اروپا براي مقابله با تهديد مداوم توافق هستهاي از سوي دونالد ترامپ چه راهكارهايي دارد؟
شرط هاي مردود
سارا معصومي
مرد مو نارنجي تشنه جلب اجماع عليه ايران است اما همچنان انزوا درو ميكند. دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده اينبار نيز با شعار «اين آخرين بار است»، اجراي تحريمهاي هستهاي ايران را به حالت تعليق درآورد اما همزمان با توسل به زبان تهديد، شروطي را مطرح و ادعا كرد كه اينبار با اروپاييها براي ايجاد تغيير در برجام به گونهاي كه دستاوردهاي امريكا از آن را افزايش دهد، وارد مذاكره خواهد شد. وي در ماه اكتبر - زماني كه با عدم تاييد پايبندي ايران به توافق هستهاي، توپ تصميمگيري در اين باره را به كنگره واگذار كرد- انتظاري مشابه را از سناتورها داشت تا بتوانند اصلاحات مد نظر وي را در متن برجام اعمال كنند. مدت زمان 60 روز كنگره سرآمد و سناتورها در حالي كه ادعا ميكردند در حال كار مشترك به همراه اروپاييها براي ارايه متن نهايي اصلاح شده به ترامپ هستند ترجيح دادند سكوت كنند تا دوباره زنگها براي شخص رييسجمهور به صدا درآيد. پس از بيانيه كاخ سفيد درباره تمديد مشروط تعليق تحريمهاي هستهاي ايران، آن هشدارهاي پيش از اعلام نظر رييسجمهور امريكا، جاي خود را به اتحاد ميان اعضاي 1+5 براي رد شرطهاي واشنگتن داد. ايالات متحده پاسخ مهمترين شرط خود را ماهها قبل از ايران، اتحاديه اروپا، چين و روسيه گرفته است: بازگشايي مجدد پرونده هستهاي و مذاكره دوباره ممنوع است ! اينبار نيز تنها چندساعت پس از انتشار بيانيه كاخ سفيد كه در آن همزمان هم اجراي تحريمهاي هستهاي در حالت تعليق باقي ماند و هم بر دامنه تحريمهاي پيشين افزوده شد، ايران و 5 عضو حاضر در برجام به غير از امريكا اعلام كردند كه هيچ تغييري را در متن توافق هستهاي مصوب جولاي 2015 نميپذيرند و اروپاييها نيز يكصدا بر لزوم اجراي كامل برجام با بدنه و چارچوب فعلي موجود تاكيد كردند. روسها كه در حال حاضر در مهمترين پرونده منطقهاي يعني سوريه با ايران هم پيمان هستند، در واكنش به بيانيه كاخ سفيد از دو گانه برخورد كردن ترامپ با اين توافق و حفظ فضاي ابهام پيرامون ايران گلايه و تاكيد كردند كه نبايد تصميمهاي ترامپ درباره توافق هستهاي با ايران، بزرگنمايي شود. در شرايطي كه جهان، برجام را ابزاري براي نمايش پيروزي ديپلماسي بر قوه نظامي ميداند، «سرگئي ريابكوف»، معاون وزير خارجه روسيه ميگويد تهديدهاي تهران توسط ترامپ در حالي كه هر راهي براي گفتوگوي هستهاي ميان ايران و ايالات متحده را ميبندد نشاندهنده اين واقعيت است كه امريكا توسل به زور براي حل و فصل مسائل را ترجيح ميدهد. در حالي كه رييسجمهور امريكا تاكيد كرده كه اين آخرين بار است كه بدون اصلاح شدن متن برجام در اين توافق هستهاي ميماند روسها نيز ميگويند كه واشنگتن در حال برآورده كردن بدترين انتظارهاي جامعه جهاني از كاخ سفيد درباره برجام است.
فرصتهاي اروپا براي مهار تهديدهاي ترامپ
دونالد ترامپ قرار است در راهكار جديد خود به سراغ اروپاييها برود. البته كه اروپاييها در مساله حمايت از توافق هستهاي با ايران حكايت آن آزموده را آزمودن خطا است، هستند. فدريكا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا كه بسياري او را بانوي معمار توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 ميدانند بارها به نمايندگي از 28 كشور اروپايي اعلام كرده كه بروكسل برجام را با همين شكل و شمايل تا زمان پايان اين توافق با تهران اجرا خواهد كرد و دغدغهها درباره ساير مسائل با ايران را بايد از مسير ديگري حل و فصل كرد. شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا در يك نوشتار تحليلي ادعا ميكند كه ايران و توافق هستهاي با اين كشور اين توانايي را دارد كه به عامل افتراق ميان اروپا و ايالات متحده بدل شود. در اين نوشتار چندصفحهاي نقشه راهي براي اروپاييها در راستاي ايمن نگاه داشتن برجام و حفظ استقلال در رابطه با تهران كشيده شده و نوشته شده است: «عملكرد دولتهاي اروپايي در مواجهه با تهران بايد از چند مولفه برخوردار باشد: 1- دولتهاي اروپايي و اتحاديه اروپا بايد امنيت اجرايي برجام را به هرشكل ممكن تضمين كنند و براي سناريوي خروج امريكا از برجام در هر بازه زماني از مدت اعتبار اين توافق آمادگي كامل داشته باشند. اروپاييها بايد بر بستري از تدابير اقتصادي، سياسي و حقوقي پيش بروند تا در سايه آن شركتهاي اروپايي از بازگشت تحريمهاي ثانويه ايران متضرر نشوند يا از بيم اين تحريمها از حضور در تهران پا پس نكشند. 2- اروپا بايد از فضاي باز سياسي كه توسط توافق هستهاي به وجود آمده براي برقراري ارتباط ديپلماتيك جدي و خاص با ايران در مسائل غيرهستهاي استفاده كند. مسائل مورد اختلاف ميان ايران و اروپا در حوزه خليج فارس، پروندههاي سوريه و يمن و همچنين كاستن از تنش در كردستان عراق موضوعهايي هستند كه ميتوانند بستر اوليه براي بسط گفتوگوهاي ايران و اتحاديه در روزهاي پسابرجام باشند. 3- اتحاديه اروپا بايد از توان ميانجيگري خود براي ايجاد كانالهاي گفتوگو ميان ايران و ساير بازيگران منطقهاي استفاده كند و همچنين در مورد فعاليتهاي موشكي كشورها در منطقه خاورميانه با شفافيت يكسان با همه اعضا برخورد كند. 4- كشورهاي اروپايي و اتحاديه اروپا بايد كانالهايي را كه در ارتباط با مذاكرات هستهاي با ايران به وجود آوردهاند براي بيتاثير كردن تعبيرهاي خودخوانده ترامپ از برجام به كار بگيرند.»
اروپا به دنبال تعميق رابطه با تهران باشد
شوراي روابط خارجي در ادامه مينويسد: «دونالد ترامپ مرد ناسازگاري است و سر و كله زدن با او در بسياري از پروندههاي امنيت جهاني كار سادهاي نيست. ديدگاههاي اروپاييها در بسياري از حوزهها با ديدگاه رييسجمهور امريكا متفاوت است اما ميتوان گفت كه اين تفاوت در هيچ كجا به اندازه تفاوت بر سر پرونده ايران پررنگ نيست. به نظر ميرسد كه با توجه به رويكرد جديد ترامپ در قبال توافق هستهاي با ايران و اينكه شايد او تنها به راه مفري براي خروج از برجام فكر ميكند و نه اصلاحي براي باقي ماندن در آن احتمالا اتحادهاي فراآتلانتيك ميان اروپا و امريكا به چالش برخورد ميكند. كشورهايي اروپايي بايد براي به حداقل رساندن خطرهاي بازي كردن ترامپ با برجام، تعريف مشخصي از منافع استراتژيك خود ارايه دهند و به فكر عدم اشاعه تسليحاتي در سطح بينالمللي و برقراري و تثبيت ثبات در منطقه خاورميانه باشند. اختلاف و تضادي كه در حال حاضر ميان اروپا و امريكا ايجاد شده است از چندجنبه خطرناك است: ميتواند اهداف مدنظر اروپا براي كمك به نظام منع اشاعه تسليحات را تحتالشعاع قرار دهد و البته ميتواند ريسك مسابقه تسليحاتي در منطقه را نيز افزايش دهد و به تنش نظامي در چندقدمي اروپا منتهي شود. اروپاييها شايد در مساله فعاليتهاي منطقهاي ايران و تا حدودي هم در مساله آزمايشهاي موشكي اين كشور با واشنگتن هم عقيده باشند اما در شيوه برخورد با اين پروندهها با هم اختلاف نظر دارند.
آنها تاكنون بارها هشدار دادهاند كه خارج شدن از پرونده هستهاي ايران آنگونه كه ترامپ تهديده كرده و ميكند، فضاي مورد نياز براي گفتوگو با ايران در ساير حوزهها را از بين ميبرد. همزمان بسياري از اروپاييها در خفا به امريكا هشدار ميدهند كه دور نگاه داشتن ايران از صحنه بينالمللي منجر به افزايش جريانهاي تندرو در منطقه ميشود و اين آخرين چيزي است كه اروپا در اين روزهاي ملتهب منطقه به آن نياز دارد. در حال حاضر تنها رسالت اروپاييها اين نيست كه توافق هستهاي با ايران را حفظ كنند بلكه بايد راهكارهايي بيابند تا در صورت خروج امريكا از برجام، نهتنها رابطه موجود خود با ايران را حفظ كرده بلكه آن را تعميق نيز بخشند.
