كاشكي قضاوتي در كار بود
علياصغر سيدآبادي، نويسنده و روزنامهنگار آثار متعددي را در حوزه ادبيات كودك و نوجوان خلق كرده است. كتاب «روزها ديوها از آدمها ميترسند»، اين نويسنده چند سال پيش در نمايشگاه بينالمللي كتاب كودك به فهرست پانزده كتاب برتر جهان راه يافته است. كم پيش ميآيد، آدمي اهل نوشتن و فكر كردن باشد و لزوما دغدغههايش معطوف به مسائل شخصي باشد؛ اين نويسنده نيز بخش مهمي از دغدغه و چالشهايش معطوف به فضاي اجتماعي – فرهنگي ايران است و ميگويد: «شرايط اجتماعي ما به گونهاي نيست كه ذهنمان تنها درگير يك دغدغه مهم باشد. ما هر روز با مسالههاي متنوعي رو به رو هستيم. رويدادها و حوادث اجتماعي پيرامونمان به سرعت تغيير ميكنند و موضوعهاي تازهاي را به مجموعه دغدغههايمان - كه معمولا همان فهرست مسالههاي حل نشدهمان است- اضافه ميكنند.»
گسترش تكنولوژيهاي رسانهاي جديد، فراگير شدن آن در ميان شمار زيادي از شهروندان ايراني، منجر به گسترش روزافزون اطلاعات و از سويي چالشها در فضاي اجتماعي ايران شده است؛ چالشهايي كه گاه عمده علت آن همين تكنولوژيهاي رسانهاي هستند و اين موضوعها همه به نوعي دغدغه هستند؛ علياصغر سيدآبادي در اين باره ميگويد: «رسانههايي با گرايشهاي رنگارنگ از اين حوادث و رويدادها برايمان دغدغههاي نو ميسازند. آيا اين دغدغههاي گوناگون، دستكم در اين يكي دو دهه اخير نميتوانند از يك كل حكايت كنند؟ آيا اين دغدغههاي پراكنده را ويژگي انسجامبخشي به هم پيوند نميدهد؟ نميدانم اگر همه ما فهرست مسالههاي مهم فردي و اجتماعيمان را بنويسيم، در چه مسالههايي مشترك خواهيم بود و چه مسالههايي بر صدر خواهد نشست. موضوعي مدتي است كه ذهن مرا درگير كرده است. اعتراف ميكنم كه اين موضوع در صدر مسالههاي زندگيام نيست، اما بسياري از مسائل اجتماعي روزگارمان را با آن مرتبط مييابم.»
با وجود گسترش تكنولوژيها رسانهاي متعدد، اما عموما كاربران عموما براي بازتوليد محتواي جوك و شوخي بهره ميگيرند؛ افكار عمومي گويي نسبت به بسياري مسائل بياعتناست و سرگرم تفريحهاي معمول است. اين نويسنده معتقد است، «به نظرم مدتهاست، رفتار اجتماعيمان، از قضاوت افكار عمومي مصون مانده است. افكار عمومي درباره عملكرد اشتباه و رفتارهاي غلط، ديگر قضاوت نميكند يا اگر قضاوت ميكند، چنان نحيف و ضعيف است كه جدي گرفته نميشود؛ براي همين بسياري از امور ناپسند - ناپسندهايي كه در ناپسند بودنش توافق عمومي وجود دارد- در زندگي اجتماعي ما تبديل به امور عادي شده است و بيانش كسي را شرمنده و خجالتزده نميكند. نشانههاي اين موضوع را اگرچه به سادگي در اطراف خود مييابيم، در حوزه سياست آشكارتر و به دليل خصلت رسانهاياش فراگيرتر و در دسترستر است. امروز ما سياستمداراني را ميبينيم كه فكر ميكنيم، بايد به خاطر عملكردشان از خجالت سر برنياورند، اما نه تنها چنين نيست كه از قضا جزو طلبكارترينها هستند. به قول آن شاعر بزرگ؛ كاشكي قضاوتي در كار بود. » مصونيت رفتارهاي اشتباه اجتماعي - سياسي از قضاوت افكار عمومي، نه تنها راه را بر گسترش اشتباهها نميبندد بلكه در درازمدت اشتباه در مناسبات فرهنگي و اجتماعي نهادينه ميشود.