محمدعلي پورمختار نه تئوريسين سياسي است، نه جايگاه ليدري دارد اما اظهارات چندي پيش اين نماينده اصولگراي مجلس درباره نياز كشور به يك رييسجمهور نظامي، موجي از نقد و تحليل در فضاي سياسي- رسانهاي كشور به راه انداخت و بسياري از تئوريسينهاي اصلاحطلب و اصولگرا را بر آن داشت كه له يا عليه اين ايده سخن بگويند. براي بحث عميقتر درباره اين اظهارات و فهم دقيق منظور اين نماينده امروز و نظامي ديروز به سراغ او رفتيم كه در ادامه مشروح گفتوگوي «اعتماد» با او را ميخوانيم.
شما اخيرا مسائلي درمورد لزوم حركت به سمت يك فرد نظامي براي كانديداتوري در انتخابات رياستجمهوري آتي مطرح كرديد؛ باتوجه به برداشتهاي متفاوت از اين گفته، ابتدا نظرتان را بطور صريح توضيح دهيد.
البته تاكيدم بر هر فرد نظامي نبود. تاكيدم بر اين بود كه بايد يك «پاسدار» كانديدا شود. البته بحثم درمورد يك نفر خاص نيست؛ بلكه با تاكيد بر اينكه بايد بهسمت يك جريان اصيل انقلابي و مديريت جهادي با تفكر بسيجي و اراده راسخ كه در نوع پاسداران از قديم بوده و هست، برويم و اين بحث را ناظر بر اين شاخصهها مطرح كردم. ما از گذشته شاهد بوديم كه رفتار سپاه هميشه انقلابي بوده، همواره به نفع مردم حركت كردند و در رفتارشان درجهت حفظ منفعت و امنيت ملي بوده است و هر جا هم كه وارد شده، به بهترين نحو، با قوت و قدرت كارها را پيش بردهاند كه نمونه آن همين بحث قرارگاه خاتمالانبياء است كه البته اين نمونه كوچكي است اما اكنون ميبينيم هم اين دولت و هم دولتهاي قبل به اين قرارگاه و فعاليتهاي سپاه محتاج بودند. درواقع باوجود اينكه ديديم آقاي روحاني در ابتداي دولت خود، قرارگاه خاتمالانبياء را حذف كرد اما در ادامه راه متوجه شد كه كارها پيش نميرود و درنتيجه مجددا از قرارگاه تقاضا كرد كه بار ديگر وارد عرصه شود. فارغ از اين مصاديق، مساله اين است كه اين يك نمونه كوچك است از كار و مديريتي سپاهي! و براين اساس، به نظر ميرسد اگر كسي از ميان اين افراد، رييسجمهور باشد، مطمئنا با همين روحيات به حل مسائل و مشكلات كشور اعم از داخلي و خارجي ميپردازد و نسبت به تنظيم روابط خارجي با قوت و اقتدار كامل و حفظ جايگاه و شؤون اين ملت با آن سابقه بلند تاريخي و دستيابي و نيل به اهداف اقدام خواهد كرد.
شايد نخستين سوالي كه پس از طرح اين بحث مطرح ميشود اين باشد كه آيا احيانا منع صريح حضرت امام(ره) از حضور نظاميان در سياست، مانع از تحقق اين ايده نميشود؟
منعي وجود ندارد. اين درست نيست. ما در اين رابطه قانون داريم. ما درباره نظاميان، نيروهاي وزارت اطلاعات و ساير بخشها قانون داريم كه درصورت تمايل به ورود در اين عرصه بايد از سمت قبلي خود استعفا بدهند و از كسوت نظامي خود خارج شوند.
آيا منظور امام(ره) اين بوده كه نظاميان تا زماني كه در لباس نظامي هستند، در سياست دخالت نكنند؟
بله! تاكيد است كه وقتي فردي در لباس نظامي است، نبايد دخالت كند، نبايد فعاليت سياسي داشته باشد.
اصولگرايان درگذشته مكرر اين ايده را تجربه كردهاند. تا آنجا كه آقاي قاليباف 3 دوره و آقاي رضايي 2 دوره كانديداي رياستجمهوري شدند اما جامعه از اين كانديداها استقبال نكرد.
بالاخره آراي خوبي آوردند و در دوره اخير نيز اعتقاد داشتم و هنوز هم اعتقاد دارم كه اگر آقاي قاليباف در عرصه باقي ميماند، حتما راي ميآورد. درواقع اگر كنار نميرفت، حتما بيشتر از آقاي روحاني راي ميآورد. به هر حال ميدانيم كه ملت و نظام به سپاهيها نظر مثبت دارند و سياسيون چنين جايگاهي ندارند.
به هر حال درباره اتفاقي كه نيفتاده، نميتوان اظهارنظر كرد اما اين نخستين تجربه كانديداتوري قاليباف نبود؛ چرا آقاي قاليباف در ادوار قبل كه تا انتها در صحنه رقابت انتخابات باقي ماند، به توفيقي نرسيد و راي نياورد؟
ببينيد بنده در حال حاضر اصلا بحثي درباره اشخاص ندارم و تاكيدم صرفا بر روحيه و رويكرد است و معتقدم اين روش و روحيه كه اكنون در سپاه و پاسداران وجود دارد، ميتواند نجاتبخش كشور باشد.
برخي ناظران معتقدند هشدار امام(ره) درمورد عدم ورود نظاميان به سياست، بحث لباس نبوده است. آيا با اين برداشت موافق هستيد؟
اين برداشت از نگاه و توصيه حضرت امام (ره) كاملا نادرست است و هركس چنين تحليلي ميكند، حرف نادرستي ميزند. چراكه ايجاد انحراف ميكند. امام(ره) به تفكر كاري ندارد. شما ميگوييد امام به لباس كاري نداشته و بر تفكر نظامي تاكيد داشته است، حال آنكه حضرت امام(ره) اينجا به لباس كار داشتهاند. وقتي يك پاسدار يا هر نظامي ديگري لباس خود را از تن خارج كند، مشمول حرف امام نميشود. درواقع اگر يك نظامي استعفا بدهد و از كسوت نظامي خارج شود، كجا مشمول حرف امام است؟
آيا تفكر نظاميگري نميتواند اين نگراني را ايجاد كند كه احيانا زمينه بروز ديكتاتوري فراهم شود؟
خير! اصلا چنين نيست. آيا امام(ره) اصلا حرفي از ديكتاتوري زده است؟! امام چه زماني درباره نظاميان چنين ديدگاهي داشتهاند؟ امام(ره) اصلا درباره پاسداران چنين نظري نداشته و بارها و بارها از پاسداران تعريف كردهاند. اين همان امامي است كه فرموده «اگر سپاه نبود، كشور نبود» و همان امامي كه فرموده «كاش من هم پاسدار بودم» و «من به حال پاسداران غبطه ميخورم».
تحليلگران معتقدند باتوجه به روحيات و شخصيت افراد نظامي حضور آنها در جايگاه رييسجمهور ميتواند نگرانيهايي در پي داشته باشد.
الان آقاي روحاني ديكتاتور نيست؟ بنده آقاي روحاني را به تمام معنا ديكتاتور ميدانم.
چون نظامي بوده است؟
خير! مگر نظامي بوده؟
به هر حال سابقه امنيتي داشته و در جنگ نيز مسووليتهاي خطيري داشته است.
آقاي روحاني ميگويد كه حقوقدان است اما به تمام معنا يك ديكتاتور است. همانطور كه ميبينيم. آيا اجازه حرف زدن به كسي ميدهد؟ آيا اجازه انتقاد ميدهد؟ آيا به ملت فشار نميآورد؟ آيا خود را بالاتر از همه نميداند؟ آيا مشورت ميگيرد؟ آيا با نمايندگان و مجلس و حتي وزراي خود ارتباط دارد؟ اينها ديكتاتوري است. كدام پاسدار چنين خصوصياتي دارد؟ بنابر اين اصلا نبايد بحث پاسدار و غيرپاسدار بودن را به ديكتاتوري وصل كنيم. من متاسفم كه تحليلگراني كه مخالف مشي انقلاب و انقلابيگري هستند و هر گاه صحبت از حل مشكلات مردم به ميان ميآيد، ميگويند ديكتاتوري ميشود. كدام ديكتاتوري؟
البته بحث اين نيست كه حضور پاسداران در عرصه سياست به ديكتاتوري ميانجامد، صحبت بهطور عمومي درباره همه نظاميان است.
من كاري به ديگران ندارم و تاكيدم بر سپاه و پاسداران است. بنده نه از اول چنين حرفي زدم و نه حالا ميگويم.
چرا فكر ميكنيد اين نقش توسط يك سپاهي قابل اجراست اما مثلا فرماندهان نيروي انتظامي يا ارتش نميتوانند؟
بنده كاري به اين بحث ندارم. اين سوال را از من نپرسيد. اصلا درباره اين مسائل ورود نكنيد. سوال بعدي را بپرسيد.
سوال بعديام درباره جمناست كه شما هم در اين تشكيلات فعال بوديد. به نظر شما اين ديدگاهي كه مطرح ميكنيد تا چه ميزان در ميان اصولگرايان طرفدار دارد؟
طرفداراني دارد.
آيا بحثي در اين باره انجام شده است؟
خير؛ اين ديدگاه شخصي بنده است اما مطمئنم طرفداراني دارد.
احيانا تلاشي براي برگزاري جلسه جهت تدوين و تبيين اين ايده با ديگر اصولگرايان نداشتيد و نخواهيد داشت؟
اينكه تبيين نميخواهد؛ اين ايده خودش تبيين شده است و همه ميدانند. همه روحيه پاسداري را ميشناسند. حتي مخالفان هم ميدانند و كسي كه مخالف حضور يك سپاهي در راس كار است، خودش بهخوبي ميداند كه پاسداران توانمند بوده و ميتوانند مشكلات را حل كنند.
آيا مصاديق اين ايده را در كشور ميبينيد؟
درباره مصداق سوال نكنيد، جواب نميدهم اما در كشور حضور دارند.
هنگام تشكيل جمنا اين صحبت مطرح شد كه باتوجه به حضور نظاميان فراوان در اين تشكيلات، صحبتهايي مشابه مطرح شد. به عنوان نماينده مجلس كه عضو جمنا هم هستيد آيا فكر ميكنيد جمنا بستر مناسبي براي تحقق ايدهتان باشد؟
خير، من بستر را در ميان مردم ميبينم. ديدگاه و اعتقاد مردم نسبت به اين روحيه و در پاسخ به تنبلي اين دولت و دولت قبل، منجر به حركت به اينسو ميشود. آنچه مطرح ميكنم، درباره مردم است.
يعني تضاد و تنافري ميان جمنا و مردم ميبينيد؟
خير، تضادي ندارد اما مخاطب من مردم هستند. مردم بايد اين ايده را اجرا كنند و جمنا هم مردم هستند كه حالا عدهاي در راس آن حضور دارند اما بدنه آن، مردم هستند .
اجرايي شدن اين ايده را نيازمند چه ايدئولوژي و روشي در سياست ميبينيد؟
اجرا ندارد؛ با راي دادن اجرا ميشود.
منظور اين است كه ساز و كار تشكيلاتي اجراي اين ايده چگونه خواهد بود؟
ساز و كار نميخواهد؛ يك نفر كانديدا ميشود، تاييد هم ميشود و بعد هم راي ميآورد و درنتيجه اجرا ميشود. ما كه در كشور حزب نداريم. جمنا هم كار حزبي نميكند.
فكر ميكنيد فردي با سابقه نظامي تاييد صلاحيت ميشود؟
چرا نشود، استعفا ميدهد؛ اساسا تا پيش از استعفا كه بحثي وجود ندارد.
با اين حساب تفاوت وضعيت فعلي با ادوار قبل كه اين ايده مكرر تجربه شد، چيست؟ چرا فكر ميكنيد اكنون جامعه از اين ايده استقبال ميكند؟ آيا امروز نگاه مردم تغيير كرده است؟ باتوجه به اينكه اخيرا يك جامعهشناس اصولگرا چنين ايدهاي را مطرح كرد؟
اين تحليل ايشان است. اما جامعه دنبال كسي است كه حرف و عملش يكسان باشد، صداقت داشته باشد، به شعارهايش پايبند و خدمتگزار باشد و من اين روحيه را در اين جمع ميبينم، همين.