سمانه فراهاني/ آخرين باري كه در پايان جشنواره فيلم فجر از سوي داوران بيانيهاي ارايه و قرائت نشد به 30 سال پيش باز ميگردد يعني زماني كه سومين دوره جشنواره فيلم فجر انجام شد و اين آيين سينماي كشور در آغاز راه خود بود. اما در سيو سومين دوره جشنواره فيلم فجر پس از 30 سال بار ديگر هيات داوران بيانيهاي را ارايه و قرائت نكرد؛ بيانيهاي كه معمولا بيانگر محتواي سياستهاي فرهنگي مربوط به مديريت سينما است.برگزاركنندگان 33 دوره جشنواره فيلم فجر توضيح يا دلايل خاصي را اين اتفاق ارايه نكردند و اينكه چرا آخرين دوره جشنواره بيانيه هيات داوران نداشت. چيزي كه بيانههاي هيات داوران را مهم جلوه ميدهد، نه تنها جمعبندي داوري يك سال از سينماي ايران است كه در حكم اسناد تاريخي هستند كه وجهه محتوايي سينماي ايران را در چارچوب جشنواره فيلم فجر بيان ميكنند. به همين بهانه مروري تاريخي بر رابطه بيانيههاي هيات داوران جشنواره فيلم فجر با سياستهاي فرهنگي هر دولت داريم.
تصوير متفاوت دولتها از هنر
اگر كتاب تاريخچه جشنواره فيلم فجر را در ذهن يا نوشتههاي مكتوبمان جستوجو كنيم به متنهايي گاه تند و گاه بسيار ستايش گونه برميخوريم كه داوران به عنوان بيانيه خود روي سن اختتاميه هر سال قرائت كردهاند. بيانيهها در برخي دورهها بسيار منتقدانه نوشته شدهاند و حواشي هم به وجود آوردهاند. با نگاهي به بيانيههاي 32 دوره جشنواره فيلم فجر ميتوان پي برد كه همواره اين سياستهاي دولتها بوده كه مسير اصلي جشنواره را مشخص ميكرده و بسته به اين سياستها فيلمهاي برگزيده انتخاب ميشدهاند. چهار دوره رياستجمهوري طي شده و در هر دوره مديران و معاوناني اداره سينما را برعهده داشتهاند. يك دوره تاكيد مديران سينمايي بر ساخت فيلمهاي عرفاني معطوف بوده و دورهاي همه حمايتها معطوف به فيلمهاي اجتماعي شده است و اين نشان ميدهد هر دولت تصويري متفاوت از هنر در ذهن داشته و سينماي ايران را به سويي كه خود خواسته سوق داده است.
بيانيههاي دوره دفاع مقدس
نخستين بيانيه موجود از هيات داوران جشنواره فيلم فجر را جلال رفيع در چهارمين دوره خواند. در اين بيانيه منتقدان نقد كردند كه چرا پيشكسوتان عرصه سينما نتوانستند بازي مطلوب و مورد انتظار را نسبت به آثار گذشتهشان ارايه دهند. خواسته داوران در اين بيانيه بهبود جايگاه زن در سينما و بالا بردن كيفيت فيلمهاي كوتاه بود. اما در بيانيه پنجمين دوره داوران تاكيد كردند كه بايد سينما پا به پاي ارزشهاي انقلاب اسلامي حركت كند تا در سالهاي آينده و جشنوارههاي آتي شاهد حضور فزاينده نيروهاي انديشمند و متعهد در سينما و همچنين ظهور پرتوان، خلاق و ارزشمند نقش زن در بيان اصالتهاي فرهنگي جامعه مسلمان ايران باشند. در اين دوره توجه به سرمايهگذاريهاي اصولي است و تعريف از سينما، فضايي است كه رشد فرهنگي و اعتقادي و بيان آرمانها و ويژگيهاي ارزشمند سنتي و تاريخي و تبيين روابط اجتماعي انسانها را ايفا كند. در دوره ششم داوران فجر استقلال را راه آينده سينماي ايران ميدانند. سينمايي كه در شكل و محتوا، پيوندي عميق با فرهنگ اصيل و پوياي اسلامي داشته باشد و از بيگانه وام نگيرد. مسوولان سينمايي كشور بايد با جديت تمام از توليد فيلمهاي آموزنده و مفيد و ملهم از فرهنگ انقلاب اسلامي حمايت كنند. توجه به مسائل اجتماعي آستانه ورود به سينماي مطلوب است. شايد همين نوع نگاه است كه موجب ميشود در سال بعد يعني هفتمين دوره از جشنواره فيلم فجر هيات داوران به خاطر پيشرفت سينماي ايران و مورد توجه قرار گرفتن در سطح بينالملل تشكر كند.
سياستهاي سينمايي دولت در دهه 60
از سياستهاي دولت حضرت آيتالله خامنهاي در حوزه سينما اطلاعات مكتوب چنداني وجود ندارد اما خواست دولت بر شكلگيري سينمايي ارزشي و مطابق با ارزشهاي اسلامي از فيلمهايي كه در اين دوره ساخته شدهاند كاملا مشهود است. آثار اين دوره بيش از هر چيز موضوعي انقلابي دارند.
بيانيههاي داوران در دوره سازندگي
هيات داوران در هشتمين دوره از جشنواره فيلم فجر نگاهي ويژه به سينماي عرفاني دارد و با تقدير از فيلم «خانه دوست كجاست؟» عباس كيارستمي در متن بيانيه و درخواست از سينماگران براي ايجاد و حفظ هويت مستقل و زلال سينماي ايران اسلامي تمايلش را بر ساخت فيلمهايي با مضامين مذهبي نشان ميدهد. در جشنواره نهم داوران از فيلمهاي بخش مسابقه خرسندند و ظهور فيلمسازان انديشمند و متفكر را نشاني از گذار از صنعت نوپاي سينماي ايران به سينمايي نوجو ميدانند اما پس از تعريفهاي معمول، داوران بر چهار نقطه ضعف موجود در سينما دست ميگذارند و به رفع اين كمبودها اميدوارند. فقر ابزار و وسايل فني در عرصههاي امكانات صدابرداري همزمان، دوربينها و تجهيزات پيشرفته فيلمبرداري و ساير وسايل جنبي، بهبود وضعيت نمايش و پخش صداي سالنهاي سينما و بالا بردن كيفيت فيلمنامهها و نقش آفرينيهاي فرعي مواردي است كه هيات داوران جشنواره نهم به آن اشاره ميكنند. سال بعد يعني در جشنواره دهم تعدد موضوعها و حضور فيلمسازان شناخته شده يا از راه رسيده در گونههاي متفاوت سينمايي از جمله جنگي، طنز و اجتماعي از ديد هيات داوران دليلي است بر شكلگيري و تكوين ساختارچند بعدي سينماي ايران. البته بيانيه تنها به تعريف از فيلمهاي بخش مسابقه ختم نميشود و هيات داوران پيشنهاد ميكنند در سالهاي آينده فيلمهايي كه به دليل جستوجو در راههاي متفاوت و تجربه در زمينههاي كاملا نو قابل تشويق هستند در بخشي جداگانه عرضه و ارزيابي شوند. توجه بيشتر به گفتوگونويسي در فيلمنامهها ونقش آفرينيهاي فرعي از درخواستهاي ديگر داوران است.
جشنواره يازدهم توجه ويژهاي به فيلم اوليها داشت، به همين دليل جايزه فيلمهاي دوم نيز با تصويب دبير جشنواره به فيلمهاي اول اهدا شد. معدل كيفي فيلمهاي سال 72 از ديد هيات داوران دوازدهمين جشنواره فيلم فجر به مراتب از سالهاي پيشين برتر است. داوران معتقدند كه اگر سرمايهگذاري دربخش فيلمنامه نيز همسنگ بخشهاي ديگر مورد توجه قرار گيرد، سينما به تحولي بنيادين دست خواهد يافت در حالي كه اصولا فيلمنامه با هيچ عنصر ديگري در سينما قابل قياس نيست. از ديد آنها يكي از عمدهترين آفات و خطراتي كه سينماي ما را تهديد ميكند، گرايش به خشونت است. اين گرايش نه اصالتا متناسب با فرهنگ است و نه در شأن سينما. در اين دوره هيات داوران به كوششهايي كه جهت طرح مضامين نو و متفاوت انجام شده بود، توجه كردند و در بيانيه خود دو نكته را يادآور شدند: «اول اينكه دفاع يا پرداخت ضعيف از يك مضمون و پيام متعالي، نه تنها كمكي به آن مضمون و محتوا نميكند، بلكه وضع موجود و آينده آن محتوا را هم به مخاطره ميافكند و امكان كار برتر و دقيقتر را سلب ميكند. ديگر اينكه ورود به اين عوالم ظريف و حساس، نيازمند تسلطي همهجانبه بر دو بخش قالب و محتواست. هنرمند از سويي بايد محتواي موردنظر خود را كاملا بشناسد و از سوي ديگر شناختي كافي و وافي از زبان تصويري و مشخصهها و استعدادهاي سينما داشته باشد. » در دوره سيزدهم هيات داوران از كنار آثار ترجمه شده كه انطباقي با هويت مستقل و اصيل ايراني ـ اسلامي ايران ندارد، ميگذرند. فيلمهايي كه به آثار تلويزيوني شباهت داشتند هم دچار همين سرنوشت شدند. علاوه بر اين هيات داوران چند آرزو براي آينده سينما دارد: 1) بحث سينماي ديني و ملي از بحثهاي داغ صاحبان انديشه و تجربه شود. 2) به اين تلقي غلط كه سينماي جنگ يعني سينماي زدوخورد و انفجار و كشتار جبري خاتمه دهيم و سيماي جنگ را در محدوده ميدان رزم محبوس نكنيم. 3) تماشاي فيلم در سالنهايي با صدا و تصوير مطلوب. بيانيه چهاردهمين دوره از جشنواره فيلم فجر هم با ستايش فيلمسازان جوان آغاز ميشود. داوران اذعان ميكنند كه افق متعال انقلاب اسلامي آنچنان به بينهايت پيوسته است كه هرگز مقصد نهايي را در كوتاهمدت و نزديكترين فاصلهها قرار نميدهد و لذا سير و سلوك اهل هنر و فرهنگ را دايمي و وقفه ناپذير ميسازد. دور شدن هرچه بيشتر از ملاكهاي مادي و نفساني سينماي شيطاني غرب و كسب تجربه از سينماي بالنسبه سالم و متفكر و معنوي جهان، جهت دست يافتن نسبي به بيان مستقل و متناسب با فرهنگ تاريخي اسلامي جزو شاخصههاي مثبت از ديد داوران است. هيات داوران با اعتقاد به اينكه محتواي فرهنگ معنوي ايران ظرف شايسته و گرانسنگي از هنر سينما را طلب ميكند، هيچ گونه تفكيك انتزاعي و اعتباري ميان ملاكهاي هنري و معيارهاي فرهنگي قايل نشد وضعف تكنيك و بيان سينمايي را عين ضعف دريافت و تلقي فرهنگي سينماگر پنداشت و برعكس، عمق و وسعت تفكر و بينش سينماگر را در بيان بايسته و شايسته سينمايي وي متجلي ديد. اما در بيانيه هيات داوران جشنواره پانزدهم كه توسط جهانگير الماسي قرائت شد، آمد: با وجود حضور چندين اثر برجسته سينمايي در اين دوره كه به حق داراي ارزشهاي راستين فرهنگي، هنري و حرفهاي بودند متاسفانه درصد قابل ملاحظهاي از آثار ارايه شده فاقد استانداردهاي بايسته هنر نمايش در جهان امروز بودند.
سياستهاي سينمايي دولت در دوران سازندگي
در نيمه اول دهه 70 گفتمان سياسي حاكم بر سينماي ايران گفتماني مبتني بر پاسداري از ارزشهاي سنتي بوده است؛ ارزشهايي نظير ارزشهاي انقلابي، ديني، اخلاقي، كنترل فرهنگي و نفي ارزشهاي سياسي- اجتماعي. توجه به ظهور فرهنگ بيداري در سينما، پرداختن به تاريخ اسلام و سيره نبوي، ائمه اطهار، اوليا، علما و دانشمندان اسلامي، بازگذاشتن عرصه سينما براي فعاليت افراد حزباللهي، توجه به پيامهاي اخلاقي، رعايت حجاب، عفت، پاكي، نجابت، گذشت، ايثار، قناعت، معنويت، حماسه، تكريم انسان، بهرهگيري از سنتهاي ملي و مذهبي، توجه به سينماي دفاع مقدس، حفظ شوون اسلامي، پرداختن به جايگاه نماز، رعايت مسائل بهداشتي و ايمني نمونههايي از بايدها و نبايدهاي سياستگذاران سينماي ايران در نيمه اول دهه 70 بوده است؛ در واقع سياستگذاران فرهنگي و سينمايي اين دوره ميخواستند از طريق سينما به موعظه و ارشاد مردم بپردازند. در بيانيههاي هيات داوران در دوره رياستجمهوري رفسنجاني و فيلمهاي برگزيده جشنواره در اين سالها هم شاهد توجه ويژه به سينماي ديني و سينماي دفاع مقدس هستيم.
بيانيههاي هيات داوران فجر در دوران اصلاحات
در بيانيه دوره شانزدهم جشنواره فيلم فجر توجه به سينماي دفاع مقدس تاكيد ميشود و در دوره هفدهم توجه خاص به شرايط و امكانات عميق انساني مورد تقدير قرار ميگيرد چون اين فيلمها به نوعي دعوت به جهاني صلح آميز و پر مهر محسوب ميشود. در بيانيه هيات داوران هجدهمين دوره از جشنواره هم بر توجه به نكات انساني تاكيد ميشود. داوران اين دوره تاكيد ميكنند كه نبايد با ساختاري خام دستانه و جهانبينيهاي ساده انگارانه فيلم ساخت و خود بودن را فراموش كرد. در دوره نوزدهم دور شدن از تجملگرايي مورد توجه واقع ميشود و داوران بيانيه ميدهند كه ميتوان بدون ولخرجي و ريخت و پاش در زمانه حضور داشت. داوران بيستمين دوره جشنواره فيلم فجر به سپاسي از همه اهل سينما كه در خانههاي نقليشان جهاني ميسازند براي جهانيان، جهاني... جهانهايي سرشار از شيدايي و شور، لبريز از اميد و نور، همنوا و همصدا با همين نزديكيها، و هم با آن دورهاي دور، قناعت ميكنند.
در بيانيه هيات داوران دوره بيست و يكم آمده است: «جامعه ما مشكلات اجتماعي مختلفي دارد. اين را همه ميدانيم. حتي در نگاهي وسيعتر، جامعه جهاني را سياهيهاي بسياري فرا گرفته است. اما مگر نميتوان با چشم سينما سياهيها را شاعرانه و زيبا ديد؟ معتقد به نگاه سطحي به دنيا، با پايان خوشهاي غفلتساز، نيستيم. چشم بستن بر واقعيتهاي تلخ، تنها پاك كردن صورت مساله است. پس در جستوجوي بارقههاي اميد در نگاه شخصيتهاي قصههاي تلخ، هستيم. برق اميدي كه ميتواند بشريت امروز را در مواجهه با تلخيهاي روزگار، سرپا نگه دارد. در شرايطي كه جهان دچار بحران معناست، گشودن حتي يك روزنه اميد، بس دشوار است. اما آيا سينما در زايش معناي زندگي، ابتر شده است؟
خوشامدگوي ديدگاههاي تازه و جوان به عرصه سينما هستيم، اما نگرانيم كه آنان صرفا نگاه ديگران را مبناي نگاه خود قرار دهند. بضاعت سينماي ايران در به كارگيري فرهنگ ملي و نيروي انساني خلاق و ماهر، فراتر از اينهاست. باشد كه مسووليتهاي خويش را چه در جايگاه مديران فرهنگي و چه در شأن هنرمندان، بهتر از پيش دريابيم. گمان ميكنيم بخش قابل اعتنايي از فيلمهاي توليد شده به دلايل مختلف، مجال رقابت را در جشنواره نيافتند. بديهي است كه اگر اين آثار در ميداني ديگر ارايه شوند، افكار عمومي با كيفيت متفاوت از سينماي ايران مواجه خواهد شد.
ورود صنعت ديجيتال به سينماي ايران گرچه نويدبخش كاهش دخالت دولت، ابزارسالاري، حاكميت سرمايه و افزايش خلاقيت فيلمسازان است اما نگرانيهايي را همچون كاهش كيفيت فني تصوير، سادهانگاري در توليد و سوءتفاهم در معادلات صنعت سينما ايجاد كرده است. انقلاب ديجيتال وقتي ما را در دوره تمدني جديد وارد ميكند كه همزمان فرهنگ متناسب با آن را ايجاد كرده باشيم. به نظر ما دولت بايد اين همه شور و اشتياق فيلمسازان، خصوصا جوانان به اين صنعت را به فال نيك گيرد و با تامين صنايع پشتيبان، سينماي ايران را در اين دوره تحولي ياري دهد تا آرزوي توليد انبوه فيلمهاي حرفهاي محقق شود و ما از شتاب فزايندهاي كه سينماي جهان به اين سو دارد، عقب نمانيم.»
