شماها اين كاره نيستيد
سيدجواد موسوي
تلويزيون در همين يكي دو هفته آغازين سال ۹۷ به همگان اثبات كرد صلاحيت مقابله با چيزي كه دعوي آن را دارد ـ يعني تهاجم فرهنگي ـ به هيچوجه ندارد. اگر بپذيريم كه تهاجم فرهنگي امري حقيقي است يعني طرف مقابل با ابزار فرهنگ به سراغ ما آمده و معقول ومنطقي آن است كه ما نيز با همان ابزار به مقابله برخيزيم. قبول. اما بضاعت ما براي مقابله فرهنگي همين چيزهاست كه تلويزيون دارد نشان ميدهد؟ سال ۷۳، سال تحويل را با صداي شجريان در شبكه يك سيما آغاز كرديم اما امسال كساني به عنوان خواننده روي صفحه تلويزيون ظاهر شدند كه از ابتداييترين چيزها براي اثبات هنرمند بودنشان محروم بودند و همين بزرگواران را مقايسه بفرماييد با همكارانشان در شبكههاي آن سوي آب. حقيقتا وجه تمايز اين عزيزان با آن عزيزان چيست؟ جز اينكه آنها اغلب كراوات دارند و بيحجاب ظاهر ميشوند و ميتوانند به راحتي حركات موزون انجام دهند، چه تفاوت ديگري بين سيماي ما و آنها وجود دارد؟ اگر منظور و مراد ما از فرهنگ و مقابله با تهاجم و شبيخون و ناتوي فرهنگي همين تفاوتهاي ظاهري است كه الحمدلله سالهاست حاصل شده و ديگر ملالي نيست جز دوري شما اما اگر قرار است با عنوان ترويج ارزشها شجريان و ناظري را حذف كنيم و به جايش ابراهيم تاتليس پخش كنيم يا مدام از حجاب برتر سخن بگوييم اما با زرنگ بازي، دختر مسلمان را ارمني جا بزنيم تا بتوانيم سر برهنهاش را به نمايش بگذاريم ركوراست به مردم بگوييم: با ما باش و هرچه خواهي كن، تا ملت تكليف خودشان را بدانند. من آدم عبوسي نيستم و خوب ميفهمم برنامهسازي براي مخاطب عام آن هم در ايام نوروز به اندكي سهلانگاري نياز دارد و سرگرم كردن خلقالله هم كار سادهاي نيست اما دست كم ميتوان اين پشتك واروها را به اسم ترويج ارزشها انجام نداد و در حالي كه دم خروس كاملا عيان است مدام قسم حضرت عباس را فرياد نزد. نميشود؟ ميشود. مگر آنكه تعمدي در كار باشد.