صداي پر كليشه
پرستو بهراميراد
كليشه در موسيقي:
بيشتر نوازندگان و خوانندگان دچار تكرار ميشوند و بيشتر افراد فقط يك موزيك و صدا را از آنها توقع دارند. آنها وقتي شروع به نواختن يا خواندن ميكنند اول يك سبك و يك ساز را انتخاب ميكنند و اگر دري به تخته بخورد و معروف شوند معمولا دچار كليشهيي ميشوند و همان سبك را هميشه با خود دارند. چون با آن سبك و موزيك مطرح شدهاند.
خروج از كليشه:
حالا اگر آن خواننده يا نوازنده بخواهد از كليشهيي كه هميشه همراهش بوده است خارج شود و سبك و ساز ديگري را انتخاب كند با مشكلاتي روبهرو ميشود. اولا: سالها تمرين و سختي كشيده است براي سبكي و سازي كه تا الان كار كرده است و اگر بخواهد تغيير ايجاد كند بايد بسيار تمرين كند و ممكن است شهرتش در اين مدت از بين رود. دوما: تازه اگر بتواند با تمرين زياد به سبك جديد برسد ممكن است ديگر مثل قبل مطرح نشود. خروج از كليشه بايد حتما به درستي و با تكنيك كامل انجام شود و اگر خوانندهيي يا نوازندهيي نميتواند به درستي اين كار را انجام دهد بهتر است در سبك خود باقي بماند.
واكنش به خروج:
در مقابل هر خواننده و نوازندهيي هم كه بخواهد از تكرار فاصله بگيرد واكنشهاي زيادي از افرادي كه از سبك گذشتهاش راضي بودند صورت ميگيرد و اين افراد به گروههاي مختلفي تقسيم ميشوند.
گروه اول: بعضي از افراد تحمل شنيدن يك سبك جديد از خواننده يا نوازنده مورد علاقهشان را ندارند يا نسبت به آن سبك تعصب خاصي دارند يا عادت به شنيدن آن موزيك به يك سبك جديد را ندارند. گروه دوم: كساني كه اصلا نميروند اين سبك جديد را گوش بدهند تا بتوانند نظر بدهند و از همان آغاز كه راجع به اين موضوع ميشنوند شروع به مخالفت ميكنند. گروه سوم: كساني كه به موسيقي گوش ميدهند و اجازه ميدهند مدتي بگذرد و آن شخص در سبكي كه تازه شروع كرده است جلو برود و بعد از مدتي نظر خود را ميدهند. گروه چهارم: كساني كه چون از خود نوازنده يا خواننده خوششان ميآيد هنوز كه كار جديدشان بيرون نيامده است شروع به تعريف و تمجيد ميكنند. گروه پنجم: كساني كه خوب گوش ميدهند و اگر سبك جديد هم تكنيكش و هم اجرايش عالي باشد شروع به تمجيد از اثر ميكنند. گروه آخر: افرادي هستند كه به هنرمند احترام ميگذارند و اگر سبك جديدش را نپسندند با آرامش اشكالاتي را كه به نظرشان ميآيد مطرح ميكنند و اگر اشكالي در تكنيك نباشد و فقط اين سبك جديد باب ميل آنها نباشد كاملا متوجه هستند كه موسيقي يك امر سليقهيي است و اگر ما از سبكي خوشمان نميآيد ربطي به بد يا خوب بودن آن سبك ندارد و اين كاملا به سليقه موسيقايي ما مربوط است.