گروه ديپلماسي| مذاكرات هستهاي به روزهاي حساس خويش رسيده و انتظارها نيز براي رسيدن به توافق بيش از هر زمان ديگري است. از ديگر سو، مخالفان توافق نيز بيكار ننشستهاند. در راس اين مخالفان هم نخستوزير رژيم صهيونيستي قرار دارد و به نظر ميرسد همانطور كه وي قبلا بيان كرده است از هيچ تلاشي براي عدم حصول توافق فروگذار نخواهد كرد. اما در همين زمان هم اختلافات ميان دولت امريكا و رژيم صهيونيستي در مساله هستهاي افزايش يافته است بهطوري كه اوباما با سخنراني نتانياهو در كنگره اوباما مخالفت كرده است. در همين باره با جاويد قرباناوغلي، ديپلمات ارشد سابق كشورمان و كارشناس مسائل سياست خارجي گفتوگويي داشتيم كه در ادامه ميآيد:
ارزيابيتان از روند كنوني مذاكرات هستهاي چيست؟
تمام اخبار و شواهدي كه تا به امروز از مذاكرات بيرون آمده و منتشر شده، افزايش اميدها براي حصول توافق و رفع اختلافات و پايان يافتن ماجراي اين پرونده كه نزديك به 12 سال جامعه جهاني و كشورمان را به خود درگير كرده است ، نشان ميدهد.
اين پرونده مخالفاني چه در داخل كشورهاي مذاكرهكننده و چه در بيرون از آن كشورها دارد. به نظر ميرسد سرسختترين آنها نيز رژيم صهيونيستي است. اقدامات اسراييل را در اين باره چگونه ارزيابي ميكنيد؟
رژيم صهيونيستي در زمره بازيگراني است كه در مخالفت با حصول توافق و روند مذاكرات از هيچ تلاشي كم نگذاشته و از تمامي ظرفيتهاي ديپلماتيك و حوزههاي نفوذش براي متوقف كردن مذاكرات استفاده كرده است. شخص نتانياهو هم در اين مدت چه در روند مذاكرات هستهاي و چه در زمان قبل ازمذاكرات و هنگامي كه آن شعبدهبازي را در سازمان ملل انجام داد و اكنون نيز كه مشخص شده به دروغگويي پرداخته بود، براي به نتيجه نرسيدن و عدم حصول توافق كوشيده است. نقطه تمركز اسراييل هم بيشتر از هر كشور و فرد ديگري متوجه امريكاست، چراكه در گروه 1+5 به نظر ميرسد اين امريكا است كه نقش اصلي را بازي ميكند. البته معناي اين حرف اين نيست كه رژيم تلآويو روي كشور ديگري سرمايهگذاري نكرده باشد. همين چند وقت پيش بود كه نتانياهو با ولاديمير پوتين ديدار كرد و از سويي رابطه خوبي نيز با فرانسه دارد، اما همانطور كه گفتم سرمايهگذاري اسراييل بيش از هر كشور ديگري متوجه امريكاست و همين مساله به افزايش اختلافات اوباما و نتانياهو منجر شده است. اقدام نتانياهو براي حضور و سخنراني در كنگره امريكا در حالي كه رييسجمهور امريكا ديدار با وي را رد كرده و حتي وزير امور خارجه اين كشور هم با نتانياهو ديدار نميكند، نشان از عمق اين اختلافات ميان دو طرف است.
به اين مساله اشاره كرديد كه نقطه اوج فشارهاي رژيم صهيونيستي بر امريكا است. آيا ممكن است اين فشارها موجب كوتاه آمدن امريكا شود؟
بر اساس آخرين شواهد، اسناد و اخبار، امريكا در برابر اين فشارها كوتاه نخواهد آمد. هماينك در امريكا مقالاتي منتشر ميشود كه نسبت به اثرگذاري رژيم صهيونيستي در امر سياستگذاري امريكا مخالفت ميشود و حتي برخي لابيهاي يهودي نزديك به امريكا هم نسبت به اقدامات نتانياهو اعتراضاتي دارند. البته نتانياهو با برخي لابيها و نهادهاي موثر ارتباط دارد كه اهرمهاي قدرتمندي محسوب ميشوند. نهادهايي نظير كنگره امريكا، لابي آيپك كه بزرگترين لابي نزديك به اسراييل است و برخي NGOهاي تندرو كانونهايي هستند كه ميتوانند اثرگذار باشند. نقطه فشار و حرفشان هم اين است كه اوباما به ايران باج داده است اما اوباما در مقابل اين رويكرد با توجه به اختياراتش در قانون اساسي اين كشور ايستاده است زيرا حل و فصل اين پرونده ميتواند به حل ديگر مشكلات اين كشور كمك كند و همچنين از آن به عنوان دستاوردي براي دولتش استفاده كند. البته شخص اوباما همواره از تعهدات امريكا در حمايت از اسراييل در برابر مخاطرات و حفظ موجوديت اين رژيم سخن گفته است و اين نيز سياست دايمي و هميشگي امريكا است و مختص اوباما، بوش يا هر كس ديگري نميشود، اما در اين مساله روشها متفاوت است و اختلافات اسراييل و امريكا هم به دليل همين اختلاف برداشت در اين رويكرد و تفاوت سطح انتظارات است.
