هر وقت بحث از حضور نظاميان در عرصه سياست به ميان ميآيد، موضوع منع حضرت امام(ره) در اين رابطه نيز يك پاي بحث است. سوال اين است كه منظور امام خميني(ره) از منع نظاميان براي حضور در سياست، صرفا به ممانعتي ظاهري به اين معنا كه مثلا هيچ كانديدايي با لباس نظامي وارد رقابت انتخاباتي نشود يا اساسا اين تفكر نظاميگري است كه از سوي بنيانگذار انقلاب اسلامي منع شده است. عليرضا رحيمي، عضو هيات رييسه فراكسيون اميد معتقد است نهتنها لباس و تفكر نظامي، بلكه رويكردهاي نظاميگري نيز ازسوي امام(ره) منع شده است.
اخيرا بخشي از اصولگرايان مسائلي را درمورد به ميدان فرستادن يك فرد نظامي در مقام كانديداي رياستجمهوري در انتخابات 1400 مطرح كردهاند؛ نظرتان در اينباره چيست؟
چارچوب و اصول دموكراسي رعايت شود و نكته مهم ديگر اين است كه بايد هميشه چارچوب رقابتهاي سياسي و اجتماعي نيز رعايت شود. اين مسائل كلي است. ازطرفي مقام معظم رهبري در سال 96 سياستهاي كلي انتخابات را ابلاغ كردند كه آنجا نيز مشخصا تاكيد شده بود كه حضور نظاميان منجر به ايجاد حساسيتهايي ميشود و فضاي اجتماعي كشور حضور نظاميان را براي مديريتهاي سياسي نميپذيرد و تابآوري اجتماعي براي حضور نظاميان وجود ندارد.
اصولگرايان در گذشته تجاربي در اين حوزه داشتهاند؛ چه تفاوتي در ادوار قبل وجود دارد؟
نمونه مصداقي اين مساله حضور نظاميان در شهرداري تهران بود. علاوه بر آن، در انتخابات قبل، استدلال نظاميان اين بود كه ميخواهند از اهداف انقلاب اسلامي دفاع كنند، حال آنكه همين مباحث در زمان امام(ره) اتفاق افتاد و ايشان نظاميان را هم از حضور در سياست بهمعناي فعاليت انتخاباتي و هم بهمعناي فعاليت در دستهبنديهاي سياسي نهي كرده بودند.
به نظر شما علت منع نظاميان از دخالت در سياست و همچنين فعاليتهاي انتخاباتي چيست ؟
پايههاي سياست و ساختار اجتماعي ايران مبتني بر فضاي فرهنگي- اجتماعي استوار است، نه فضاي نظامي. بنابراين ساختار اجتماعي ايراني ظرفيت پذيرش رويكرد نظامي و همچنين لباس نظامي ندارد.
فكر ميكنم مجموعه افرادي كه در چارچوب نظامي هستند، اعم از رويكرد نظامي، تفكر نظامي و لباس نظامي ازسوي امام از حضور در سياست نهي شدهاند و فلسفه اين اقدام حضرت امام(ره) نيز اتفاقا حفظ حرمت نظاميان است كه در اين تبادلات سياسي خدشهدار نشده و احيانا اين تعارضات به فضاي نظامي رخنه نكند و متقابلا فضاي خشن نظامي به فضاي جامعه تسري پيدا نكند.
چگونه افرادي همچون قاليباف و رضايي چندين دوره اعلام كانديداتوري كردند؟ همچنين آقاي شمخاني در سال 80 كانديداي انتخابات رياستجمهوري شدند.
شوراي نگهبان كه اين افراد را تاييد كردند، بايد پاسخ اين سوال را بدهد؛ به هر حال شوراي نگهبان قاعدتا مباني ديدگاه و تفكر حضرت امام(ره) را حتما مدنظر قرار ميدهد و علاوه بر آن، قوانين نيز ملاك عمل هستند. رويكرد شوراي نگهبان احتمالا اين بوده كه فضاي انتخابات بايد فضاي رقابت درونخانوادگي باشد و افراد و اعضاي خانواده انقلاب با يكديگر رقابت كنند و با اين تعبير فضا را براي حضور نظاميان نيز باز كردند. با اين حال فكر ميكنم اصول رقابت سالم اين است كه اگر قرار است رقابت ميان سياسيون باشد، بايد صرفا سياسيون در رقابت حاضر شوند و اگر قرار است نظاميان رقابت كنند، سياسيون اساسا نبايد وارد عرصه رقابت شوند.
اخيرا يكي از جامعهشناسان اصولگرا تاكيد كرده جامعه فعلي ايران از هردو جناح عبور كرده و نياز است كه يك نظامي براي بازگرداندن قطار نظام و دولت به ريل خود وارد عرصه شود.
فكر ميكنم اين تحليل، تحليلي بدبينانه، افراطي و نااميد از وضعيت موجود جامعه است. درحالي كه واقعيت اين است كه جامعه در شرايط بالندگي و نشاط قرار دارد و قاعدتا اگر قرار است فضاي فعاليت سياسي وجود داشته باشد و نظاميان يا ديگر مجموعههاي خارج از اين فضا، نخواهند اين فضاي سياسي را محدود كنند، بالندگي جامعه مسير خود را دنبال خواهد كرد.