آنوقتها همه برايش كف ميزدند
ناصر قوامي
پيش از اينكه سعيد مرتضوي به سمت دادستاني تهران منصوب شود كيفرخواست انتظامي ايشان را كه نزديك به 50 صفحه بود براي اغلب نمايندگان ارسال كردند. فكر ميكنم دوره دوم مجلس ششم يعني سال 80 بود. اين كيفرخواست بندهاي مختلفي داشت كه ميتوان گفت بر اساس آن بندها بايد آقاي مرتضوي از سمت خود تعليق يا حتي مشمول حكم انفصال از خدمت ميشد. البته اين اتفاق كه نيفتاد.
ماجرايي كه از او به خاطر دارم و به نوعي در مورد آن با او مواجههاي داشتم ماجراي قانون تاميني و تربيتي بود. قاضي مرتضوي در آن زمان با استناد به اين قانون خيلي از مطبوعات را تعطيل كرد. همان زمان موضوع توقيف مطبوعات از سوي قاضي مرتضوي با استناد به اين قانون سر و صداي زيادي هم به راه انداخت.
مجلسدر مواجهه با اين اتفاق استفساريهاي طراحي و ارايه كرد با اين مضمون كه اقدامات تاميني و تربيتي شامل مطبوعات و رسانهها نميشود و قانون مطبوعات و رسانهها، قوانين خاص و مختص به آنهاست. مجلس اين استفساريه را تصويب كرد. استفساريه به شوراي نگهبان فرستاده شد. شوراي نگهبان استفساريه را رد كرد. از همين رو به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع دادهشد.
زماني كه استفساريه به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارجاع داده شد از من به عنوان رييس كميسيون حقوقي و قضايي مجلس وقت دعوت كردند تا حضور يافته، نظراتم را در اين مورد مطرح كنم و از اين مصوبه مجلس
دفاع كنم.
همان زمان من تاكيد كردم كه قانون اقدامات تاميني و تربيتي مربوط به معتادان ولگرد، سارقان، قمارخانهها و... اين موارد است و هيچ ارتباطي با قانون مطبوعات ندارد چرا كه قانون مربوط به مطبوعات و رسانهها قوانين خاصي است و به هيچوجه نميشود با استناد به اينگونه قوانين، مطبوعات را تعطيل كرد. با اين حال همه براي آقاي سعيد مرتضوي كف ميزدند كه عجب كشفي كرده است و عجب اقدامي كرده كه به وسيله قانون تاميني و تربيتي، روزنامهها را تعطيل كرده است.
رييس كميسيون قضايي مجلس ششم