اصلاح گفتمان اصلاحات
علي شكوهي
در بيانيه يكي از احزاب اصلاحطلب درباره حوادث اخير كشور، نكتهاي مورد توجه قرار گرفت كه تامل درباره آن ضروري است و آن «ضرورت اصلاح مستمر گفتمان اصلاحات» است. فكر ميكنم اين كار بسيار ضروري است و بايد در دستور كار همه احزاب و چهرههاي اصلاحطلب قرار گيرد تا متناسب با زمان و نيازهاي هر عصر و در پاسخ به پرسشهاي تازه، اين گفتمان حرف اقناعي براي عرضه داشته باشد و در عين حال حمايت نيروهاي هوادار و پايگاه تودهاي خود را حفظ كند. در عين حال به نظر ميرسد بخشي از اين اصلاح مستمر گفتمان اصلاحات بايد به احياي دوباره مباني و اصولي متوجه شود كه هميشه مطلوب و خواستني است اما به دلايلي اين روزها كمتر از آن حرف زده ميشود. در اين باره كه كدامين ارزش و آرمان را بايد از منظر اصلاحطلبانه مطرح كرد و پاس داشت، سخن فراوان است . اصلاحطلبي هيچ سنخيتي با خشونت و هرجومرج ندارد و طبعا اصلاحطلبان بايد از خشونتورزي به هر شكل ممكن جلوگيري كنند. با ايجاد كمترين خشونت اجتماعي، باخت اصلاحطلبان آغاز ميشود و اين اصلا مهم نيست كه خودشان در ايجاد يك خشونت نقش داشته باشند يا خشونت بر آنها تحميل شده باشد. در گذشته اصلاحطلبان با شاخص مبارزه ضدامپرياليستي و ضداستعماري شناخته ميشدند اما امروز به دلايل گوناگون اين سنگر را خالي كرده و داوطلبانه آن را به رقيب خود سپردهاند. بايد اين علم را دوباره به دست گرفت چرا كه مبارزه با نظام سلطه هم يك آرمان اصلاحطلبانه است. عدالتخواهي و مبارزه با شكاف طبقاتي و دفاع از محرومين را بايد يكي ديگر از آرمانهاي مغفول اصلاحطلبانه دانست كه نيازمند احياي دوباره است. هيچ اصلاحطلبي حق ندارد اين آرمان را بيرون از حوزه گفتماني خود قرار بدهد و خود را در اين زمينه خلعسلاح كند. دفاع از ارزشهاي اخلاقي و ديني و حمايت منطقي و معقول از دين و شريعت هم بايد دوباره در دستور كار اصلاحطلبان قرار بگيرد. چرا بايد كساني مدافع اين ارزشها جلوه كنند كه به هر دليلي قادر به دفاع جذاب از دين معقول نيستند؟