• 1404 پنج‌شنبه 27 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3199 -
  • 1393 يکشنبه 17 اسفند

نه همين لباس مارك‌دار نشان آدميت!

 مهرداد نعيمي و علي درياكناري/ماهم مي‌دانيم، شما هم مي‌دانيد، عمه باراك اوباما هم مي‌داند كه لباس مارك‌دار به لباسي گويند كه رويش مارك داشته باشد، حالا مثلا مارك چي هست؟ اسم خياطشه ولي نمي‌دونيم چرا اسم خياط ايراني باشه، مثلا حاج رامين و پسران، شيك نيست ولي اسم خياط خارجي باشه خيلي شيكه، مثلا جك و جونز. خداييش جك بهتره يا رامين؟ رامين هم ايرانيه هم آرياييه هم خون ايراني تو رگ‌هاي اسمشه، بعد ملت ميرن پول ميدن به جك و جونز. اين جك و جواد خودمان چه كم از جك و جونز دارد؟ حالا اسم اين مارك بود آقا نعيمي و علي دريا كسي نمي‌خريد! يا مثلا شامپو
تخم‌مرغي داروگر چه مشكلي داره كه ما بايد بديم هِد‌اند شولدرز استفاده كنيم؟ يا مثلا صابون گلنار رو استفاده نمي‌كنيم ولي ميريم صابون لوكس و نيوا استفاده مي‌كنيم كه خارجكيه و چهاربرابر هم بايد بيشتر پول بديم. يا عطر شاه‌عبدالعظيمي چه كم از هوگو باس دارد؟ حالا بگذريم، نظرات ما كه خيلي مهم نيست، نظر چند تن از دوستان‌مان هم كه آن‌هم خيلي مهم نيست را جمع‌آوري كرديم. حرف ما را قبول نداريد به اينها گوش بدهيد، شما هم براي ما نظراتتون رو ارسال كنيد. هر چند ما ايراني هستيم و در نهايت كار خودمان   را  مي‌كنيم.

 مرجان علي‎دوست: با مد و برند و اينا مخالف نيستم اما اينكه مارك يا مد بودن اولويتم باشه نه اين طور نيست! لباس بايد به آدم بياد حالا هرچي باشه! بعد هم من ترجيح ميدم به جاي يه كيف برند ٣٠٠ تومني پنج تا كيف ٦٠ تومني بخرم تا تنوع بشه... دهه هفتاديا به مد اهميت ميدن چون الان لايك فيس‌بوك و فالوئر اينستا از نون شب هم واسشون مهم‌تر شده و واسه اين بايد تا جاي ممكن به روز باشن... دوره ما اين چيزا نبود كه... كسي به اون صورت كسي رو نمي‌ديد... از خيابون رد مي‌شدي مردم حيا داشتن نگاه نمي‌كردن، هر چقدرم تيپ مي‌زدي تهش اصغر آقا قصاب يه نظر آدمو مي‌ديد با اون سيبيلاش... (الكي مثلا من ٤٠ سالمه!) نتيجه‎ اخلاقي هم اينكه آدم بايد با هرچي كيف مي‌كنه با همون خوش باشه، واسه دلِ خودش، نه
 به خاطر مد، نه برند، نه مارك!
پارازيت: نتيجه اخلاقي رو بايد واگذار كنيم به خوانندگان عزيز نه اينكه ما براشون نتيجه بگيريم. اما در مورد قديما خوب گفتيد، از اين خبرا نبود، همه مي‌رفتن بازار پارچه مي‌خريدن يا خودشون مي‌دوختن يا در خوش‌بينانه‌ترين حالت، مي‌دادن خياط محل براشون لباس مي‌دوخت. لباس، نه يك كلمه بيشتر نه يك كلمه كمتر، حتي قديم مارك بود اما الان ديگه مارك هم نيست به جاش يورو اومده، ، واي خدا، من چقدر بانمكم در كاربرد معني مارك.
در مورد نحوه خريد ما هم تقريبا با شما موافقيم. مثلا منم ترجيح ميدم جاي پنج تا كيف 60 تومني، يه كيف 60 تومني، يه كفش 40 تومني، يه كمربند 20 تومني، يه شلوار 60 تومني، يه پيراهن 60 تومني، يه كاپشن 120 تومني بخرم، يا اصلا به جاش 30 بار برم جوجه كباب بخورم، يا 300 بار بستني قيفي بخرم! دست بالاي دست بسيار است، مطمئنم كه نويسنده دوم هم از من اقتصادي‌تر خريد مي‌كنه. حالا بيابيد نويسنده اول و دوم را. اما بايد قبول كرد كه يك طرز فكري هست در جامعه كه باعث ميشه شركت‌هايي كه توليداتشون خيلي گرون هست هم ادامه حيات بدن. يعني فروششون خوب هست و سوددهي خوبي دارند.
 سميه عبدي: راستش براي من شيك و مرتب بودن مهمه. اين لزوما به معني برند پوشيدن نيست! يه جنبه رضايت شخصي هست و يه جنبه تحت تاثير قرار دادن ديگران. براي خود من اين جوريه كه برندها مثل يه ليبل مي‌مونن، درسته كه مقداري پول برند رو مي‌دي ولي خوب اون برند با خودش يه چيزهايي داره مثل اطمينان، مثلا من مي‌خواستم يه شلوار جين مشكي براق بخرم: وقتي دنبالش بودم مي‌ديدم كه زارا كه سطح كيفيتي رو داره و boss يه سطح متفاوت كه تو با چشم هم تشخيص مي‌دي!! حالا مي‌مونه جيب من و اينكه چه سطحي از كيفيت رو مي‌خوام يا مي‌تونم كه بخوام! تو ايران قضيه يه كم متفاوته. پريشب يه مهموني بودم و داشتم از بلاهايي كه زن‌ها سر صورتشون آوردن شاخ درمي‌آوردم! فكر كنم غالبا هدف مردم در اينجا براي تحت تاثير قرار دادن ديگران و ديده شدن  باشه!
  ما يه توضيح به شما بدهيم كه خانم عبدي سال‌هاست در آلمان تحصيل مي‎كنند، براي همين است كه از رفتار ايراني‎ها شگفت‌زده شده‎اند! اما ببين ديگه قرار نشد تبليغ كني، قرار بر تبليغ باشه ما خودمون برند داريم تبليغش رو مي‌كنيم. اين درسته كه برندها اكثرا به دنبال كيفيت مطلوب و طراحي‌هاي متفاوت و خاص هستند اما خيلي وقت‌ها هم پيش مياد كه محصولي توليد ميشه با كيفيت خوب يا طراحي جديد و زيبا اما برند مطرح و مشهوري نيست و اين هم درست نيست كه ديگه ما اسير و خام برندها بشيم و هر طرحي كه فلان شركت زده رو بخريم، فقط چون اين شركت مشهوره، اكثرا ديده شده كه زشت‌ترين و بدتركيب‌ترين رنگ‌ها و طرح‌ها در مطرح‌ترين برندها به‌كار برده شده، خوب ما نبايد به صورت هيپنوتيزم شده هرمحصولي كه برندهاي مطرح توليد مي‎‌كنند را بخريم و استفاده كنيم و الكي دلمون خوش باشه كه چون فلان برند زده پس خيلي خفنه و فلسفه پشتش هست! در صورتي كه مي‌تونيم به دل خودمون مراجعه و قبول كنيم كه گاهي محصولات مامان‌دوز از بسياري از محصولات خفن دوز بهتره، چه از نظر كيفيت چه از نظر زيبايي و طراحي و خلاقيت. باور ندارين كيفيتش رو امتحان كنين! البته توضيحات ما همين‌جور الكي يهويي بود و در نفي توضيحات خانم عبدي نبود... با ايشان كاملا موافقيم.
  بهاره حق‌وردي: مارك اصلا براي من مهم نيست، البته در ايران خيليا براشون مارك مهمه و مختص دهه هفتاديا نيست، من فقط در صورتي يه لباس مارك‌دار مي‌خرم كه قيمتش تخفيف يا حراجي خورده باشه در غير اين صورت واقعا حماقته كه مثلا 300هزار تومن براي يك تاپ بدي، مصرف‌گرايي بيداد مي‌كنه آقا، به نظرم اين مارك بازي همش به خاطر خودنماييه، دهه هفتاديا كه هيولا هستن، من اصلا نمي‌تونم بفهممشون، خود دهه هفتاديا هم نمي‌تونن هم‌سناشون رو درك كنن، اين بود نظرم، بهاره هستم از مشهد...
پارازيت: بيچاره دهه هفتاديا، دهه هفتاديا خيلي خاص و گوگولي مگولي هستن، فقط درك نمي‌شن. من دهه هفتادي‌ها رو دوست دارم اگر به دنبال مارك و برند و تاپ 300 هزار تومني نباشن. البته ما تصورمون اين هست كه دهه هفتادي‌ها در آينده مفيدتر باشن براي جامعه و بيشتر از ما دهه شصتي‌ها و اون دهه پنجاهي‌هاي بيچاره و ستمديده و جنگ‌زده به سمت هدف‌هاشون قدم برمي‌دارن و موفق‌تر هم خواهند بود. ما همين‌طور الكي الكي 30 سالمون شد و نفهميديم چطور گذشت. مامان باباهامون مي‌خواستن دكتر بشيم، خودمون دوست داشتيم مهندس بشيم، باز اين دهه هفتادي‌ها اكثرا مي‌دونن مي‌خوان چي‌كاره بشن. چقدر گفتيم الكي، بد نيست ادامه بدهيم كه الكي مثلا دهه هفتادي‌ها خيلي هدفمند و خاص هستن. ولي باور كنين اينم الكي گفتيم كه اين الكي الكي‌ها كه اخيرا مد شده رو به سخره بگيريم.
  نيلوفر صادقي: البته بد نيست كه لباس آدم مارك باشه، چون به هرحال اكثر مارك‌ها كيفيت بهتري دارند، اما در ايران به خصوص بعد از تحريم‌ها اكثر مارك‎ها تقلبيه، مثلا يه مونتاژكار وايساده يه مارك الكي مي‌چسبونه روي لباس‌ها، ترجيح ميدم اگه قراره پول زيادي بدم و يه چيز مارك بخرم، از ايران نخرم، من البته خودم دهه هفتادي نيستم و با دهه هفتاديا هم زياد سر و كار ندارم براي همين نمي‌تونم نظر كامل‌تري  بدم.
پارازيت: ممنونيم از اينكه وقتتون رو در اختيار اين برنامه قرار دادين. منم دهه هفتادي نيستم اما دهه هفتادي‌هارو مي‌فهمم. در اين لحظه نويسنده دوم وارد بحث مي‌شود و اعلام مي‌كند كه، من نه تنها دهه هفتادي نيستم بلكه از دهه هفتادي‌ها هيچ دل خوشي ندارم، مخصوصا امشب! ماجراهايش هم به خودم مربوطه! آيكون اخم همراه با چرخاندن سر به طرف مخالف كه يعني مثلا خيلي مغرورم و همينه كه هست !
  شيوا نوايي: كي گفته دهه هفتاديا بيشتر از بقيه دهه‌ها اهميت ميدن؟ چرا تهمت مي‌زني؟ منم خودم پول داشته باشم مارك مي‌خرم اما نه هميشه و نه براي پز دادن!
پارازيت: خانم محترم شما خودتو ناراحت نكن! واقعا ما هم نمي‌دونيم اين تهمت‌ها را چرا به دهه هفتادي‌ها مي‌زنند. هيچ نسلي اندازه دهه هفتادي‌ها مظلوم واقع نشده! (لازم هست بازم بگويم الكي؟) واقعا هيچ‌كسي دهه هفتادي‌ها رو درك نمي‌كنه، دهه هفتادي‌ها هم البته هيچ نسلي را درك نمي‌كنند... كلا درك‌هاشون باهم جور نيست، همه نسل‌ها و دهه‌ها. حالا اينا رو گفتيم ولي برو كمي بيشتر تامل كن، واقعا براي پز دادن ارزش داره كه يه كيف بخري 600 هزار تومن؟ يا ده تا كيف بخري 60 هزار تومن. در اولي پز مارك محصول و قيمت بالا، در دومي پز تنوع محصولات و بيشتر كيف داشتن! كلا ملت خودنمايي هستيم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون