• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4141 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۱ مرداد

فلسفه و پول

كاوه رهنما

اين روزها كه همه‌جا حرف از پول و بي‌پولي است و آدم‌هاي با جيب خالي، با حسرت و افسوس يا با خشم و عصبانيت درباره رقم‌هاي نجومي پول‌هايي كه اختلاس شده صحبت مي‌كنند، حرف زدن درباره فلسفه شايد بي‌وجه بنمايد؛ به بيان ساده «فكر نون باش كه خربزه آبه! ملت دارند از گشنگي تلف مي‌شوند، تو از فلسفه حرف مي‌زني! همينه ديگه! به جاي اينكه از درد واقعي مردم بنويسي، اين مهملات رو سر هم مي‌كني و ذهن مردم رو منحرف مي‌كني، اون وقت يه عده هم از فرصت استفاده مي‌كنند و پول مردم رو هاپولي مي‌كنند!» حرف حساب جواب ندارد. اما واقعيت اين است كه در باقي صفحات و ستون‌هاي روزنامه و بلكه ده‌ها و صدها و هزاران رسانه جديد، از زبان آدم‌هاي مختلف و به بيان‌هاي گوناگون، آن قدر در اين باره داد سخن سر داده شده كه به يك معنا ديگر واقعا حرفي براي گفتن نمانده است! حالا اگر قرار است نسبت به اين موضوع واكنش نشان بدهيم، بايد از «فلسفه پول» يا «فلسفه و پول» سخن بگوييم. اتفاقا اولي يعني «فلسفه پول» نام يكي از آثار كلاسيك حوزه جامعه‌شناسي و فلسفه نيز هست كه گئورگ زيمل، فيلسوف و جامعه‌شناس برجسته آلماني، بيش از صد سال پيش آن را نوشت. كتابي قطور و مثل عموم آثار بزرگ نظري، دشوار و پيچيده كه خوشبختانه با وقفه‌اي تاسف‌برانگيز، اخيرا توسط شهناز مسمي‌پرست به فارسي ترجمه شده است. در همين بدو امر لازم به يادآوري است كه مطالعه اين كتاب هزار صفحه‌اي، مستقيما و بي‌واسطه (با واسطه‌اش را نمي‌دانم) هيچ كمكي به پولدار شدن آدم نمي‌كند، اگر او را از كارهاي ديگر باز ندارد و موجب بيشتر خالي شدن جيب‌هايش نشود! اين توضيح از اين جهت ضروري بود كه وقتي كتاب را با آن حجم شاهنامه‌وارش با خودم اين طرف و آن طرف مي‌بردم، همه از عنوان متناقض‌نمايش (پارادوكسيكال) شگفت‌زده مي‌شدند و مي‌پرسيدند: «پول و فلسفه؟ فلسفه پول؟ يعني چه؟ يعني اين رو بخوني راز و رمز پول رو مي‌فهمي و پولدار مي‌شي؟!»

درست است. فلسفه و پول بي‌واسطه ربطي به هم ندارند. فقط شايد ربط‌ مستقيم‌شان به هم اين باشد كه آدمي كه مي‌خواهد فلسفه بخواند، بهتر است پولدار باشد يا پدرش پولدار باشد، چون از فلسفه، همين‌طوري پولي در‌نمي‌آيد، مگر آنكه فلسفه‌خوانده محترم، راه و روش‌هاي «فرافلسفي» را بلد باشد! امري كه خوشبختانه يا متاسفانه بسياري از اهل فلسفه در ايران به لطايف‌الحيلي آن را به كار مي‌برند. اما زيمل در كتابش مي‌كوشد يك چيز را براي خودش و ما روشن كند، آن هم با روشي فلسفي. اينكه پول چيست و چطور پديد مي‌آيد. بر اين روش فلسفي تاكيد مي‎كنيم، زيرا نگاه او غير از نگاه اقتصاددان‌هايي است كه مي‌كوشند پول به مثابه امري اولي و بالذات اقتصادي را با مقولات اقتصادي توضيح دهند. جان كلام زيمل اين است كه پول، نسبت و رابطه ميان اشيا است كه انسان براي شكل دادن به زندگي اقتصادي خود آن را پديد آورده است. انسان در فرم اقتصادي، چيزها را به صورت كالاهايي مصرفي در نظر مي‌گيرد و پول نحوه ربط و نسبت اين كالاهاست. بنابراين پول در ابتدا وسيله و ابزاري براي نشان دادن رابطه چيزها (يا همان كالاها) در زندگي اقتصادي انسان است، اما به تدريج به امري كه خودش مستقلا ارزشمند است و اتفاقا به چيزهاي ديگر ارزش مي‌دهد، بدل مي‌شود. زيمل به ما خاطرنشان مي‌كند كه ارزش و اهميتي كه براي پول قائل هستيم، لااقل در بدو امر، برساخته و مصنوع انسان بوده است، بگذريم كه در روزگار ما خودش به ارزشي مستقل (اگر نگوييم بالاترين ارزش‌ها) بدل و عياري شده براي ارزيابي ارزش همه‌چيز. اين آگاهي شايد ما را پولدار نكند، اما قطعا آزادي انسان و استقلال او از همه اين قيد و بندهايي كه دست و پاي او را بسته و زندگي او را در چرخه‌اي بي‌پايان براي بيشتر پول در آوردن محدود كرده، به او گوشزد مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون