اقتصاددان قرن بيستم كيست؟
كينز، شورشي محبوب
گروه اقتصادي| انسان حتي پيش از خلق اوراق بهادار و پول، درگير اقتصاد بود. مبادله كالا به كالا سادهترين داد و ستد اقتصادي بود كه هر روز بيشتر و بيشتر به جامعه و سياست و ارتش گره خورد. در آغاز قرن بيستم ميلادي، روند توسعه در جهان (سواي لكههاي ننگ استعمار) اميدواركننده بود، اما اقتصاد جهان پس از جنگهاي جهاني هرگز مانند گذشته نشد. در اين روند، گرچه نخبگان سياسي نقش داشتهاند، نخبگان اقتصاد بودهاند كه با نظريهها، گامي به پيش يا پس گذاشتهاند. هر پنجشنبه، اقتصاد يكي از اقتصاددانان تاثيرگذار از قرن گذشته ميلادي تا اكنون را مرور ميكنيم.
جان مينارد كينز (1946-1882)
جريان تاريخ رودخانهاي خروشان است كه هر از گاهي، انساني از طريق هوشمندي مثال زدني يا نيروي اراده، بر آن سدي ميسازد و آن را در مسير تمدن سوق ميدهد. جان مينارد كينز چنين مردي بود. او را تاثيرگذارترين اقتصاددان از سال 1900 و گاه در كل تاريخ ميدانند، چنان كه برخي گفتهاند تاثير او را نميتوان به تصوير كشيد. او پسر اقتصادداني موفق بود و از جواني در حلقههاي نخبگان رفت و آمد داشت. او در «كمبريج»، در زماني كه اين دانشگاه رهبر مطالعه اقتصاد در جهان شده بود، پيشروترين فرد دانشگاه شد. وقتي ميبينيم كه اقتصاد امروز بدون وجود او چگونه اقتصادي بود، ترسيم تاثير كينز حقيقتا دشوار ميشود. پيش از كينز، جهان از نظام به نسبت ساده استاندارد طلا استفاده ميكرد. پول تعريف سرراستي داشت و معادل مقدار مشخصي طلا بود. اقتصاد هم از قوانين پايه و اصول مشترك پيروي ميكرد. همه ميدانستند كه پسانداز پول كاري خوب و بنيان سرمايهگذاريهاي آينده است. همين طور همه ميدانستند كه بدهي، دارويي خطرناك است كه تنها بايد در دوزهاي كم مصرف شود. اما كينز، تعصب روشنفكرانه آن روزها را به چالش كشيد. او بحث كرد كه استاندارد طلا، دست سياستگذاران را بسته است. در نظر كينز، ارز منعطف به دولتها اجازه ميداد هنگام نياز شديد به انرژي اقتصادي تازه، پول خرج كنند. در كينزينيسم، هزينه كسري، پادزهر ركود بود. ايدههاي او شكلدهنده واكنش دولتها به ركود بزرگ بود و نقشي محوري در خلق استاندارد جديد پولي در آستانه جنگ جهاني دوم داشت. تا امروز، بسياري از راديكالترين ايدههاي اين اقتصاددان بريتانيايي، همچنان پايه اقتصاد هستند. مهمترين كتاب او در سال 1936 منتشر شد. «تئوري عمومي اشتغال، بهره و پول» معياري براي تفكر اقتصادي شد و پايههاي اصول كينزي را بنيان گذاشت. اين كتاب، انقلابي در تفكر اقتصادي ايجاد كرد چراكه اهميت فرضي كسري بودجه را مورد انتقاد قرار داد.
كينز هزاره جديد
اين روزها، اقتصاد كينزي يا كينزيگرايي نظريهاي در اقتصاد كلان است كه بر اساس آن از آنجا كه تصميمات بخش خصوصي گاه به نتايج غيركارا در اقتصاد كلان منجر ميشود، بايد از سياستگذاري فعال دولت در بخش عمومي حمايت كرد؛ به عنوان مثال ميتوان به سياستهاي پولي اعمال شده توسط بانك مركزي يا سياستهاي مالي حكومت براي پايدارسازي چرخه تجاري اشاره كرد كه با وجود زوال، پيروي از برخي اصول كينزي، همچنان كاربرد دارند. از اواخر دهه ۱۹۶۰ ميلادي كه اقتصادهاي اروپاي غربي و ژاپن ويرانيهاي جنگ را سامان دادند و رقابت، عنصر اصلي بازارهاي جهاني شده بود، فرآيند فرسايش راهبرد كينزي تسريع شد. انباشت سرمايه به تمركز و تراكم قدرت اقتصادي منجر شد و شركتها اقتصادهاي محلي را پشت سر گذاشتند و به فراسوي مرزهاي ملي خود گسترش يافتند. شركتهاي فرامليتي امريكايي، رهبري اين جريان را به دست گرفتند و چند كشور عمده سرمايهداري نيز از آن پيروي كردند و همراه با آن نهادهاي مالي بينالمللي قدرتمند شدند. با همه اينها، چنان كه اشاره شد تقريبا تمام كشورهاي جهان هنوز هم از نظريههاي اين اقتصاددان برجسته حمايت ميكنند.
كينز در ايران
«نشر ني» در معرفي ترجمه مهمترين اثر كينز نوشته است: «جان مينارد كينز، اقتصاددان معروف انگليسي است، كه ايدههايش، موسوم به «اقتصاد كينزي» بر نظريه سياسي و اقتصادي مدرن و نيز بر سياستهاي مالي دولتها تاثيري چشمگير گذاشت. اين فارغالتحصيل كمبريج يكي از ستونهاي اقتصاد كلان نظري مدرن محسوب ميشود. او در كتاب نظريه عمومي اشتغال، بهره و پول به نقد مكتب كلاسيك ميپردازد و با طرح نظريه خود و رد گفتار كلاسيكها انقلابي در اقتصاد معاصر به پا ميكند. هيچيك از اقتصاددانها و علاقهمندان به علم اقتصاد از خواندن اين اثر بزرگ بينياز نيستند.»
ستون «داناي اقتصاد» پنجشنبهها منتشر ميشود.