هيات داوران در جشنواره بيست و دوم اهتمام و تلاش مديريت فرهنگي در جهت رشد كيفي آثار را ميستايند اما معتقدند هنوز بودجه سينماي ايران با توجه به نقش و اهميتي كه اين سينما در اعتلاي فرهنگ جامعه كنوني ما دارد، بودجهاي حقارتآميز است كه اگر هرچه سريعتر به شكل جدي در آن تجديد نظر نشود سير قهقرايي اين سينما در تمام زمينههاي توليد، توزيع و نمايش سرعت و شتابي دو چندان خواهد گرفت. در جمعبندي آثار ارايه شده در بخش مسابقه دوره بيست و سوم جشنواره فيلم فجر هيات داوران چند نكته را حايز اهميت دانست: «1- در عمده آثار بخش مسابقه سينماي ايران، نگاه و زاويه ديد سينماگران از سلامت و صداقت چشمگيري برخوردار بود كه شايسته تقدير و قدرداني است. اين مهم زماني آشكارتر ميشود كه فيلمسازان در نزديكي به موضوعات حساس كه به ناگريز در آن از ناهنجاريها، پلشتيها و زشتيها و تلخيها هم بايد سخن به ميان آورد. با حفظ همه كرامتهاي انساني، اخلاقي و نجابتي ستودني به اين موضوعات نزديك ميشوند كه هر بينندهاي را ناخودآگاه به تحسين واميدارد. حفظ غناي بيشتر و سينمايي شدن اين نگاه شرقي ميتواند عنصر ويژه سينماي ايران در جهان شود.
2- سينماگران ايران در مسير رشد و بالندگي خود به دايرهاي از مفاهيم ديني، اخلاقي و انساني نزديك شدهاند و به نظر ميرسد تلاشي جدي و همهجانبه در يافتن، كشف و انتقال اين مفاهيم را به زبان سينما دارند. اين كوشش كه گامهاي نخست خود را چنين استوار و با اعتماد به نفس برداشته است. نياز به حمايت، پشتيباني و تقويت دارد، اميد كه منتقدان و صاحبنظران، سينماگران ما را در پيمودن اين راه دشوار ياري نمايند.
3- سال 83 را بايد به حق سال تنوع در مضامين و موضوعات دانست. در اين ضرورت توسط فيلمسازان كه كليه لايههاي اجتماعي را مخاطب خود بدانند و به نيازها و خواستهاي آنان توجه نمايند، سبب اين گونه گونگي و تنوع گرديده است. بيشك حفظ و پايداري اين عرصه و توجه به همه گروههاي مخاطب در سينما ميتواند آينده نويدبخشي را براي سينماي ايران فراهم آورد.
4- توسعه واقعي و همهجانبه و پايدار در سينما زماني تحقق مييابد كه بخش خصوصي در عرصه توليد و توزيع آثار سينمايي نقش و مسووليت بيشتري داشته باشد. دلايل حضور كمرنگ بخش خصوصي قطعاً قابل مطالعه و پيگيري است. تمركز دولت بر وظيفه خطير و آيندهسازي بر زيرساختهاي سينمايي با حضور شاداب و سرزنده بخش خصوصي در زمينه توليد آثار سينمايي برتر ميتواند سينماي ايران را در مقابل مشكلات و سختيها بيمه نمايد.»
سياستهاي سينمايي دوران اصلاحات
توسعه مديريت فرهنگي و زيرساختهاي فرهنگي جامعه و همين طور شايستهسالاري بخشي از سياستهاي دولت اصلاحات بود. در اين دوره آرامش رواني نسبي بر فضاي سينما حاكم ميشود و مسائل سياسي و اجتماعي مورد توجه قرار ميگيرد. سينماي اين دوره متكي بر مردم است و موضوعيت بسياري از فيلمها اجتماعي است. تاكيد داوران جشنواره بر ساخت فيلمهايي اميدبخش و دور شدن از سياهنمايي، توجه به اخلاقيات انساني و بها دادن به بخش خصوصي هم بخشي از سياستهاي دولت در اواخر دهه 70 و اوايل دهه 80 است كه در بيانيه هيات داوران هم به آن اشاره شده است.
بيانيههاي هيات داوران در دوره دولت مهرورزي
نبود توجه جدي به تحقيق، ظرفيتهاي اندك فيلمنامه بلند سينمايي، بهرهوري ناكافي از ظرفيتهاي گسترده فرهنگ و هويت ملي و بومي، كمتوجهي به رعايت استانداردهاي حرفهاي سينما و جذب مخاطب در آثار نقطه ضعفهايي بود كه هيات داوران جشنواره
بيست و پنجم به آن اشاره كرد. در دوره بيست و ششم جشنواره فيلم فجر هيات داوران در بيانيهشان تاكيد كردند كه صنعت سينماي ملي به عنوان شاخص فرهنگي بايد آينه تمامنماي ملت بزرگ ايران باشد و تشخص ملي آن را به نمايش بگذارد.
بيانيههاي دوره بيست و هفتم تا سيام در دسترس نبود. در دوره سي و يكم جشنواره هيات داوران به دخالت نهادها و موسسات فرهنگي و هنري اعتراض كردند و در بيانيهشان آوردند كه اين نهادها نهتنها سينماها را سوت و كور كردند بلكه موجب بياعتباري نهادهاي قانوني نظام و تشويش اذهان عمومي و بياعتمادي اهل سينما به اقتدار مسوولان و مديران دولتي شدند. افزايش كميت فيلمها موردي بود كه در بيانيه به آن اشاره شد. داوران اظهار كردند: «فيلم ساختن براي سينما با فيلم ساختن براي تلويزيون و اينترنت و حتي فيلم ساختن براي جشنوارههاي سياستزده و فرمايشي اروپايي فرق دارد. هنوز جاي قهرمانها و كاراكترهاي پرخون و جذاب كه تماشاگر را شگفتزده كنند و در حد و اندازه پرده سينما ابهت داشته باشند، كم و بيش خالي است. هيات داوران سي و دومين جشنواره بينالمللي فيلم فجر در بيانيهشان ابراز اميدواري كردند «در دوران جديد با اتخاذ سياستهاي متناسب با ظرفيت سينماي ايران و با توجه عميق به اقتصاد هنر گامهاي بلندي براي برون رفت از پوسته تنگ كنوني برداشته شود.»
سياستهاي سينما در دولت مهرورزي
در اين سالها تعداد فيلمهاي ساخته شده و باورهاي ديني و ريشههاي فرهنگ ايراني مورد توجه است. ساخت فيلم براساس باورهاي مذهبي و ارزشهاي ديني بخشي ديگر از سياستهاي دولت احمدينژاد است. در دوران مديريت جواد شمقدري دولت تلاش كرد تا از ورود نهادهاي دولتي چون حوزه هنري و شهرداري در تصميمگيري پيرامون اكران فيلمها ممانعت كند. به تمامي اين موارد در بيانيههاي موجود جشنواره فيلم فجر در دولت نهم و دهم اشاره شده است. ميتوان نتيجه گرفت كه هيات داوران جشنواره فيلم فجر در هر دوره متناسب با سياستهاي دولت به قرائت متن بيانيه پرداخته است و در واقع جشنواره فيلم فجر، جشنوارهاي دولتي است كه مسير سينماي ايران در سال بعد از طريق برگزيدگان و متنهاي منتشر شده در جشنواره سال قبل مشخص ميشود.
بيانيههاي دوره اعتدال
دوره سي و دوم و سي و سوم جشنواره فيلم فجر در زمان رياستجمهوري حسن روحاني برگزار شده است. در بيانيه داوران در جشنواره سي و دوم بر ظهور فيلمسازان جوان اشاره ميشود.» جواناني كه آينده سينماي ايران با وجود آنها همچنان تابناك خواهد بود. بروز چشماندازيهاي آينده مهمترين ويژگي جشنواره است، و الا همه به اين حقيقت روشن واقفند كه هيچ فيلم بدي با دريافت جايزه اعتبار نمييابد و هيچ فيلم خوبي بدون دريافت جايزه نامعتبر و بيارج نخواهد بود.» اما در دوره سي و سوم هيات داوران بيانيهاي نداشتند كه البته در انتخاب فيلمها و داوريها همچنان نگاه ويژهاي به آثار جوانان وجود داشت. به طوري كه نيكي كريمي موفق به دريافت جايزه ويژه از سوي هيات داوران به دليل پركار بودن در جشنواره امسال شد. اين براي نخستينبار بود كه هيات داوران به يك جوان و به دليل پركار بودن جايزهاي اعطا ميكرد. پيش از اين جوايز ويژه هيات داوران بيشتر براي راضي كردن كارگردانان باسابقه مورد استفاده قرار ميگرفت.
سياستهاي سينمايي در دولت روحاني
توجه به جوانان و بها دادن به اين كارگردانان براي خلق آثاري بهتر بخشي از سياستهاي دولت روحاني است.