مديركل دفتر مراقبت در برابر آسيبهاي اجتماعي آموزش و پرورش از وجود 10 هزار دانشآموز معتاد خبر داد
100 هزار دانشآموز در معرض خطر اعتياد
گروه اجتماعي| مديركل دفتر مراقبت در برابر آسيبهاي اجتماعي وزارت آموزش و پرورش از آمار 10 هزار نفري دانشآموزان معتاد خبر داده است. منصور كيايي به ايسنا گفته كه اين تعداد دانشآموز، مرحله تجربه اوليه مصرف را پشت سر گذاشته و وارد مرحله مصرف دايم شدهاند. وي همچنين به عدد 100 هزار نفري از دانشآموزاني اشاره كرده كه در معرض خطر اعتياد قرار دارند به اين معنا كه يا تجربه مصرف داشته، يا در معرض آسيب اعتياد قرار دارند.
اعلام تعداد دانشآموزان معتاد، اعلام تعداد دانشآموزان در معرض خطر اعتياد، ضمن آنكه يك تابوشكني موفقيتآميز است و نشان از تحقق شعارهاي دولت درباره در ميان گذاشتن واقعيتها با مردم و جامعه عمومي دارد اما نشانگر اتفاق تلخي است كه زنگ خطر آن، سالها پيش به صدا درآمد و ناديده گرفته شد. پيدا كردن مقصر، امروز چاره نيست و دردي از آن 10 هزار دانشآموزي كه يكشبه، تمام ديوارهاي كودكي را شكستند و با در دست گرفتن پايپ و كفي و سيگاري، وارد دوران بزرگسالي شدند، دوا نميكند. آنها بدون آنكه درك كنند بزرگسال كيست و مختصات اين دوران چيست، مرد شدند و زن شدند و آسيب اين گذر يك شبه، در آينده نه چندان دور خود را نشان خواهد داد. اما واقعا امروز چه كسي بايد در جايگاه متهم قرار بگيرد و پاسخ دهد كه چرا سال 1390، تمام هشدارهاي مسوولان وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر درباره رسوخ مافياي مواد مخدر در جامعه دانشآموزي و گرفتار شدن كودكان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر و محرك انكار شد؟ نه تنها انكار شد بلكه حتي براي واقعيت درصدي از ارقام مورد هشدار، زيرساختي هم در نظر گرفته نشد كه اگر سالها بعد، بين جامعه دانشآموزي و در گروه سني كمتر از 18 سال، حتي يك مورد مصرفكننده خردسال پيدا شود، مسوولان، گيج و سرگردان نشوند كه حالا درمان يك كودك معتاد آنهم بدون پروتكل و دستورالعمل را چگونه پيش ببرند.
ممكن است امروز، همانها كه سال 1390، اخبار منتشره درباره اعتياد دانشآموزان و هشدارهاي مسوولان وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر را «كذب» خواندند و با لحن اخطار گونهاي، از اين گفتند كه «جامعه دانشآموزي كاملا پاك است و فقط ممكن است تعداد بسيار قليلي از دانشآموزان، فقط در معرض خطر اعتياد باشند»، حرفهاي خود را فراموش كرده باشند يا تظاهر به فراموشي كنند اما سه هفته قبل بود كه پرويز افشار؛ سخنگوي ستاد مبارزه با مواد مخدر از آماري خبر داد كه سند محكمي از پنهانكاري واقعيت رشد زيرپوستي آسيبهاي اجتماعي در آغازين ماههاي دهه 90 بود. به گفته افشار و به استناد آمارها و نتايج بررسيهاي رسمي اما غيرقابل انتشار «سال ۸۰، نيم درصد از جمعيت دانشآموزي دوم متوسطه تجربه مصرف مخدر يا محرك داشتند، سال ۹۰ اين عدد به يك درصد و سال ۹۵ به دو درصد رسيد.»
با كمك بهزيستي و وزارت بهداشت، دانشآموزان معتاد را درمان ميكنيم
كيايي خبر داده كه دانشآموزان معتاد كه در اثناي همكاري مشترك وزارت بهداشت و سازمان بهزيستي با وزارت آموزش و پرورش و با محوريت ستاد مبارزه با مواد مخدر شناسايي شدهاند، براساس شيوهنامههاي موجود مورد درمان قرار ميگيرند.
روزهاي پاياني سال 96، فريد براتيسده؛ رييس مركز درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور در گفتوگو با «اعتماد» از آخرين وضعيت درمان اعتياد كودكان در مراكز تحت پوشش سازمان بهزيستي و با نظارت وزارت بهداشت خبر داد. وي در اين گفتوگو، ضمن آنكه بر كاهش سن اعتياد تاكيد داشت، تاييد كرد كه تا چندي قبل، هيچ خدمتي براي درمان كودكان معتاد وجود نداشته چرا كه مسوولان دست اندر كار رصد آسيبهاي اجتماعي و درمان افراد مبتلا به، تصورشان بر صفر بودن تعداد كودكان معتاد بوده است. براتيسده در اين گفتوگو در اشاره به آخرين اقدامات براي درمان كودكان معتاد توضيح داد: «امروز خوشبختانه لزوم ارايه خدمت به كودكان معتاد مورد توجه قرار گرفته و مسوولان، وجود كودكان معتاد را پذيرفتهاند. اما بسيار لازم است كه به كودكان مصرفكننده دسترسي داشته باشيم. كودك مصرفكننده هم فقط داخل پاتوقها نيست بلكه ممكن است در خانواده باشد. مشكل ما، دستگاههايي هستند مثل وزارت آموزش و پرورش كه حتما اين كودكان را ميشناسند اما تا پيش از اين، هيچ خبري نبود در حالي كه دستگاه بزرگي مثل آموزش پرورش، حتما جمعيت مصرفكننده داشته است. اخيرا مسوولان وزارت آموزش و پرورش طي جلسات متعدد و مشتركي با سازمان بهزيستي و وزارت بهداشت، در حال برنامهريزي براي نحوه خدمترساني به دانشآموزان مصرفكننده هستند و در واقع، وجود اين كودكان را پذيرفتهاند هر چند اعلام آشكار در اين باره ندارند. در چند استان هم مراكز درمان اقامتي داير كرديم و البته نظر متخصصان اين است كه نيازي به مراكز اقامتي براي كودكان كمتر از 18 سال نيست و در صورت نياز به بستريهاي چند روزه، مراكزدرماني دانشگاهي اين كودكان را پذيرش ميكنند و پس از سمزدايي و ترخيص يا تحويل خانواده شده و تحت نظارت مددكاري پس از ترخيص خواهند بود كه مجدد، گرفتار اعتياد نشوند و اگر بد سرپرست هستند و شرايط خانه و خانواده، كودك را در معرض سوءاستفاده جسمي، جنسي، بهره كشي و بيگاري و بازگشت دوباره به اعتياد قرار ميدهد، يا حتي اگر كودك، بيسرپرست و رها شده است، معاونت اجتماعي بهزيستي، بعد از هماهنگي با دستگاه قضايي، اين كودكان را به مراكز شبهخانواده منتقل كند.»
وي همچنين بر ضرورت حمايت سيستم قضايي براي انتقال كودكان معتاد رسوب كرده در خانوادههاي آسيب ديده يا پاتوقهاي مصرف و همچنين، سپري شدن دوران بازتواني كودكان بهبود يافته در مراكز شبه خانواده تحت پوشش سازمان بهزيستي كشور تاكيد كرد و افزود: «در مورد سمزدايي و مراحل اول بهبودي، بين متخصصان توافق داريم اما بعضا، معتقديم كه كودك پيش از ورود به خانواده يا جذب در مراكز شبهخانواده، بايد حداقل 6 ماه دوره بازتواني رفتاري و شخصيتي طي كند. اما براي نگهداري اين كودكان در اين مراكز و حتي براي ارجاع كودكاني كه در پاتوقها هستند نيازمند حكم قاضي هستيم. حتما نيازمند هماهنگي با سازمان بيمه سلامت هستيم چون طي سالهاي گذشته، برنامه اين بود كه اولويت بيمه درمان اعتياد با كودكان و زنان مصرفكننده است. از چند سال قبل در معاونت پيشگيري و درمان اعتياد، طرح آزمايشي با عنوان مراكز اقامتي درمان كودك و نوجوان اجرا شده كه امروز دو مركز در سيستان و بلوچستان، دو مركز در خراسان شمالي، يك مركز در البرز و يك مركز در تهران تحت همين طرح فعال است و البته مراجعات ما در البرز و تهران، زياد نيست و در هر مركز از اين دو استان، حدود 13 نفر مراجعه داشتيم اما مجموع كودكان در كل مراكز، عمدتا گروه سني 12 و 13 سال هستند.»
مديركل دفتر مراقبت در برابر آسيبهاي اجتماعي وزارت آموزش و پرورش از آمار 10 هزار نفري دانشآموزان معتاد خبر داده است. منصور كيايي به ايسنا گفته كه اين تعداد دانشآموز، مرحله تجربه اوليه مصرف را پشت سر گذاشته و وارد مرحله مصرف دايم شدهاند. وي همچنين به عدد 100 هزار نفري از دانشآموزاني اشاره كرده كه در معرض خطر اعتياد قرار دارند به اين معنا كه يا تجربه مصرف داشته، يا در معرض آسيب اعتياد قرار دارند.