• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4041 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۳ اسفند

نقد رالز بر فايده‌گرايي (به بهانه دوم اسفند زادروز جان رالز)

عدالت همچون انصاف

شيرزاد پِيك حِرفه

از نظر رالز، پايبندي فايده‌گرايان به حقوق افراد كاملا وابسته به شرايط اجتماعي است. از نظر فايده‌گرايان، اگر با شرايطي روبرو شويم كه بيشينه‌سازي خير عمومي در كل جامعه، مشروط به پايمال‌‌كردن حقوق فرد يا گروهي باشد، بنا بر اصل «بيشينه‌سازي خير»، نه‌ تنها مجاز به انجام چنين كاري هستيم، بلكه انجام اين كار وظيفه اخلاقي ما است. جمله زير از جان استوارت ميل، به‌خوبي نشان مي‌دهد كه فايده‌گرايي و اصل «بيشينه‌سازي خير» چگونه مي‌توانند به تضييع حقوق بشر و حريم خصوصي، خودآييني و آزادي‌هاي افراد بينجامند: «اين يك وظيفه است كه غذا يا داروي لازم را بدزديم يا به‌زور به دست آوريم، يا پزشكي را وقتي تنها عنصرِ كار‌آمدِ درمان است، برباييم و وادارش كنيم كه وظيفه خود را انجام دهد (Mill, 2001/1863: 61) . رالز، با اشاره به اين جمله ميل، به تقابل و تضاد آن با حقوق و آزادي‌هاي افراد اشاره مي‌كند: «بنابراين، اساسا [بنا بر اصل بيشينه‌سازي خير در فايده‌گرايي] حظ بيشتر يك عده بر حظ كمتر ديگران مي‌چربد و مهم‌تر آنكه مي‌توان آزادي يك عده كوچك را قرباني خير بيشتر افراد بيشتري كرد» (Rawls, 1971: 26). از نظر رالز، فايده‌گرايي مستلزم آن است كه عده‌اي، براي عده‌اي ديگر، از چشم‌اندازهاي بزرگ‌تر، در زندگي خود چشم بپوشند و در چنين شرايطي، حقوق و آزادي‌هاي اساسي آدميان پايمال مي‌شوند. رالز بر اين باور است كه طرفداران فايده‌گرايي تنها دلبسته بيشينه‌سازي خير در جامعه هستند و در نتيجه براي‌شان فرقي نمي‌كند اين خير چگونه و به چه نسبتي ميان افراد توزيع شود. بنابراين از نظر رالز، فايده‌گرايي به‌شدت از پتانسيل تضييع حقوق بشر و حريم خصوصي، خودآييني و آزادي‌هاي اساسي افراد برخوردار است.

رالز آنقدر فايده‌گرايي را براي حقوق و آزادي‌هاي فردي خطرناك مي‌دانست كه مهم‌ترين كتابش، نظريه‌اي درباره عدالت را به ارايه نظريه جايگزيني براي آن‌ اختصاص داد: «هدف من ارايه نظريه‌اي درباره عدالت است كه بتواند جايگزيني براي تفكر فايده‌گرا، در كل، و نيز همه گونه‌هاي مختلف آن باشد» (ibid: 22). شارحان رالز نيز پس از او به‌خوبي بر اين نكته تاكيد كردند و دغدغه رالز را درباره خطرخيز بودن فايده‌گرايي جدي گرفتند:

رالز هر نظريه‌اي كه يك خير خاص را بر صدر مي‌نشاند و قدر مي‌نهد نامعقول و در برابر آزادي‌هاي فردي مي‌داند، زيرا چنين نظريه‌اي اساسا آدمي را از ارضاي علايق و سلايق شخصي‌اش محروم مي‌كند و بدون درنظرگرفتن علايق و سلايق شخصي فرد، پيشاپيش، برايش نسخه مي‌پيچد و يك خير خاص را به او معرفي مي‌كند و از او مي‌خواهد تمام هم و غمش را به بيشينه‌سازي آن خير معطوف كند (Maffettone, 2010: 35) .

فايده‌گرايان معاصر در برابر اين نقدها دو موضع مختلف اتخاذ كرده‌اند. گروهي، مانند پيتر سينگر (Singer, 2007/1972)، شِلي كيگن (Kagan, 1989) و پيتر آنگر (Unger, 1996)، كماكان از اصل «بيشينه‌سازي» خير دفاع مي‌كنند. اين گروه بر اين باورند كه سقف داوري‌هاي جاافتاده اخلاقي ما در بسياري از موارد، از جمله در مواردي كه با اصل «بيشينه‌سازي» خير ناسازگارند، بر ستون متزلزل و غيرقابل‌دفاعي بنا نهاده شده است و در اين كارزار بايد دست‌به‌كارِ تغيير داوري‌هاي جاافتاده اخلاقي شد؛ نه اصل «بيشينه‌سازي خير».

گروهي نيز مي‌كوشند با ترفندهايي تفسير مدرن و معتدل‌تري از فايده‌گرايي ارايه كنند تا بتوانند آن را از گزند نقدهاي مطرح‌شده عليه آن برهانند. اين گروه از فيلسوفان مي‌كوشند با استدلال‌هاي فايده‌گرايانه‌اي مانند «اگر فاعل‌ها به علايق و سلايق شخصي [و] اهداف و ديدگاه‌هاي خود اولويت دهند، سامان امور، كلا، به‌سامان‌تر خواهد شد» (Mulgan, 2006: 144) و «آدميان، از لحاظ ‌رواني، در برابر هرگونه الزام بسيار قوي براي كمك به ناآشنايان مقاومت مي‌كنند» (ibid: 160) قرائتي اعتدال‌گرايانه از فايده‌گرايي ارايه دهند.

رالز، نشان مي‌دهد خيرخواهي فايده‌گرايانه كه مبتني بر اصل «بيشينه‌سازي خير» است، دست‌كم آنگونه كه به‌وسيله فايده‌گرايان نخستين، مانند بنتم، ميل و سيجويك مطرح شده است، مي‌تواند بسيار خطرناك و خسارت‌خيز باشد. بنابراين، مخاطب رالز با سه گزينه روبرو خواهد بود: 1. عطاي اصل «بيشينه‌سازي خير» را به لقاي آن ببخشد و سراغ اصل (يا اصول) و قاعده (يا قواعد) ديگري در اخلاق هنجاري برود؛ 2. كماكان بر اين اصل پافشاري كند و اشكال كار را در داوري‌هاي جاافتاده اخلاقي ما بداند (نه در اين اصل)؛ و 3. با دستكاري در اين اصل و/يا افزودن اصل (يا اصول) ديگري، آن را از گزند نقدهاي مطرح‌شده عليه آن برهاند. پيش‌تر در چند مقاله و كتاب مرزهاي اخلاق، ( نشر ني)، كوشيده‌ام نادرستي گزينه دوم را نشان دهم. براي ارزيابي ميزان كاميابي و كارايي گزينه سوم مي‌توان به بخش «خير» و «بيشينه‌سازي» از نظر فايده‌گرايان مدرن در كتاب فايده‌گرايي (نشر نگاه معاصر) مراجعه كرد.

عضو هيات علمي گروه فلسفه دانشگاه بين‌المللي امام خميني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون