• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4028 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۶ بهمن

آبي كاشي‌هاي سفالگر در آبي نگاه‌هاي گردشگر

داوود شهيدي

ارتباط عميق گردشگر انديشمند، پرسشگر و جست‌وجوگر فرهنگ و داراي حداقل شناخت طراحي فضاي زيست با معماري، باغ‌ها و طبيعت ايراني و بافت شهرها و ساختمان‌هاي تاريخي، مي‌تواند و بايد كه موضوع بررسي دقيق قرار گيرد. زيرا جدا از يك ارتباط نيرومند بين انديشه و فرهنگ ايراني و آنچه دهكده جهاني ناميده مي‌شود، جنبه‌هاي اقتصادي نيرومند نيز دارد.

گردشگري درست فهميده و برنامه‌ريزي‌شده، ايران را مي‌شناساند و فرهنگ و فلسفه‌اش را تعريف مي‌كند و تبادل خرد، بين ما و ديگران در عرصه‌اي سنجيده‌تر مطرح مي‌شود. گردشگر را نبايد در شكل فردي با عينك دودي، كلاه كپي، پيپ و دوربين و لباس نامناسب ديد كه در ميان سوغاتي‌ها و تعارفات و انگليسي‌هاي شكسته، سرگردان است. درك و شناخت كامل معماري ايراني و ارتباط آنچه از نظر ذهني و حكمت فراگير، چه از نظر ارتباطات صوري و نوع استفاده بهينه، از فضاهاي معماري و شهري اصيل و هنرهاي ايران و در مجموعه فرهنگ ايران به گردشگر غربي، در درجه اول، براي خود دانش‌پژوهان معماري ايران و مديران شهري آن، يك فريضه است.

ارتباط معماري با هنر و اين‌بار هنر سفال

من با دانش اندك خويش اميدوارم در اين زمينه، قدمي بردارم.

ornament و ornamental در ذهن غربي كه آن را تحت عنوان تزيين و نقش و نگار مي‌پذيرد، كه اغلب حاكي از چيزي زيادي، غيراصولي و كم‌اهميت و بي‌اعتبار است.

معماري غرب هرگز در ‌نفس خويش مفهوم تزيين را به‌راستي درنيافته است. مدرنيته بحق با آن برخورد مي‌كند. لكوربوزيه از انديشه دكوراتيو، بيزار است و ميس وندرو جمله مشهوري دارد كه «كم، زيادي است.»

چرا مي‌گويم مدرنيته بحق مفهوم تزيين در فرهنگ غرب را زير سوال مي‌برد، زيرا، تزيين، اضافي و باسمه‌اي است و احساس دلگير پوشاندن ديوار است با كاغذ ديواري كه سرشار از عنصر اضافه، بي‌خود، بي‌فايده، ازنظر بصري، بي‌روح، شلوغ و سردرگم است.

در فرهنگ معماري غرب، تزيين در طبيعت ساختمان نيست يا نقاشي كردن است كه طبيعت را چه در قالب انساني و غيره، بازسازي مي‌كند. چون تابلويي كه هرچند يك شاهكار خلاقه است ولي با ديوار يكي نمي‌شود و مي‌شود به‌راحتي آن را از ديوار جدا كرد يا جدا ديد.

درهرحال به آن نمي‌شود گفت ساختمند است!

(!To be Constructed) يا مجسمه است انساني كه تنها فضاي معماري را پر مي‌كند و در تفرعن بورژوازي، منعكس در استايل‌ها كه معروفش آرت دكو، است، خصلت ارگانيك فرم معماري تضييع مي‌شود.

خصلت طبيعي ساختمندي مصالح را كه در عرياني خويش، بيان مستقيم و واضح را از فرم معماري ارايه مي‌دهند، مخدوش مي‌سازد.

چون خود شيوه ساخت است كه زيبايي را عريان مي‌سازد و نه تزيين اضافي كه صداقت فرم را به طرز غيرخلاق و دروغين، از او مي‌گيرد.

پس اگر بشود معماري را از تزيين زدود. يا نمود مستقيم ساختمندي را مطرح كرد. بايد گفت كه نفس فرم خالص توسط شيوه ساخت حقيقي خود بيان مي‌شود و نه فقط زيباشناختي يا استاتيك بلكه خلوص ذهني يا اتيك، كه شعار واقعي انديشه مدرن است.

درهرحال مدرنيته، تزيين را آرايشي دروغين مي‌نامد و در شعار مشهور تزيين را بسازيد!

(Construct The Ornament)

نه اينكه، ساخت را تزيين كنيد!

(Ornament The Construct) اما! در سوي ديگر افق، آن‌سوي درياها يا اينجاي ما: طراحي معماري به عميق‌ترين مفهوم خود در زمينه زيبايي بصري، آن نقش و نگار سفالين است كه شكل‌هاي پرحجم يا ساده معماري ايراني را پوشش مي‌دهد. تزيين در معماري ايراني، پارچه‌اي با وصله‌هاي ناجور نيست كه از روي فريبندگي بنا را پوشانده است.

حال، نكته‌اي ديگر از مقامي و موقعي ديگر

حركت تاريخ، در جست‌وجوي زبان نو در هنر پس از عصر نوزايي در غرب، چه گيرهاي ذهني را درمي‌نوردد و چه گره‌هايي را در فلسفه هنر، مي‌سنجد و مي‌آزمايد؟

حال، ذهن من روي يك موضوع ديگر متمركز مي‌شود؛ طراحي و تعريف سطح! عرصه رنسانس را به عنوان يك حركت تاريخي كه علم كلام مسيحي به قول
تي. اس.اليوت، با دردي جانكاه، جان داد و خردگرايي در انديشه را چنان كه همه مي‌دانيم، پي ريخت. در عرصه ديد بصري پرسپكتيو را مطرح كرد، كه نه‌تنها پيدايش عمق و توان طرح و نقش آن، بر اساس قواعد و اصول هندسه اقليدسي بود، بلكه پايه‌اي براي انديشه‌اي جديد در هنر بصري شد و معماري، كه در طرح محوطه ورساي، ميدان كاپيتول به عنوان مثال‌هاي فضاي معماري شهري در چشم‌اندازهاي لئوناردو و ديگرانِ نامي كلاسي سيسم، در هنر نقاشي مطرح شد و همراه بود با حركات انساني انگار مبهوت ابدي و توان مهارت در بازسازي طبيعت، چه انساني و چه منظره و مرايا، آن‌طور كه مي‌نمايند.

پيدايش يك بعد سوم عقلايي ولي نامريي و فرضي، در عرصه دوبعدي حقيقي نقش (طول و عرض)، همراه، باكمال مطلق‌گرايي انديشه فئودال كه انگار اگر لبخندي يا نوازشي، ولي كه انگار هميشه، چنين نموده و چنين نيز خواهد نمود يا انجماد حالات انساني در قالب‌هاي ابدي ساخته ذهن! اكنون، بار ديگر در آغاز شكل‌گيري انديشه نو هنر تجسمي كه ريشه‌هاي مدرنيسم را پي مي‌ريزد كه يكي از رگه‌هاي اساسي‌اش جنبش هنر و صنعت انگلستان، ويليام موريس و ديگري انديشه‌هاي پل سزان در طرح تركيب‌بندي كوبيسم است.

حال، معضل اين است كه ديد ويژوال، چگونه از اين پرسپكتيو عمق‌دهنده به صفحه و سطح و به خود ساخت آنها، بگريزد و خود صفحه و سطح را چگونه حقيقتا خلق كند كه بتواند با تركيب كنستراكتيويستي اين سطوح - كه اين سطوح ديگر اسير حجم يك جعبه box نباشند و بتوانند به حجم، تحرك دهند - تا حجم معماري از طريق طرح بعد چهارم يعني زمان يا انديشه نسبيت انيشتاين، بار ديگر از نو، درك شود و حجم از طريق تركيب پوياي سطوح، تحرك پذيرد.

ديد ايستاي پرسپكتيو، به ديد پوياي نو و مجرد هنرمند مدرن بپيوندد و در آن بياغازد و شكل دوباره گيرد. سوال اين است: چگونه صفحه را دوباره خلق كنيم و يك صفحه كه بر آن قرار‌ گيريم!

تزيين در شكل طبيعت‌گرا در هنر غرب نمي‌تواند، يك قالي را آن‌طور بسازد كه بتواني در كمال آرامش بر آن بنشيني، چنان كه بر قالي ايراني مي‌نشيني و اروپا، جنبش هنر و صنايع‌دستي، در خلق مسطح، درمانده است و قالي ايراني Persian carpet بخش تعيين‌كننده از تاريخ تفكر بصري غرب مي‌شود.

زيرا قالي ايراني يك مسطح است!

نقش و نگار انتزاعي و تركيب‌بندي هندسي نقش و نگار در تزيين قالي، صفحه يا سطح را مي‌سازد و ساختمند مي‌كند، يعني آنچه غرب در زمينه ابقاي طبيعت‌گرايي خود در موتيف تزييني، قادر به انجام آن نيست.

حاشيه، متن و نقش گرد بيضوي ميانه چگونه مي‌تواند در بافت كلي و منسجم يك سطح عمل كند و چرا بدين‌گونه است. چرا بدين‌گونه نقش انتزاعي و هندسي تنها در سطح و مسطح، معني و مفهوم واقعي خود را آشكار مي‌سازد.

چه چيز است و چرا است كه سطح و يك مسطح است؟!

در آنچه در معماري ايران، درون بنا است. همه‌چيز هندسه، مجرد و فلسفه ناب و عارفانه است و معمارانه است. نه روايت يا كلمات نقاشي شده – چنان كه در ساختمان تاريخي غرب- بلكه خود خط و خود كلام خداوند يا آيات قرآن مجيد را مستقيما به نمايش مي‌گذارد و
«فضا- درون» را با آن مي‌سازد.

اگر خط، يك عنصر تزييني و مكمل معماري در مساجد ايراني است. روح ساختمان را خداوند وحدت‌بخش، تسخير كرده است.

براي سرمستي از درك فضاي ايراني، بايد نگاهي بي‌شتاب داشت.

معمار و طراح طنز سياه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون