توسعه بدون زنان محقق نميشود
سينا قنبرپور
«توسعه» مفهومي وسيع دارد و آنچه از آن برداشت ميشود اين است كه براي تحقق توسعه نياز به حضور موثر همه اركان جامعه و همه افراد آن داريم. نميتوان به توسعه رسيد در حالي كه فقط مردان جامعه سياستگذاري و تصميمگيري ميكنند. مدرن شدن جامعه شايد با تكنولوژي و ورود آن ظواهر جامعه را تغيير دهد و نمايي متفاوت از قبل ارايه كند اما نميتوان به مفهوم امر مدرن دست يافت در حالي كه نيمي از جمعيت يك جامعه به طور مستمر مشغول آزمون و خطا و كسب تجربه هستند و نيمي ديگر نه.
به راستي چگونه ميتوان به «توسعه» دست يافت در حالي كه در حل مسائل كشور فقط از يك نوع نگاه برخاسته از جامعه مردان بهره برده ميشود.
براي ملموس شدن اين پرسش كه چگونه ميتوان فقط با يك نوع نگاه و يك شيوه مديريت به توسعه دست يافت بهترين نمونه نگاهي به وضعيت آب و مديريت منابع آن در كشور است.
ايران در اعصار مختلف چه در مرزهاي كنوني و چه در سلسلههاي پيشين جغرافيايي خشك و بياباني داشته است. در تمام اين اعصار مردم ايران توانسته بودند به خوبي از پس موقعيت خشكسالي و محدوديت آب برآيند. حتي وقتي به دورههاي پيش از تاريخ اين سرزمين نگاه ميكنيم و درميان اسطورهها جستوجو ميكنيم به «آناهيتا» برميخوريم كه الهه نگهبان آب بوده است.
اما رفتهرفته و پس از پيروزي انقلاب مشروطه وقتي ساز و كارهاي مدرن اداره كشور مطرح ميشود و دولت به مفهوم مدرن آن جاي دربار را ميگيرد شاهد تشكيل وزارتخانه آب و برق و سپس وزارتخانه نيرو در ابتداي دهه ۴۰ هستيم. از اينجا به بعد برنامهريزي، سياستگذاري و مديريت منابع آب در ايران توسط دولت انجام ميشود. حالا قريب به ۵۴ سال است كه متولي آب وزارتخانهاي است كه عموما مردان تصميمگير آن بودهاند. در تمام ۵۴ سال گذشته وزير نيرو مرد بوده است، در تمام ۵۴ سال گذشته معاون آب وزارت نيرو و ساير مديران تصميمساز و تصميمگير اين نهاد دولتي مرد بودهاند. در حال حاضر نيز تنها ۱۴ زن در ستاد وزارت نيرو در سطح مدير ارشد هستند. اين وضعيت به معناي آن است كه تمام تصميماتي كه در طول اين ۵۴ سال اتخاذ شده از نگاه مردان و از جهانبيني آنان برآمده است. حال با نگاهي به اين ۵۴ سال آيا وضعيت آب كشور شرايط متعادلي دارد؟
اگر نگوييم اينك با بحران آب مواجهيم با بروز تغييرات اقليمي، گرمشدن زمين و خشكساليهاي پي در پي با وضعيت وخيمي در مديريت منابع آب مواجهيم. فقط كافي است از نظر بگذرانيد كه چه تعداد از تالابهاي كشورمان خشك شده است، از تالاب هامون و گاوخوني يا پريشان بگذريم وضعيت درياچه اروميه خود گوياي شيوه مديريت منابع آب در كشورمان است.
مناقشه بر سر طرحهاي كلاني چون سدسازي و انتقال آب حوضه به حوضه نيز جاي خود دارد. آيا ميتوان از همه اين تصميمات و كارنامه ۵۴ساله وزارت نيرو دفاع كرد؟
به نظر ميرسد اگر در همين وزارتخانه در سطوح عالي تصميمسازي و تصميمگيري زنان هم حضور ميداشتند شرايط به شكل كنوني وخيم نبود.
بحث و پيگيري ارتقاي وضعيت زنان در سطوح عالي مديريت يك رفتار لوكس يا ژست روشنفكرانه نيست. جامعه ايران نميتواند بدون حضور موثر زنان و نهفقط به عنوان رايدهندگان، پيشرفتي را شاهد باشد مگر آنكه هم مردان و هم زنان با هم توسعهيافته و پيشرفت كنند.
اگر قرار باشد زنان به دانشگاه بروند و تحصيل كنند ولي بهموقع اشتغال يا انتصاب به مشاغل مديريتي در اولويت پس از مردان قرار بگيرند ولي به هنگام انتخابات انتظار از آنان اين باشد كه شور انتخاباتي به پا كنند بديهي است كه باز هم توسعه محقق نشده است. عدم توسعهيافتگي آثار و عواقب مختلفي دارد. اعتراض و كژرفتاري و بسياري مشكلات و آسيبهاي اجتماعي ديگر كه نميتوان همه آنها را زير برچسبهاي برخاسته از نگاه مردانه پنهان كرد. مساله زنان را بايد به درستي حل كرد و به آن پاسخ داد.