بازي ايران و مراكش با عينك گاردين
چشمان همه از اشك تر شد
نيك ميلر
ترجمه بهار سرلك
حتي زماني كه مسابقهاي در جام جهاني خوب پيش نميرود بايد بازي را تا آخر تماشا كرد چون هر لحظه ممكن است اتفاقي كه سالهاي سال نقل محافل ميشود، روي دهد. شانس با عزيز بوهدوز يار نبود و مراكشيها حالا سر گل به خودي اين بازيكن بحث ميكنند؛ گلي كه نتيجه را به نفع ايران كرد. پس از شروعي نويدبخش، بازي به سمت مسابقهاي خنثي با حالتهاي عصبي بازيكنان پيش ميرفت كه در خور است بسياري وقايع طول بازي را به خاطر نسپرند غير از نتيجه توام با بداقبالي براي مراكشيها را. تاكيد كارلوس كيروش، مربي ايران بر اينكه اين بازي «زيبا» بود چيزي است كه آدم معمولا پس از تجربه شور و هيجاني بسيار خواهد گفت. اين شور و هيجان زماني فرارسيد كه ساعت به سمت دقيقه نودوپنجم پيش ميرفت: احسان حاجصفي از سمت چپ زمين ضربهاي آزاد را سانتر كرد و بوهدوز- كه بازيكن تعويضي نيمه دوم بود- با سرش توپ را هدف گرفت و دروازهبان را رد كرد. بعد چشمان همه از اشك تر شد. اوره رنار، سرمربي مراكش بعد از بازي گفت: «بدترين اتفاقي كه ميشد بعد از مصدوميت چند بازيكن پيش بيايد. فقط خودمان را مقصر ميدانيم. ما يك ضربه آزاد واگذار كرديم و بعد به تيم مقابل امتياز داديم.»رنار تاييد ميكند كه تيم بهشدت مستعدش حالا كه با مهارت و سختكوشي همپيوند هستند بايد از مدت زمان شروع بازي كه بسياري از بازيكنان به فكر هجوم بردن و ساخت موقعيت هستند، استفاده ميبردند. اما مراكشيها نتوانستند اين موقعيتها را به گل تبديل كنند و حداقل طبق گفته كيروش اين نقشه ايران در تمام طول مدت بازي بود. او ميگويد: «استراتژي ما سعي بر ايجاد «شكستي رواني» در بازيكنان مراكش بود. ما سعي داشتيم آنها را مايوس كنيم، سعي داشتيم سد راه بازيسازهاي آنها شويم.»به نظر ميرسد اين استراتژي جواب داد. مثل اين بود كه مراكشيها در گرفتن تصميمهاي اشتباه مكرر ابتكار به خرج داده و اين ابتكار در خدمت خلق مسابقهاي قرار گرفت كه هر چه پيش ميرفتيم ديدنش نگراني بيشتري به بار ميآورد. يك لحظه ديرتر در جمعبندي حركات باعث شد وقتي حكيم زياش از جناح راست پاسي ساده به اشرف حكيمي بدهد نگاه او منحرف شود و توپ را نتواند زير پايش اداره كند و شوت بزند. ايران وضع بهتري نداشت؛ عليرضا جهانبخش كارسازترين تهديد آنها مثل گمنامها بازي كرد؛ اين وينگر باشگاه آلكمار فصل گذشته نخستين آسيايي نام گرفت كه آقاي گل يكي از برترين ليگهاي اروپايي شد اما در اين بازي نبوغي از او نديديم. در بحبوحه نااميدي لحظهاي نگرانكننده در 20 دقيقه پاياني پيش آمد؛ بعد از اينكه شانه حاجصفي به فك نورالدين امرابط كه در باشگاه واتفورد توپ ميزند، برخورد كرد گويي اين بازيكن مراكشي ناك اوت شد. همبازيهايش دورش جمع شدند و وقتي ديدند امرابط تكان نميخورد بلافاصله جوش آوردند. در نهايت او بلند شد و سعي كرد به بازي برگردد اما بعد از اينكه تلو تلو خورد و پزشك تيم مجبور بود او را صاف نگه دارد، مربي تصميم گرفت برادرش سفيان امرابط جاي او را بگيرد. در دقايق پاياني مثل اين بود كه همه ميخواهند سوت پايان بازي زده شود. اما بوهدوز مداخله كرد و با سر توپ را در دروازه خودشان نشاند و ايرانيها را غرق در شادي كرد. پس از آن ايرانيها مدتي در زمين ماندند و پيروزيشان را عيش كردند و براي مربيشان سر تكان دادند. طوري جشن گرفتند كه انگار بردن در جام جهاني برايشان كمي زيادي بوده اما كيروش پس از بازي توضيح داد اين تيم با وجود شرايط سخت، ميجنگيد. او گفت: «ما بدون آمادگي مناسب به اينجا آمدهايم.» در واقع اشاره او به مشكلاتي بود كه سد راه آنها شده است؛ از بازيهاي دوستانهاي كه به واسطه تحريمهاي تجاري بينالمللي لغو شد تا فسخ قرارداد نايك. «اين دشواريها را به منبعي از الهام تبديل كردن، كاري ويژه است. وظيفه من است كه بگويم اجازه دهيد پسرهاي ما فوتبال بازي كنند. بگذاريد از فوتبال لذت ببرند. آنها ميخواهند خودشان را بروز بدهند. اين 23 پسر فقط ميخواهند فوتبال بازي كنند و آنها امروز نشان دادند مانند هر بازيكن ديگري شايسته احترام هستند.»پيروزي ايران در مقابل مراكش همانقدر كه غيرمنتظره بود، دراماتيك هم بود. اين پيروزي يعني ايرانيها به فكر مسابقه بعديشان در برابر اسپانيا هستند؛ فرصتي تمامعيار كه براي نخستينبار به دور بعدي مسابقات راه پيدا كنند. كيروش ميگويد: «سوپرمنها فقط در كارتونها پيدايشان ميشود. هيچكس سوپرمن نيست. اتفاقي كه گهگاه ميافتد اين است كه گروهي از آدمها وقتي متحد ميشوند و ميتوانند داستانهايي ممتاز بسازند. ما كنار همديگر كار ميكنيم تا نتايجي ممتاز بسازيم. خصوصيت ما است كه غيرممكن را ممكن كنيم.» The guardian