• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4018 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۴ بهمن

گروه سوم

سيدعلي ميرفتاح

انقلاب اسلامي دوستاني دارد و دشمناني. بپرسيد دوستانش بيشترند يا دشمنانش؟ مي‌گويم دشمنانش. زيرا دشمن شدن دوست سهل‌تر است تا دوست شدن دشمن. دشمنان معمولا از مدار دشمني برنمي‌گردند. همه آنها كه از اول با انقلاب بد بودند كماكان بدند. چه داخلي و چه خارجي، در اين چهل ساله صف‌بندي‌ها عوض نشده، الا اينكه خيلي از اين‌طرف به آن‌طرف رفته‌اند؛ به هر دليلي، پيوندشان را بريده‌اند و آغاز خصومت كردند. در گردش جهان و در تقلب احوال خيلي‌ها از انقلاب ابراز پشيماني كردند و در زمره مخالفان درآمدند اما از هرچه مرور مي‌كنم كسي به خاطرم نمي‌آيد كه به اين طرف آمده باشد. در صدر اسلام خالدبن وليد يا مغير\‌بن شعبه يا حتي خود ابوسفيان -اگرچه به ريا و حيله- مسلمان شدند و دست از عناد برداشتند اما در انقلاب اسلامي اين اتفاق نيفتاد و هيچ كدام از اعوان و انصار شاه، انقلابي نشدند... انقلابي‌ها شاهي شدند اما شاهي‌ها نه. دشمن كه مي‌گويم الزاما اسلحه به دست‌ها را نمي‌گويم. دوست انقلاب كسي است كه براي انقلاب هزينه مي‌پردازد. زجر مي‌كشد، كشته مي‌دهد، زخم برمي‌دارد، گرفتار مي‌شود، خود را از خيلي‌ چيزها محروم مي‌كند و كماكان لباس دوستي را از تن به در نمي‌آورد. به كسي كه حاضر نيست براي انقلاب پا از روي مار بردارد و براي حفظ و تداوم آرمان‌هايش خودجوش و داوطلبانه كاري نمي‌كند، دوست نمي‌گوييم. دايره دوستي را نمي‌توان گل و گشاد گرفت و همه را در آن داخل كرد اما دايره دشمنان وسيع است و از خصم حربي تا مخالف‌خوان بي‌عمل را در برمي‌گيرد. لذا هركس از اين‌طرف ببرد، خواسته يا ناخواسته به آن طرف مي‌پيوندد اما هركس از آنان دل بكند به ما متصل نمي‌شود. تعبير دشمن بي‌آزار اينجا كاربرد دارد. دشمناني كه دست به اسلحه نمي‌برند اقدامي هم نمي‌كنند. نهايت حرفي مي‌زنند و موضعي مي‌گيرند؛ همين. پس يك دوست داريم و يك دشمن. دشمني كه متاسفانه نه تنها كم نمي‌شود، زياد هم مي‌شود... گروه سومي هم هستند. اينها از اصل انقلاب خبر ندارند. نه مي‌دانند شاه كه بوده و نه چيزي از تاريخ انقلاب را درك كرده‌اند. نه مي‌توان دوست به حساب‌شان آورد نه جزو دشمنانند. تكليف ما و انقلاب و ضدانقلاب با دوگروه اول معلوم است اما دربرابر اين گروه متاخر بيش از هرچيز گرفتار بي‌خبري هستيم. نه تنها فرزند شاه مخلوع و شبكه‌هاي معاند اين گروه را نمي‌شناسند بلكه ما هم نمي‌شناسيم و از كار و كردارشان سردرنمي‌آوريم. از سر خيرخواهي عرض مي‌كنم كه بزرگ‌ترين چالش جمهوري اسلامي مواجهه با همين گروه سوم است. تكليف ما با دو گروه اول معلوم است اما با گروه سوم در مقام لاادري هستيم. ما با گروهي طرفيم كه وقتي برف مي‌آيد، ماشينش را نگه مي‌دارد، وسط خيابان مي‌آيد، مي‌زند و مي‌رقصد. ما با دخترها و پسرهايي طرفيم كه بي‌آنكه اطلاعي از پهلوي‌ها داشته باشند از رضاشاه، ديكتاتورترين ديكتاتورها، تمجيد مي‌كنند، در عين حال هم رضاشاه را و هم سلطنت را مسخره مي‌كنند و به ريش‌شان مي‌خندند. ما با دسته‌اي طرفيم كه هيچ‌كس و هيچ چيزي را محترم نمي‌شمارد و هيچ مرزي براي شوخي ندارد. شوخي‌هاي اين دسته از جنس طنز و طيبت نيست بلكه از جنس نيست‌انگاري است؛ يك نيست‌انگاري منفعل تمام‌عيار كه هم جهان را و هم خويشتن را به هيچ مي‌گيرد و جز تمتع، چيز ديگري تمنا نمي‌كند. ما با مردماني روبه‌روييم كه دنبال بهانه‌اند براي خنديدن؛ نه خنديدن توام با فرح و نشاط بلكه خنديدني مازوخيستي كه هيچ‌كس و هيچ‌چيز را مصون ندارد. از روي اين دابسمش‌ها و كليپ‌هاي ميكس شده سرسري عبور نكنيد. دقت كنيد مي‌بينيد كه اينها وقت گذاشته‌اند زحمت بسيار كشيده‌اند هزاران فريم را با دقت و حوصله كنار هم چيده‌اند تا دمي- صرفا دمي- بخندند و بعد هم دور بيندازند و بروند سراغ سوژه بعدي. اشتباه نكنيد. قصه اين گروه نسلي و طبقاتي نيست. حتي اگر اكثر افراد اين گروه جوان باشند –كه هستند- و جزو طبقه متوسط رو به پايين باشند –كه هستند- باز هم نمي‌توان آنها را به نسل و طبقه مرتبط كرد. هم تمناي‌شان فراتر از سن و سال است و هم هويت‌شان بيرون از طبقه معني مي‌يابد: هويت بي‌هويتي و تمناي بي‌تمنايي... اين گروه نه اهل مصالحه است و نه اهل جنگ. دعوا را به جنگ و شوخي را به صلح ترجيح مي‌دهد و بقيه را با خود پايين مي‌كشد و خوار و خفيف مي‌كند. در واقع چيزي كه مشكل و مساله است همين است كه ما نمي‌دانيم با اينها چطور برخورد كنيم. نه دوستند كه در زمره دوستان قرار بگيرند و نه دشمنند كه بشود با آنها دشمني كرد. دقيقا اينجا همان‌جايي است كه سيگنال‌هاي دوستي و دشمني از كار مي‌افتند و ارتباط را قطع مي‌كنند. چيزي كه به عنوان روزنامه‌نگار مي‌بينم كمي هراس‌آور است. اين گروه در حال تكثير و قدرت گرفتن‌ است و دارد به رسانه‌ها سيطره پيدا  مي‌كند.
خوب دقت كنيد، مي‌بينيد كه سايه اين گروه سوم بر سر دنياي مجازي سنگين‌تر از سايه آن دو گروه اول است... يك چيز ديگر هم هست. اينها با هركه دربيفتند حتي اگر پشت به خاك بدهند، حريف را نيز خاك‌آلود مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون