عليرضـا بهداد| تلاش دولت براي تغيير تيم اقتصادي دولت و ترميم كابينه به مراحل آخر خود رسيده است. آن گونه كه رييس دفتر رييسجمهور خبر داده، حتي نام برخي افراد براي پستهاي مورد نظر مشخص شده و حسن روحاني مشغول بررسي صلاحيت آنهاست. اما سوال اينجاست كه تغييرات در چه راستايي بايد حركت كند كه نتيجه بخش باشد و آيا صرفا با تغيير افراد اوضاع اقتصادي كشور بهبود خواهد يافت؟
نظرخواهي اعتماد از برخي كارشناسان و اقتصاددان نشان ميدهد كه تغيير افراد شرط لازم اما ناكافي است. آنچه امروز در فضاي سياستگذاري اقتصادي كشور ميگذرد فرا قوهاي بوده و بهتر است تغييرات در نحوه سياستگذاريها باشد و افراد بر اساس آن انتخاب شوند.
به عنوان مثال اگر قرار است سياستگذار جديد پولي، بستهاي ضد تورمي را تدوين و اجرا كند اما سياستگذار مالي و قانونگذار خلاف آن سخن بگويند اين تغيير و تحولات راه به جايي نخواهد برد و وقت مجلس و دولت صرف اختلاف نظرها ميشود.
لازم است تا سران سه قوه و مجموعه حاكميت با توجه به اسناد بالادستي نظام كه تعداد آنها هم كم نيست و در نظر گرفتن شرايط ويژه كشور، نخست سياستهاي خود را براي اين شرايط تدوين كرده، بر سر آن به اجماع برسند و در نهايت بر اساس آن افراد را انتخاب كننند. بنابراين تنها تغيير در سياستگذاريهاي اقتصادي دولت و تيم اجرايي آن لازم نيست و بهتر است تيم اقتصادي نظام به وجود بيايد كه در آن رييس كل بانك مركزي به راحتي سياستگذاري كند و اگر در جايي خلافي را ديد به قوه قضاييه معرفي كرده و جلوي آن گرفته شود. يا اگر وزيري قصد داشت با كشوري قرارداد امضا كند، تمام تضمينها را گرفته باشد نه اينكه به خاطر امضاي آن قرارداد مورد شماتت و تحت تعقيب قضايي قرار گيرد.
شايد بتوان مدل مديريت كارلوس كيروش بر تيم ملي ايران را به عنوان يك الگو براي ترميم كابينه و تغيير تيم اقتصادي دولت در نظر گرفت.
سرمربي تيم ملي ايران پس از آنكه متوجه شد با چه تيمهايي در جام جهاني همگروه شده است، از همان ابتدا سياست مورد نظر خود را براي حضور در جام جهاني برگزيد و افكار عمومي و رسانهها را نيز همراه خود كرد. فرمول ساده بود. رقبا بسيار قدرتمند و داراي نام و نشان بودند و براي مواجهه با آنها استراتژي اول اين بود كه نبازيم، استراتژي دوم فرض را بر اين گذاشته بود كه اگر قرار است ببازيم اين باخت آبرومندانه باشد و در نهايت هم از فرصتهايي استفاده كنيم تا در برابر اين نامهاي بزرگ بتوانيم سربلند بيرون بياييم.
در جريان بازيها اين اتفاق افتاد و با وجود حذف در مرحله گروهي، مردم از تيم ملي و سرمربي آن ابراز رضايت كردند و به ادامه كار اين تيم اميدوار شدند.
اما كيروش چه كرد كه توانست رضايت عمومي را جلب كند؟ او در ابتدا شرايط را به خوبي درك كرد، سپس استراتژي نوشت و در نهايت با انتخاب راهبرد مناسب و هدفمند خود به انتخاب افراد اقدام كرد.
وقتي كه ليست نهايي تيم ملي اعلام شد در نهايت ناباوري چند ژنرال از اين تيم كنار گذاشته شدند چون در راهبرد انتخاب شده از سوي سرمربي جايگاهي نداشتند و با وجود محبوبيت برخي چهرهها مجبور به خط زدن نام آنان و دعوت از چهرههاي كمتر شناخته شده شد.
رييسجمهور نيز ميتواند با الگوبرداري از اين نحوه مديريت، ابتدا به حاكميت اعلام كند كه كشور با چه چالشهايي روبروست و نياز است تا آنان نيز خود را براي مقابله با اين چالشها تجهيز كرده و نيروهاي خود را به روزرساني كنند.
در اين صورت روساي قوا و مجموعه حاكميت بر سر يك استراتژي به اجماع خواهند رسيد و پس از آن وضع به گونهاي نخواهد شد كه يك قوه بگويد FATF لازم است تصويب شود و برخي ديگر با آن به مخالفت بپردازند.
با مشخص شدن اين راهبرد و در ميان گذاشتن آن با مردم، طبيعي است كه نيازي به نامهاي گوناگون نخواهد بود و رييسجمهور ميتواند به راحتي افراد مورد نظر خود را بيابد و آنها را به عضويت كابينه درآورد. اگر امروز به اظهارات برخي از وزراي اقتصادي توجه شود، كاملا مشخص است كه گويي انگيزهاي در كشور وجود داشته كه اجازه نداده سرمايهگذاران خارجي به ايران بيايند، بخش خصوصي پروبال گيرد و موانع كسب و كار از سر راه برداشته شود. به عنوان مثال وزير نفت انگشت اتهام را به سمت برخي افراد مجهول الهويه نشانه رفته كه آنان اجازه ندادند شركتهاي بزرگ نفتي در ايران مشغول به كار شوند و اين موضوع سبب شد تا صنعت نفت كشور نسبت به تحريمها آسيبپذيرتر شود.
در صورت داشتن يك استراتژي مشخص و البته مورد اجماع است كه ميتوان اميدوار بود تيم اقتصادي نظام شكل خواهد گرفت و با تقسيم كاري كه صورت ميگيرد اقتصاد ايران در مقابل تهديدهاي داخلي و خارجي به كار خود ادامه خواهد داد. در غير اين صورت حتي اگر بهترين اقتصاددانان و مديران نخبه دنيا نيز به كار گرفته شوند نيز هيچ كاري از دستشان برنميآيد و تغييري در توسعه و رشد اقتصادي صورت نخواهد گرفت.
در صورت داشتن يك استراتژي مشخص و البته مورد اجماع است كه ميتوان اميدوار بود تيم اقتصادي نظام شكل خواهد گرفت و با تقسيم كاري كه صورت ميگيرد اقتصاد ايران در مقابل تهديدهاي داخلي و خارجي به كار خود ادامه خواهد داد.