پيام جشن خياباني جوانان
احمد صالح صفار
شب پيروزي تيم ملي ايران، بيشتر خيابانهاي تهران و شهرستانها صحنه شادي و شوق صدها هزار نفر از شهروندان و به ويژه نسل جوان بود. در واقع طي چهار سال اخير، به نوعي اين اولين شادي مردم در سطح ملي بود. در اين رابطه برخي تحليلگران دلواپس تاكيد دارند كه شادي بيسابقه مردم در سطح شهر نشاندهنده وجود سطح بالايي از اميد و انگيزه در جوانان است. حتي برخي تحليلگران راديكال پا را از اين فراتر گذاشته و بيان داشتهاند كه اين شوق ملي ثابت ميكند كه مردم از شرايط فعلي كشور و سياستهاي كلان آن راضي هستند و حتي به تمامه از آن دفاع ميكنند. در كنار اين برخي نيز به آرامي سخن از سوپاپ اطمينان ميكنند كه همگي اينها نشاندهنده عدم درك صحيح ايشان از وضعيت كشور و به ويژه خواست و انتقاد شهروندان از وضع موجود است ! در حقيقت آنچه در شب پيروزي تيم ملي رخ داد، اگرچه در سطح محدود و در بازه زماني موقت به افزايش سطح اميد جوانان منجر ميشود اما از منظر جامعهشناسي، به سبب متوالي بودن مشكلات وارد شده بر جامعه و احتمالا بالاي ادامه آن در آينده، نميتوان به اثربخشي آن اميد چنداني داشت. در اين خصوص، بسياري از يافتههاي پژوهشي توضيح ميدهد كه رويدادهاي اينچنيني حتي قابليت اين را نخواهند داشت كه بتوانند نقش سوپاپ اطمينان را ايفا كنند. واقعيت امر اينجاست كه جامعه ايران به جهت برخي سياستها و عملكردهاي اشتباه اكنون تاحدودي بيتفاوت شده و ميل به افزايش افسردگي و انزواي اجتماعي به ويژه در جوانان دهه شصت دارد. معضل فوق اگرچه عميق است اما قطعا راهكارهاي بسياري براي گذر اثربخش از آن نيز وجود خواهد داشت. قطعا مشكلاتي همچون نرخ بالاي بيكاري جوانان، افزايش غيرمنطقي و بيسابقه نرخ ارز، بحران مسكن و بسياري از اين موارد كه سابقهاي تاريخي دارند، تبعات منفي بيشماري را متوجه شهروندان كرده است. از اين رو سادهانگاري است اگر بخواهيم شادي فوتبالي مردم را به وجود سطح بالايي از انگيزه و اميد در مردم تفسير كنيم! چهبسا نوع شادي و سبك برپايي جشن اخير در سطح شهر به نوعي نشاندهنده وجود سطح بالايي از انتقاد و عدم رضايت مردم و به خصوص جوانان است. از اين رو منطق حكم ميكند كه به جاي نفي حقايق مذكور، اندكي هم به تجديد نظر درباره سياستهاي موجود پرداخته شود. جوانان پرشماري كه در شب پيروزي تيم ملي به خيابان آمده و جشن و پايكوبي به راه انداختند، جملگي پتانسيل فعال كشور هستند كه ميتوان از ايشان به عنوان سرمايه اجتماعي موثر جامعه دعوت به مشاركت در ساخت كشور كرده و از اين رهگذر زمينه ساخت دولت دموكراتيك رفاهي را فراهم كرد. اين موضوع ميتواند در بلندمدت به كاهش نرخ نااميدي و بالطبع افزايش ميزان اميد، انگيزه و رضايت ملي در جامعه منجر شود. سخن در اين باب بسيار است اما آنچه بايد مجددا مورد تاكيد واقع شود، ذكر اين نكته است كه جشن اخير بهواقع ساحتي دوگانه دارد. پيام نشاط مردم نيز به دو موضوع تقسيم ميشود. مورد نخست هشداري است به نياز مبرم جامعه به اميد و انگيزهاي بيشتر و موضوع دوم نيز اشاره به اين دارد كه در صورت عدم استفاده به موقع از اين ظرفيت عظيم، شايد در آينده فرصتي اينچنيني حاصل نشود و افزايش بيتفاوتي جوانان به نقطه غيرقابل بازگشت ورود پيدا كند !