نماينده ويژه ترامپ در امور ايران
درخواست دونالد ترامپ از اروپاييها براي بازنگارش متن برجام در مدت 120 روز باقيمانده تا فرصت مجدد براي اعلام تمديد تعليق تحريمهاي هستهاي در رسانههاي متفاوت سوالبرانگيز شده است. نيويورك تايمز در اين باره مينويسد: ترامپ با اين اقدام چالشي ديپلماتيك براي خود دست و پا كرده است كه ميتواند براي كاركشتهترين دولتها در امر مذاكره نيز پيچيده باشد. حتي اگر در شرايطي كه چنين مذاكراتي سر هم بگيرد براي رييسجمهور امريكا كه دولتش را بر پايه استفاده از ژنرالهاي بازنشسته بنا نهاده و وزارت امور خارجهاش در تعطيلات دايم به سر ميبرد، پيشبرد چنين مذاكرات حساس و نفسگيري ساده نخواهد بود. البته كه اين مساله و فقدان توانمندي در مذاكره فقط هم به پرونده ايران مربوط نميشود و به عنوان نمونه در مساله كره شمالي نيز ناگهان سخن از مذاكره به ميان آمد اما نه ميان واشنگتن و پيونگ يانگ بلكه ميان دو كره. گفته ميشود كه ترامپ هم در مساله كره شمالي و هم در پرونده ايران از مشاورههاي كساني بهره ميبرد كه ملاحظههاي نظامي آنها بيشتر از دركهاي ديپلماتيكشان است. هرچند ترامپ در نتيجه تصميم روز جمعه خود از برجام خارج نشده است اما به اروپاييها چهار ماه فرصت داده تا مفاد توافق هستهاي را سفت و سختتر كنند در غير اينصورت امريكا از اين توافق خارج خواهد شد. برخي از ديپلماتهاي اروپايي ميگويند كه بازمذاكره برجام هرگز آغاز نخواهد شد. بهترين تضميني كه ترامپ ميتواند در اين حوزه دريافت كند وعده مذاكره جدا و جديد اروپا با ايران است كه البته اروپاييها ميگويند به چراغ سبز چين و روسيه و البته خود ايران نياز دارد. اين در حالي است كه نه ايران نشانهاي براي پذيرش اين مساله از خود نشان داده است و نه كاخ سفيد اين پيشنهاد را ميپذيرد. دنيس راس از مشاوران سابق باراك اوباما رييسجمهور پيشين ايالات متحده دراينباره ميگويد: اگر دولت ترامپ واقعا به دنبال آن است كه هزينه رفتارهاي ايران در داخل و خارج از اين كشور را افزايش دهد، به اروپاييها نياز دارد. اما ترامپ بايد بداند كه اگر اروپاييها احساس كنند تنها چيزي كه امريكا به دنبال آن است خروج از برجام است با وي همراهي نخواهند كرد. ژنرال مك مستر به عنوان مشاور امنيت ملي و جيم متيس به عنوان وزير دفاع هر دو سابقه حضور در عراق را داشتهاند و هر دو ادعا ميكنند كه ايرانيها مسبب كشته شدن سربازان امريكايي در عراق در چند سال پس از حمله واشنگتن به اين كشور هستند. در نتيجه ناگفته پيداست كه سياستهاي ايراني دولت ترامپ بهشدت تحت تاثير نگاه نظامي است. دنيس راس در بخشهاي ديگري از گفتوگو با نيويورك تايمز ادعا ميكند كه سياست واشنگتن در قبال ايران بايد مخلوطي از ابزارهاي متمركز و البته ديپلماسي باشد. برخي ميتوانند بگويند كه در سياستهاي اوباما در قبال ايران قوه قهريهاي كه وي به كار گرفته بود به چشم نيامد و اكنون در مورد ترامپ نيز ميتوان گفت كه نميتوان باور كرد كه راهكار ديپلماتيكي وجود دارد. به نظر ميرسد كه كاخ سفيد متوجه نقصهاي خود در امر مذاكرات ديپلماتيك است و در حال حاضر نيز به دنبال تعيين نماينده ويژهاي در امور ايران است تا بتواند با اروپاييها در مساله توافق هستهاي وارد مذاكره شود. البته مامور ويژه با مسووليت سنگيني روبه رو است. ترامپ ميگويد كه تاريخ انقضا درباره محدوديتهاي ايران در حوزه هستهاي نبايد وجود داشته باشد و اين در حالي است كه ايران از ابتدا برخي محدوديتهاي زماني بر فعاليتهاي هستهاي خود از جمله غنيسازي را پذيرفته است تا در نهايت برنامه هستهاي صلحآميز اين كشور به چشم جامعه جهاني غيرقانوني و مستحق تحريم نيايد. همزمان ترامپ درخواست كرده كه برنامههاي هستهاي و آزمايش موشكهاي بالستيك ايران بايد به هم مرتبط باشند. ايران پيش از اينها نيز به هر دو اين پيششرطها نه قاطع و محكمي گفته است.