بيان كرديد كه تندروها و رژيم صهيونيستي، اوباما را به باج دادن به ايران متهم كردهاند. آيا شما اين مساله را تاييد ميكند؟
امريكا بيترديد باجي به ايران نداده است. همانطور كه بيان كردم سطح انتظارات امريكا و اسراييل متفاوت است. رژيم صهيونيستي كشوري ماجراجو است كه در برخورد با پرونده هستهاي كشورمان از برخورد نظامي سخن ميگويد ولي در طرف مقابل و در برابر اين رويكرد، اوباما ميداند كه استفاده از گزينه نظامي تضميني براي متوقف كردن روندي كه به قول آنها منجر به داشتن سلاح هستهاي از سوي ايران ميشود، نيست و از سويي، آن اجماعي كه قبلا وجود داشت نيز از بين رفته است. البته يادمان باشد كه رويكرد و رفتار ايران نيز در اين نوع رفتار موثر بوده است. ايران در يكسال و نيم گذشته نشان داده است كه اهل منطق، گفتوگو و ديپلماسي است و آن اجماع سابق را عليه كشورمان شكانده و همين رويكرد منجر به درمخصمه افتادن اسراييليها شده است. خواست اسراييل حداكثري و نابودي تمام توانمنديها و دستاوردهاي ايران در عرصه هستهاي است. طرف مقابل امريكا است. امريكا از اين رويكرد بدش نميآيد و همانطور كه اوباما سال گذشته بيان كرد دوست داشت تمام پيچ و مهرههاي سايتهاي هستهاي را از بين ببرد ولي ميداند كه اين مساله امكانپذير نيست و رويكردش هم نسبت به اسلافش واقعبينانهتر است تا بتواند به قول خود اين معضل بينالمللي را حل كند. او توانسته دنيا را اقناع كند كه اين پرونده از طريق ديپلماسي و بدون هزينه قابل حل شدن است.
فكر ميكنيد مهمترين عواملي كه ميتواند موجب ايجاد توافق در اين مذاكرات شود، چيست؟
آنچه ميتواند بيش از هر چيز ديگري موجب رسيدن به توافق شود، وجود اراده در دو طرف است.
آيا اين اراده را مشاهده ميكنيد؟
بله. رويكرد اوباما نشانه وجود اين اراده است. رويارويي رييسجمهور امريكا در برابر اسراييل، كنگره و تندروها نشات گرفته از اين رويكرد است. هماينك به نظر ميرسد كه طرفين نسبت به مسائل تكنيكي به تفاهم برسند. از سوي ديگر، بيانات مقام معظم رهبري مبني بر اينكه من با توافقي كه بتواند انجام شود مخالف نيستم، مجوزي براي مذاكرهكنندگان براي رسيدن به توافق است چراكه ايشان قبلا با انجام مذاكرات مخالفتي نكرده بودند ولي اينبار با اصل توافق موافقت كردند. همچنين ايشان با بيان اينكه بايد همه تحريمها به شكل يكجا برداشته شود، خواستند تا حربه تحريم را از دشمن بگيرند. اين مسائل نشاندهنده اجماع در داخل در مساله هستهاي فارغ از فشار تندروها است. نكته دوم، به غير از اراده سياسي، تفاهم در ميان دو طرف بر سر مطالبات حداقلي يا همان خط قرمزهاست. خط قرمز براي طرف مقابل عدم دستيابي ايران به بمب هستهاي است و از سوي ما هم شناخته شدن حق فناوري هستهاي است.