و فرصتي براي همكاري با موسيقيدانان فعال داخل كشور نيز فراهم شود. پاسخ به اين پرسش چالشبرانگيز كه سالهاست عملكرد بخش بينالملل جشنواره را زير سوال برده است ميتواند در افزايش سطح كيفي جشنواره كمك شاياني كند. از اين رو شايسته است تيم برگزاري جشنواره رزومهاي از فعاليت تمام گروههاي شركتكننده (اعم از داخلي و خارجي) در اين رقابتها را منتشر كند تا بتوان به اتكا بر آن به سابقه هنري شركتكنندگان جشنواره پي برد.
اما نگاه كلي به تمام جشنوارههاي بينالمللي نشان ميدهد مديران، فستيوالهاي هنري را با اهداف از پيش تعيين شدهاي برگزار ميكنند، مقاصدي كه به طور مثال ميتواند براي جذب توريست در بخش بينالمللي و وحدت هنرمندان در بخش داخلي طراحي شود. قطعا تدوين چارچوب و نقشه راه براي طي مسير اين جشنواره ميتواند كمك شاياني به برگزاري آن در آينده باشد. تدوين اساسنامه، دعوت از منتقدين و همفكري با آنها، تبيين اهداف، جلوگيري از عوامزدگي جشنواره و موارد بسيار ديگر، ميتواند در بالابردن كيفيت جشنواره موسيقي فجر نقش تعيينكنندهاي ايفا كند.
با اين اوصاف اين جشنواره كه از آن به عنوان جشني ملي ياد ميشود و سي و سومين سال از عمر خود را سپري ميكند، محفلي است كه بتوان در كنار پرداختن به موسيقي نواحي و توجه به جوانان، از تمام ظرفيتهاي آن بهره برد. با استناد به تعريف فوق و نيز افزايش تعداد منتقدان در سالهاي اخير و نبود هدفي براي برگزاري بهتر جشنواره، اين پرسش وجود دارد كه آيا انتظارات جامعه موسيقي از اين جشنواره برآورده شده است؟ متوليان تا چه حد توانستهاند «هنرمندگريزي» فعالان اين عرصه را كه عامل دوري بزرگاني چون مشكاتيان از اين جشنواره شد، كاهش دهند؟