• 1404 پنج‌شنبه 13 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3112 -
  • 1393 پنج‌شنبه 29 آبان

ساختمان‌هايي كه ما را مي‌سازند

    ميترا نقدي ويشته/ معماري معاصر ايران كه ريشه عميقي در معماري گذشته دارد، با تحولات گسترده جهاني ناشي از دستاوردهاي دنياي امروز و آرمان‌هاي جهاني كه به سرعت متعلق به تمام عالم بشريت مي‌شود همراه است. لذا داشتن دانش و بينش كافي براي ساختن يك بناي ماندگار به دور از مدگرايي بسيار مهم است. حال سوال ما اين است كه مفهوم كليشه چيست؟ كليشه را درچه حوزه‌يي از معماري مي‌توان يافت؟ آيا معماري گذشته ايراني نيز دچار كليشه‌ها بوده است؟ معماري ما چه روندي را از گذشته تاكنون طي كرده است؟ چرا در بعضي از شهر‌ها حال بهتري داريم؟
در ايران تنوع‌گرايي، كثرت‌گرايي، التقاط و تعدد ديدگاه‌ها از اصلي‌ترين شاخصه‌هاي معماري معاصردر دهه‌هاي اخير است. گرايش به سمت ديدگاه‌هاي جهاني در معماري با جدايي و انفصال از گذشته و تاريخ، رو به تقليدي سطحي دارد و كمبود نظريه‌پردازان در حوزه نقد و معماري ايران و گرايش دانشجويان و متخصصان به سمت معماري غربي بسيار مشاهده مي‌شود.
شايد بتوان مفهوم كليشه در معماري را از انسجام در طرح‌هاي معماري، مفهوم فضا، فرم و نماي بنا، رابطه معماري با محيط پيرامون، كيفيت ساخت و حتي اقتصاد و فرهنگ و... جست‌وجو كرد.
براي مثال عواملي چون مصالح ارزان‌قيمت، گران بودن زمين، هندسه‌هاي نا اقليدسي و ساختارهاي نامشخص از جمله مواردي است كه ما را از بناهاي هويت‌گرا دور مي‌سازد.
يكي از ويژگي‌هاي ايرانيان باور به تقليد درست بوده است كه آن را بهتر از نوآوري بد مي‌دانستند، چيزي كه امروزه شايد نماي ساختمان‌هاي تهران، نمونه‌هاي خوبي از كليشه به معناي تكرار باشند.  تقليد صرف پوسته بنا، مانند سرستون‌ها از معماري ايراني (المان‌هاي تخت جمشيد) يا معماري روم و يونان باستان است كه صرفا واژه تزيينات به آن اطلاق مي‌شود. چيزي كه در معماري ايراني اصلا وجود نداشته است. به طور مثال اگر در گذشته سنگ‌تراشي يا نگارگري در كشورهاي ديگر به عنوان آذين مرسوم بوده است، در معماري ايراني به معناي زيبايي و تناسب داشتن بود و هر تزييني مانند گره‌سازي، ازاره‌ها، كاشي كاري و حتي گنبد... يك دليل و فلسفه در پس خود داشت.
در تاريخ معماري ايران خلاقيت، نوآوري و تطبيق با شرايط طبيعي يكي از فاكتورهاي بسيار مهم است،. به طور مثال ما مي‌بينيم كه شهري مثل يزد كه يك شهر كويري است، و منابع آبي كمي دارد، با معماري و طراحي ساختمان‌ها به گونه‌يي است كه گويي براي حفظ همان منابع اندك آب سياست‌هايي در شكل ساختمان‌ها در نظر گرفته شده است. اينكه ما در بعضي از شهرها احساس بهتري داريم، تا حدود زيادي به مقوله معماري و شكل ساختمان‌هاي اين شهرها برمي‌گردد. مطالعات نشان مي‌دهد كه برخي مناطق حتي با يك شكل معماري خاص مناطق جرم‌خيز‌تري هستند يا مردمي كه در يك منطقه خاص با يك معماري خاص زندگي مي‌كنند روحياتي شبيه به هم دارند. اما زماني كه معماري دچار كليشه‌هاي سطحي و كارشناسي نشده مي‌شود، ما شاهديم كه شهرهايي مثل تهران فاقد هويت يا اصالت در معماري و شكل ساختمان‌ها هستند و طراحان و معمارهاي بسياري تنها به استفاده از نمادها بسنده مي‌كنند، نمادهايي كه هويت و تاريخ و فكري در پس‌شان وجود ندارد. كليشه‌ها را مي‌توانيم به جز مفاهيم تخصصي معماري، در سلايق شخصي، دكوراسيون خانه‌ها و كافه‌ها وحتي مغازه نيز پيدا كنيم. مثلا فروشگاه‌هاي لباس كه تمام دكورشان را گوني و ني تشكيل مي‌دهند و كاملا سليقه‌يي از اين مواد براي طراحي فروشگاه استفاده مي‌شود، يا هر وقت حرف از قهوه‌خانه‌هاي سنتي مي‌شود ياد حوض و تخت و كاهگل مي‌افتيم و گلدان‌هاي رنگي شمعداني كه دورتادور فضا بي‌حساب چيده مي‌شوند. يا خانه‌هاي مدرن را به رنگ سفيد مي‌شناسيم. حتي خيابان‌هايمان نيز خطوط سياه سفيد جداول، سطل زباله‌هاي سياه، تابلوهاي ناهماهنگ، نماها، همه به نوعي اسير التقاط‌گرايي و تكرارند.  در اين حوزه مثال‌هاي فراوان وجود دارد و نيازمند بحث‌هاي عميق كارشناسي است، به ذكر اين نكته در اينجا بسنده مي‌كنم كاش اصول معماري ايراني از نگاه مرحوم پيرنيا كه معتقد بودند: «مردم واري به معناي توجه نيازهاي انسان و ساخت فضا براي وي، پرهيز از بيهودگي و تزيينات بي‌پايه، ...» را بتوان به شكل معاصر تدوين كرد و نگاه عميق‌تري به بناها بدون در نظرگرفتن قيمت زمين و مسائل اقتصادي داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها