• 1404 دوشنبه 29 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4138 -
  • 1397 پنج‌شنبه 28 تير

مرگي كه ناحق جلوه كرد

محمد يعقوبي

من سال ۱۳۷۰ اين افتخار را داشتم كه در دو كارگاه بازيگري و كارگرداني ايشان دوره ببينم. كارگاه بازيگري در تالار هنر برگزار مي‌شد. كارگاه كارگرداني و بيشتر جلسه‌هاي تحليل نمايشنامه هم در اداره تئاتر برگزار مي‌شد. هرگز از ياد نخواهم برد آن روز را كه در تالار هنر به ما گفت: «به حرف استادتان، به حرف من شك كنيد. كوركورانه حرف‌هايم را نپذيريد. »

همين حرف‌ها كافي است كه آدم به كسي دلبسته شود. ولي من به نسبت اين حرف‌ها و عملكرد ايشان شك كردم. مي‌خواستم بسنجم تا چه اندازه حرف و عمل ايشان يكي است. در كارگاه كارگرداني يكي از وظيفه‌هاي ما اين بود كه نمايشنامه بخوانيم و بعد خلاصه متن را بنويسيم و نمايشنامه را تحليل و تفسير كنيم. در يكي از اين جلسه‌ها من نمايشنامه مكبث را تحليل كرده و نوشته بودم از اين نمايشنامه شكسپير خوشم نمي‌آيد.

مي‌دانستم كه مكبث يكي از نمايشنامه‌هاي محبوب استاد سمندريان است. نقدم به نمايشنامه نقدي سياسي بود. اينكه مكبث بيشتر شبيه نمايشنامه‌اي سفارشي است درباره مضرات كشتن حكمران. اينكه نويسنده انگار مي‌خواهد نهي از منكر سلطان‌‌كشي كند و پند دهد كه حاكم‌‌كشي عاقبتش جنون است و چه. بيشتر از اين يادم نيست چه در نقد مكبث نوشته بودم. آن زمان هر كس بايد متنش را در جمع مي‌خواند. نقدم را كه خواندم، توقع داشتم استاد با خاك يكسانم كند. ولي هيچ حرف تندي از استاد نشنيدم.

يادم هست آن زمان ما را مي‌ترساندند كه حواس‌مان باشد استاد آن روي ديگرش را نشان ندهد و اينكه به وقتش آدم بسيار تندخويي است. من كه نزديك يك سال در آن دو كارگاه تئاتر شاگرد ايشان بودم، ‌اندكي پس از پايان دوره هم كه استاد آموزشگاه خودش را برپا كرد و من در آن آموزشگاه هم زيرنظر ايشان دوره ديدم،
هرگز رفتار تندي از ايشان نه با خودم ديدم نه با ديگري.

سال‌ها بعد هم افتخار اين را داشتم كه در آموزشگاه ايشان نمايشنامه‌نويسي و بازيگري و كارگرداني درس بدهم. روزهايي مي‌آمد در كلاسم مي‌نشست و مي‌گفت آمده‌ام كه ياد بگيرم. اين اندازه فروتني را جز ايشان از كسي ديگر در اندازه و جايگاه او نديده‌ام. فروتني يك فضيلت و يك مقام است كه هر كس توان رسيدن و داشتن آن را ندارد. ممكن است نمايش فروتني در اين سال‌ها و فاصله آن با عملكرد متظاهران فروتني، اين فضيلت را به واژه‌اي مبتذل تبديل كرده باشد ولي سوءاستفاده‌ از اين واژه زيبا در سخنراني‌ها و شعارها نمي‌تواند از ارزش اين فضيلت بكاهد.

خيلي‌ها با مرگ تمام مي‌شوند اما كساني هستند كه با مرگ‌شان مرگ را پديده‌اي ناطبيعي و ناحق جلوه مي‌دهند، كساني كه مرگ نمي‌تواند تمام‌شان كند، كساني كه هميشه با ما هستند، پاره‌اي از وجود ما مي‌شوند. استاد سمندريان يكي از آنها در من است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون