گزارش «اعتماد» از نامهنگاريهاي رسول خادم و مهدي تاج
دو نامه مهم و سكوت وزارت ورزش
گروه ورزش
دو نامه در يك روز. اولي با امضاي رسول خادم درباره رقابت با ورزشكاران رژيم صهيونيستي كه رييس فدراسيون كشتي با ابراز تعجب از برخي اظهارنظرهاي مقامات سياسي و نظامي درباره ماجراي كشتي نوشت: «يا واقعا متوجه موضوع نميشوند يا خود را به ندانستن ميزنند.» دومي هم با امضاي مهدي تاج درباره حقپخش تلويزيوني كه رييس فدراسيون فوتبال براي اولينبار بهصورت صريح براي وزير ورزش نوشت: «مديران باشگاههاي كشور به اين نتيجه رسيدهاند چنانچه تا تاريخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ در خصوص حق پخش تلويزيوني از سوي مسوولان محترم صدا و سيما تعيين تكليف قطعي، اقدام عملي و تبادل قرارداد جهت سال آتي صورت نگيرد، ناگزير به منظور جلوگيري از تعطيلي باشگاهها و تضييع بيشتر حقوق فوتبال، ديگر گزينههاي پخش اعم از تلويزيوني و اينترنتي در دستور كار قرار بگيرد.» هر دو نامه در انتظار پاسخ. هر دو رييس فدراسيون بلاتكليف. هر دو فدراسيون بهدنبال منافعملي.
نامه مهم خادم
بيانيه دوم رسول خادم، مهمتر از بيانيه ابتدايي است. رييس فدراسيون كشتي نوشت: «در اين چند روز، در مواجهه با برخي اظهارنظرهاي مقامات محترم وابسته به نهادهاي سياسي و بعضا نظامي درباره صحبتهاي اعلام شده از سوي بنده، درباره رقابت ورزشكاران ايراني با نمايندگان رژيم صهيونيستي، بسيار متعجب شدم. اين عزيزان يا واقعا متوجه موضوع نميشوند يا خود را به ندانستن ميزنند. بنده هيچ مرجعيت و مسووليتي در قبال اينكه ورزشكاران ايراني با چه كشوري مسابقه بدهند يا ندهند، نداشته و ندارم... اينگونه موضوعات مراجع خود را دارد. تمام سخن من به عزيزاني كه نام «رژيم صهيونيستي» آنها را به ياد خط قرمز نظام سياسي مياندازد اين است كه، اگر به آنچه ميگوييد به عنوان يك اصل در مواضع نظام سياسي كشور اعتقاد داريد، به شهيد مصطفي چمران و سردار قاسم سليماني تاسي نماييد، سلاح برداريد و پيشاپيش ورزشكاران مليپوش حركت كنيد. نه اينكه قهرمانان ملي را سپر بلاي خود قرار دهيد.» او در ادامه درخصوص موضوع مهم در ورزش ايران نوشت: «شما ميتوانيد رسما و با صداي بلند مواضع نظام سياسي ايران را در ارتباط با عدم انجام مسابقه با حريفان رژيم صهيونيستي به كميته بينالمللي المپيك اعلام كنيد و در اين مسير از توان ديپلماتيك خود نيز استفاده نماييد. مطمئنا اگر به اهميت كسب افتخارات ملي از سوي قهرمانان ملي كشور، اعتقاد داشته باشيد، ميتوانيد كميته بينالمللي المپيك را در تعاملات ديپلماتيك خود از فضاي يكطرفه امروز كه متاثر از لابي امريكا و رژيم اشغالگر قدس عليه اين سياست ايران است، به تعادلي مناسبتر برسانيد، تا ضمن حفظ خط قرمز مورد نظرتان، قهرمانان مليمان نيز بتوانند از هجمه محروميتهاي سنگين و تعليقها در امان باشند يا شايد به راهكارهاي جديد ديگري نيز برسيد.» رسول خادم همچنين پيشنهادي را براي مديران عالي درنظر گرفت: «لازمه ايجاد اين فضاي متعادل براي تيمهاي ورزشي ما در كميته بينالمللي المپيك اين است كه دستگاه ديپلماسي جلو حركت كند و قهرمانان ملي در سايه حمايت دستگاه ديپلماسي و در هماهنگي كامل با آنها پشتسر. حال ما قهرمان ملي را منفعلانه و مظلومانه جلو ميفرستيم، بدون هيچ حمايت ديپلماتيكي. بعد مجبور ميشويم برخلاف ادعايمان از ورزشكار بخواهيم پيش از مواجهه با رژيم صهيونيستي، ببازد يا مريض شود. آيا اين مساله از موضوع برجام پيچيدهتر است؟ آيا مساله هستهاي را كارشناسان امور هستهاي ما دنبال كردند؟ يا قدرترين تيمهاي ديپلماسيمان؟» رييس فدراسيون كشتي در بخش ديگري از بيانيهاش به ارزيابي كرسيهاي بينالمللي ورزش پرداخت: «درحالحاضر مناسبات سياسي حاكم بر كميته بينالمللي المپيك فرق كرده و قدرت سياسي غالب بر اين نهاد بينالمللي، امريكايي- رژيم اشغالگر قدس است، به همين دليل محروميتها و جرايم سنگين شده و عملا كميته بينالمللي المپيك افتاده دنبال ايران، ديگر بازي زودتر بباز يا مريض شو جواب نميدهد. هرچه سريعتر شوراي امنيت ملي بايد دستگاه ديپلماسي را مسوول پيگيري موضوع مواضع نظام سياسي ايران در كميته بينالمللي كند. دستگاه ديپلماسي هم بايد با تشكيل تيمهاي مجرب هم از مواضع سياسي ايران در ورزش دفاع كند و هم با تعاملات خود فشارهاي سياسي طرف مقابل را تعديل كند بهگونهاي كه قهرمان ملي كمترين آسيب را متحمل شود. بديهي است تيم ديپلماسي به هر نتيجهاي برسد قهرمانان ملي همان را اجرا خواهند كرد.» پايانبخش نامه اما اينگونه بود: «شما با بيتفاوتي و عدم حمايت از قهرمانان ملي اين ملت، هدفي را دنبال ميكنيد كه دشمنان سرزمين ما خواستار آن هستند.»
نامه تاج به وزير ورزش
رييس فدراسيون فوتبال پيرو جلسه مشترك با مديران عامل باشگاهها به وزير ورزش و جوانان نامه نوشت. در متن نامه رييس فدراسيون فوتبال آمده است: «احتراما پيرو مذاكره حضوري به استحضار ميرساند نظر به اينكه با وجود مصوبه روشن مجلس شوراي اسلامي، مسوولان محترم صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران هيچ گونه اقدام عملي جهت تاديه حق پخش تلويزيوني مسابقات فوتبال كه جزو حقوق مسلم و بينالمللي اين رشته ورزشي است، صورت ندادند و به نظر نميرسد كه هيچ گونه عزم و اراده جدي نيز در اين خصوص وجود داشته باشد.» تاج افزود: «پيرو ارسال صورتجلسه قبلي، مديران باشگاههاي كشور به اين نتيجه رسيدهاند چنانچه تا تاريخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۶ در خصوص حق پخش تلويزيوني از سوي مسوولان محترم صدا و سيما تعيين تكليف قطعي، اقدام عملي و تبادل قرارداد جهت سال آتي صورت نگيرد، ناگزير به منظور جلوگيري از تعطيلي باشگاهها و تضييع بيشتر حقوق فوتبال، ديگر گزينههاي پخش اعم از تلويزيوني و اينترنتي در دستور كار قرار بگيرد. بديهي است پخش مسابقات تيمهاي ملي فوتبال جمهوري اسلامي ايران اعم از رسمي و دوستانه نيز مستثني از تصميم فوق نخواهد بود. بنابراين تقاضا ميشود ضمن موافقت و همراهي دستور فرماييد مراتب به صدا و سيما كه به عنوان رسانه ملي قطعا در اولويت انعقاد قرارداد است، اعلام گردد.»
سكوت وزارت ورزش
توپ حالا در زمين وزارت ورزش است. دو نامه نوشته شده است و مهمترين واكنش آقاي وزير، سكوت بود. چالشهاي ورزش آرام آرام نمايان ميشود و همه اين شرايط در روزهايي است كه جامجهاني و بازيهاي آسيايي نزديك است. مسعود سلطانيفر و كابينه ورزش بايد هرچه زودتر تكليف اين چالشها را روشن كنند. دوران سكوت و گذر از چالشها گذشته است.